سی سال است که فوتبال و تماشای آن جزئی از زندگی ما شده است. حدود سی سال پیش بود که پرسپولیس در بازی با رقیب قدیمی یعنی استقلال، مغلوب بازیکن سابق خود یعنی شاهرخ بیانی شده و فوتبال برای ما به رنگ قرمز درآمد.

فوتبالی که آن روزها به دلیل کمبود رسانه و شاید نوع فرهنگ مردم پاک به نظر می رسید. یک فوتبال بود و یک مردم! عشق پاک به فوتبال پاک. آن روزها عرق و تعصب معنا و مفهومی خاص داشت. اما لمپن ها هم در فوتبال بودند و ما به آن لمپن ها لوتی می گفتیم. لمپن هایی که فضای رختکن‌ها به فحش و ناسزایشان مزین بود و بعضی‌ها هم طاقت آن‌را نداشتند و بی‌سروصدا و در سکوت از لمپنیسم فوتبال فاصله می گرفتند، مثل محمد حسن انصاری‌فرد که رفت به کشاورز و مثل سید مهدی ابطحی که هیچگاه به دوتیم قرمز وآبی نیامد. آن روزها مکتب پاک فوتبال هم بود، آقا مجید معلم، بدون کامپیوتر با تیم وحدت و یقه گیری از بزرگان فوتبال. اما هر آنچه آن روزها بود از لمپنیسم تا پاکی، از سر صداقت بود.

اما آیا این روزها فوتبال به قول رسول کربکندی کثیف کثیف کثیف است؟! اگر به این شدت هم نباشد پاک هم نیست. هفته پیش بود که نکونام به عنوان کاپیتان تیم ملی افشاگری کرد. گفتند که چون به تیم راهش ندادیم، عقده گشایی کرده است. اما هرچه بود افشاگری و یا عقده گشایی به دل نشست. تقریبا یک دهه قبل برای اولین بار روزنامه شرق پرده از اتفاقاتی در فوتبال برداشت که مو را به تن سیخ می کرد. از جادوگری و اتفاقاتی خاص در فوتبال. از لمپنیسم مدرن در فوتبال! از آن روز تا امروز یک دهه گذشته. در این یک دهه بگم بگم های بسیاری در فوتبال شکل گرفته که همه به نگم نگم ختم شده است. از دوپینگ، تبانی، رشوه، پول و سکه های زیرمیزی و... .

امروز کاپیتان تیم ملی به نکاتی اشاره می کند که فکر کنم برای خیلی ها قابل باور است. اینکه چرا تا به حال نگفته و یا پشت آن عقده گشایی است به نظر مهم نمی آید. آنچه مهم است داستان افتادن پرده و نماندن من و تو است. خروجی این افتادن پرده اگر کشتن مصلحت باشد، قطعا می ارزد. مصلحتی که باعث می شود غش کردن داور جریمه پنج میلیونی داشته باشد، باعث سکوت جواد زرینچه پس از افشاگری باشد و حال او مربی استقلال باشد، مربی پرسپولیس از رشوه آگاه باشد و جرمی نداشته باشد، عده ای الکی کارت پایان خدمت داشته باشند و سالها در این فوتبال حضورداشته باشند و... .

فوتبال این روزها در مقایسه با آن روزها فرق اساسی نکرده، فقط به ظاهر مدرن شده است. لمپن های مدرن، بازیکن مدرن، زمین مدرن ورزشگاه آزادی و تعدادی ورزشگاه دیگر، فحش و ناسزاهای مدرن و... .

اما آنچه به حیات فوتبال ناپاک ادامه می دهد مصلحتی است که دلیل آن برای خیلی ها مشخص نیست. اما عده ای به جنگ این فوتبال ناپاک رفته اند که باید قدرشان را دانست، از شفافیت در قراردادها، شفافیت در داستان کارت پایان خدمت و سایر شفافیت ها در این فوتبال که بوی آن به مشام می رسد.

راستی از نقش کی روش در حرکت به سمت فوتبال پاک نباید غافل شد، ایستادن در مقابل بازیکن سالاری، جلوگیری از ورود دلال ها در داستان بازی ها و اردوهای ملی و ... .

اما این فوتبال که می دانیم، هرچه هست پاک نیست باید به سمت شفافیت برود، شفافیتی که خروجی آن می تواند فوتبال پاک باشد، فوتبالی که مصلحت باعث نمی شود بهترین مربی لیگ خود را به راحتی از اتهامات چندین ساله بری کند. اتهامی که یک نکته آن بسیار مورد توجه است حضور بازیکنان خاص که در مقاطع خاص متهم به کم کاری و حرکات محیرالعقول هستند در تیم فصل بعد آقایان! کافی است به اسامی ابراهیم توره، احمد جمشیدیان، ایمان موسوی، سجادشهباززاده و... توجه کنیم!

امروز آغاز لیگی است که امید ما و همه به پاکی آن است!

منبع: نصرنیوز

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.