«به هر حال گره مذاکرات، در شهریور ماه ممکن است باز شود یا بیشتر درهم تنیده شود.»؛ این را حمیدرضا آصفی، دیپلمات پیشین و سخنگوی اسبق وزارت خارجه میگوید. بیتردید مهمتر از هر خبری، این است که امروز اول شهریورماه است. شهریوری که قرار است ایران و 1+5 باز هم ماراتن هستهای خود را آغاز کنند. این ماه، ماه مذاکرات هستهای است. به همین دلیل با حمیدرضا آصفی، سخنگوی اسبق وزارت خارجه و دیپلمات باسابقه به گفتوگو نشستهایم. مشروح مصاحبه دکتر حمیدرضا آصفی با «آرمان» در ذیل آمده است:
گفتوگوهای ایران و 1+5 قرار است در این ماه یعنی شهریورماه پی گرفته شود. آیا این گفتوگوها به توافق نزدیک میشود؟
گفتوگوهای ایران و 1+5 در شهریور و آذر امسال مطابق پیشبینیها ادامه پیدا میکند و همگان امیدوارند که دو طرف به توافق برسند، البته باید امیدوار بود و نه بیش از اندازه خوشبین. رسیدن به توافق قطعا منافع دو طرف را به همراه دارد. اما ماهیت مذاکرات به ما نشان میدهد که گفتوگوهای ایران و 1+5 بسیار سخت است. و مخصوصا ماهیت آمریکا در این گفتوگوها متفاوتتر از آن چیزی است که غربیها پیشبینی میکردند.
یعنی معتقدید، بسیاری از افراد بسیار خوشبین بودند؟
من معتقدم مسیر هموار گفتوگوهای هستهای ایران و 1+5 پیموده شده و اکنون دو طرف وارد مسیر ناهموار و البته سخت گفتوگوهای هستهای شدهاند. آگاهان نیز پیشبینی میکنند ادامه مسیر برای مذاکرهکنندگان طولانی باشد. به عقیده بسیاری از کارشناسان دو دسته در پیشبینی گفتوگوهای اخیر دچار اشتباه شدند؛ دسته اول کسانی هستند که خوشبینانه تصور میکردند نمایندگان ایران و 1+5 در مذاکرات اخیر به سرعت به توافق نهایی دست پیدا میکنند و دسته دوم برخلاف آنها از همان ابتدا در قضاوتی زودهنگام پس از انجام گفتوگوها، بحث شکست مذاکرات را پیش کشیدند. حال که دور چهارم مذاکرات به اتمام رسیده نمایندگان دو طرف صحبت از نشست خردادماه میکنند و این بدان معناست که گفتوگوهای هستهای با شکست روبهرو نشده است. گفتنیاست بیشترین چالش میان نمایندگان ایران و 1+5 در مذاکرات در رابطه با سانتریفیوژها، رآکتور اراک و چگونگی برداشتن تحریمها بود؛ طبیعی هم است که این موضوعات چالشبرانگیز موجب میشود آمریکاییها طلبکارانه از تیم هستهای ما باجخواهی کنند اما اینکه مذاکرات وین پیشرفت چندانی نداشت به گمان بسیاری از کارشناسان یک پوئن مثبت محسوب میشود
چرا که مذاکرهکنندگان کشورمان حاضر نشدند از حقوق هستهای ایران صرفنظر کنند. بر این اساس، باید منتظر ماند و دید که در مذاکرات آینده سطح توقعات دو طرف چه تغییری میکند. طبعا به وقوع پیوستن توافق برای تدوین پیشنویس جامع هستهای نیازمند متناسب شدن سطح توقعات است. مذاکرهکنندگان باید سوءتفاهمات را برطرف کنند تا زمینه برای تدوین نهایی پیشنویس ایجاد شود و بیتردید بیاخلاقی که در 11سال گذشته شاهد بودیم در یک یا دو مذاکره مرتفع نمیشود. انتظار میرود که 1+5 در آینده گامهای عملی و مثمرثمر برای رفع این سوءتفاهمات بردارد. از سوی دیگر تیم مذاکرهکننده کشورمان که در مقابل فشار خواستههای بیپایان غرب ایستاده است نیاز به حمایت و همراهی در داخل کشور دارد و بیتردید در شرایط فعلی نیاز است فعالان سیاسی و رسانهای کشور بدون هیچگونه شتابزدگی و قضاوت زودهنگام مذاکرات را دنبال کنند تا گفتوگوهای هستهای به سرمنزل مقصود برسد. بنابراین صحبت از شکست مذاکرات در شرایط فعلی قضاوتی زودهنگام است. اکنون آگاهان میدانند گفتوگوهای ایران و 1+5 از چند وجه تشکیل شده است؛ وجه اول اختلافات میان اعضای 1+5 است؛ همین اختلافات موجب شد
مذاکرات ایران و 1+5 در وین با مشکلاتی روبهرو شود. از سوی دیگر پرونده هستهای ایران با یک کارسیاسی، غیراخلاقی و البته غیرحقوقی کشورهایی چون آلمان، انگلستان، سوئیس، فرانسه و با حمایت آمریکا به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد. بنابراین نمیتوانیم از چنین کشورهایی طلب حسننیت در مذاکرات داشته باشیم. با این توصیف یک راه بیشتر پیش روی ما نیست و لازم است با پایمردی، استقامت، هوشیاری و البته اتحاد مذاکرات پیش رو را که سختترین مرحله گفتوگوهاست به سمت جلو هدایت کنیم.
چرا معتقدید روند گفتوگوها سختتر از گذشته است؟ آیا این دید بدبینانه نیست؟
در سیاست خارجی نباید خوشبین یا بدبین بود بلکه باید واقعبین بود. واقعبینی اساس کار دیپلماسی است. ناامیدی و بدبینی هم موجب میشود که تحرک شما در عرصه دیپلماسی کاهش پیدا کند. از سوی دیگر خوشبینی بیش از حد باعث میشود شما مناسبات سیاسی را به درستی درک نکنید و درنهایت خوشبینانه و دور از واقعیت موضوع را ارائه دهید. البته امیدواربودن چیز خوبی است اما باید در سیاست خارجی واقعگرا بود. به نظر من گفتوگوها در یک پیچ حساس گرفتار آمده است و نیاز به یک تصمیم حیاتی در مذاکرات داریم.
یعنی در یک سال گذشته نقطه امیدواری چندانی وجود نداشته است؟
چرا، در یک سال گذشته یعنی از شهریورسال گذشته تا کنون، شاهد تغییر فضای دیپلماتیک اطراف ایران بودهایم. نمیتوانیم از مذاکرات نام ببریم ولی از بازشدن فضا و تحرکی که به موجب آن در عرصه سیاست خارجی ایران پیدا شد صحبت نکنیم ولی از طرف دیگر ادبیات و فشارهای آمریکا عوض نشده است. در برخی از زمینهها تلختر و سختتر هم شد. این هم خودش تجربهای برای جمهوری اسلامی بود.
به هر صورت شهریورماه مذاکرات شروع میشود.آینده مذاکرات شهریور را چگونه میبینید؟
پیشبینی آینده مذاکرات حتی برای مذاکرهکنندگان هم سخت است. من معتقدم مذاکرات ایران و 1+5 در شهریورماه در نقطه حساس و البته سختی قرار گرفته است. چرا که فاصلهها اکنون مشخص شده و مشخص شده است که نقاط اختلاف کجاست. بنابراین مذاکرات آینده هم پیچیدهتر و هم سخت است. به هر حال اینها گره مذاکرات هستهای است.
چه اتفاقی بیفتد گره مذاکرات هستهای باز میشود؟
طرف مقابل از خود انعطاف نشان دهد و حقوق هستهای ایران را بپذیرد. توافق و تفاهم جامع و پایدار تنها با رعایت حقوق طرفین صورت میگیرد. میشود گفت فاصلهها زیاد و اختلافات هم فراوان است اگر آمریکا به منطق روی بیاورد و حقوق هستهای ایران را به رسمیت بشناساند، قطعا مشکلات حل میشود. اگر رفتار آمریکا عوض نشود میتوان گفت در به پاشنه قبل میچرخد و مذاکرات چندان امیدوارکننده نیست. باید صبر کرد و رفتار ایالات متحده را در شهریورماه دید. اتفاقات فلسطین نشان داد که روند آمریکا تغییر پیدا نکرده است، معتقدم ایالات متحده در چنبره سیاستهای رژیمصهیونیستی گرفتار آمده است.
تعبیر برخی این است که در یک سال اخیر دولت آقای روحانی برای به نتیجه رسیدن در مذاکرات تحت فشار قرار گرفته است؟ آیا این تعبیر درست است؟ آیا به نتیجه رسیدن مذاکرات را باید به سرنوشت دولت گره زد؟
اینکه به نتیجه رسیدن مذاکرات برای دولتها و سرنوشت کشور مهم است، حرف گزافی نیست اما گره زدن سرنوشت یک دولت به جریان مذاکرات ملی کاری بسیار اشتباه بود. اینکه ما باید فکر کنیم تا آذر ماه باید به نتیجه برسیم حرف درست و منطق درستی نیست، توافق نکردن بهتر از یک توافق بد است. این فشارها باید از روی دولت برداشته شود. دولت روحانی از دو سو تحت فشار است یکی موافقان و حامیان دولت، اگر دولتها تحت فشار برای گرفتن نتیجه قرار بگیرند در نهایت موجب میشود که اعتماد به نفس آنها از میان برود و از یک موضع برابر نتوانند صحبت کنند. دسته دیگر مخالفین دولت هستند، ما باید کمک کنیم برای اینکه به نتیجه برسیم نه اینکه دولت را به سمت جلو با عقب هل بدهیم.
عملکرد یکساله دستگاه سیاست خارجی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در روابط بینالملل بهطور نسبی خوب عمل کردیم شاید در رابطه با همسایگان و کشورهای مسلمان باید بهتر عمل میکردیم. ما روی افکار عمومی غرب بهخوبی تاثیر گذاشتهایم حالا زمان آن فرارسیده است که در میان کشورهای همسایه شانس خود را امتحان کنیم. بههر حال خوشبینی مطلق به ما کمک نمیکند. اگر توافقات در این مدت باقیمانده به نتیجه نرسد چه زمانی برای ادامه مذاکرات در نظر گرفته شود. یا اینکه مذاکرات در چه بازه زمانی ادامه پیدا میکند زمین به آسمان نمیآید البته چیزی که ما نباید در مذاکرات دنبالش باشیم حسننیت است. به نظر من انتظار نشان دادن حسننیت در مذاکرات انتظار بجایی نیست. آن چیزی که باید مبنای تحلیل ما در مذاکرات قرار بگیرد، چیزی نیست جز اراده سیاسی. این اراده سیاسی است که منجر به توافق میشود نه حسننیت طرفین. انتظار حسننیت از غرب و اتحادیه اروپا توقع بیجایی است. آن چیزی که ما احتیاج داریم اراده سیاسی آنهاست. اگر در این مدت آنها اراده سیاسی را از خود بروز دهند به جرات میتوان ادعا کرد که مذاکرات به نتیجه میرسد. در غیر اینصورت باید منتظر زمان دیگری یا تمدید مذاکرات ماند.
البته مذاکرات مخالفانی هم دارد.
تحرکاتی در رژیمصهیونیستی و همچنین تحرکات گستردهای در میان سناتورها میبینیم درجهت مقابل یعنی تلاش برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات. یادمان نرود در سال انتخابات کنگره هستیم و تغییراتی نیز در کنگره به وجود خواهد آمد که نقش کاردی دولبه برای اوباما را بازی میکند یعنی هم میتواند مفید باشد و هم تاثیری منفی داشته باشد که نمیتوان از نظرها دور داشت. در مذاکرات آتی بین ایران و اروپا و روسیه و در راس آن آمریکا احتمال اینکه توافقات جدی در رابطه با اختلافاتی که کم نیست و البته عمیق است به وجود بیاید کم نیست و میتوان انتظار داشت که مذاکرات بعدی در 26خرداد به یک نتیجه معقول برسد ولی اگر روند در پستوی آمریکاییها و اروپاییها همین باشد که اکنون هست قاعدتا مذاکرات به دور بعدی میرسد و بنابراین باید منتظر ماند و دید که آیا آمریکاییها حاضرند حقوق ایران را درباره تحریمها و درباره استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و بهکارگیری سانتریفیوژها به رسمیت بشناسند یا خیر؟
در داخل هم مذاکرات مخالفان صریحی دارد.
گزارشهای آژانس ثابت میکند که جمهوری اسلامی ایران بر آنچه تاکنون ادعا میکرد صادق و البته شفاف بوده است. بنابراین لازم است گروه 1+5 این یافتهها را بدون هیچ گونه سیاسیکاری در ارزیابیهای خود مورد توجه قرار دهد. مذاکرهکنندگان ایران در چند دور مذاکره خود با حمایت و پشتیبانی قاطع داخلی توانستهاند در حد امکان با تمام قدرت از منافع کشور دفاع کنند. صرفنظر از برخی نقدها که در جوامع آزاد موضوع عجیبی نیست، سایر گروهها و گرایشها از مجموعه مذاکرات حمایت میکنند. به یک معنا میتوان گفت مجموعه نیروها و علاقهمندان و دلسوزان به انقلاب با حمایت خود و البته راهنمایی و در برخی موارد گوشزدکردن برخی نکات از تیم مذاکرهکننده هستهای حمایت کامل میکنند و گروه1+5 باید به این موضوع مهم توجه کند و آن را در گفتوگوهای آتی خود مد نظر قرار دهد که برخی اتفاقات موجب میشود کارشناسان نتوانند با اطمینان کامل از آینده مذاکرات سخن بگویند. از جمله این اقدامات اظهارات مقامات آمریکایی، برخی تهدیدهای مقامات اروپایی به تحریمهای بیشتر که البته موثر نیست. اگر اعضای 1+5 بهجای دعوت ایران به یک انتخاب دشوار خود به یک انتخاب ساده
که پذیرش حق هستهای جمهوری اسلامی است، دست بزنند این مذاکرات میتواند با سرعت به نتیجهای مطلوب و دلخواه طرفین برسد که نتیجه آن یک معامله دوسر سود است بنابراین اعضای 1+5 لازم است این شجاعت را داشته باشند که به شعار خود که بدون تبعیض برخورد کردن با کشورهای عضو انپیتی است، جامه عمل بپوشانند زیرا عقل سلیم میگوید یک انتخاب ساده بهمراتب مفیدتر از یک انتخاب دشوار غیرعملی است. در داخل کشور بیتردید در شرایط فعلی نیاز است فعالان سیاسی و رسانهای کشور بدون هیچگونه شتابزدگی و قضاوت زودهنگام مذاکرات را دنبال کنند تا گفتوگوهای هستهای به سرمنزل مقصود برسد. بنابراین صحبت از به نتیجه رسیدن یا شکست در شرایط فعلی قضاوتی زودهنگام است. اکنون آگاهان میدانند گفتوگوهای ایران و 1+5 از چند وجه تشکیل شده است؛ وجه اول اختلافات میان اعضای 1+5 است؛ همین اختلافات موجب شد مذاکرات ایران و 1+5 در وین با مشکلات عدیدهای روبهرو شود. از سوی دیگر پرونده هستهای ایران با یک کارسیاسی، غیراخلاقی و البته غیرحقوقی کشورهایی چون آلمان، انگلستان، فرانسه و با حمایت آمریکا به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد. بنابراین نمیتوانیم از چنین
کشورهایی طلب حسننیت در مذاکرات داشته باشیم. با این توصیف یک راه بیشتر پیش روی ما نیست و لازم است با پایمردی، استقامت، هوشیاری و البته اتحاد مذاکرات پیش رو را که سختترین مرحله گفتوگوهاست به سمت جلو هدایت کنیم. مذاکرات شهریورماه پر از گره و پیچیدگی است.
این گره را چه کسانی ایجاد کردهاند؟
واضح بگویم آمریکا، باید دو طرف از خود انعطاف نشان بدهند بهخصوص آمریکا. به هر حال گره مذاکرات، در شهریورماه ممکن است باز شود یا بیشتر در هم تنیده شود. این نقش آمریکاست که میتواند مثمرثمر باشد. نباید از نظر دور داشت که حامیان و مخالفان تندرو، دولت روحانی را به سمت پرتگاه هدایت میکنند. یک توافق خوب تنها باید صورت بگیرد نه توافق به هر قیمتی، از سوی دیگر تخریب مذاکرهکنندگان داخلی چیزی جز هل دادن روحانی و دولتش به سمت پرتگاه نیست.
منبع: آرمان