پس از یک حمله تمامعیار علیه وزیر علوم و ارائه دلایل عجیب و غریب برای استیضاح این وزارتخانه، استیضاح مذکور به عقب افتاد. اکنون هم ساز دیگری کوک شده، تا بلکه وزیر دیگری به صحن آورده شود. حتی وزرایی هم که فعلا با این خطر مواجه نیستند، پشتصحنه در حال رایزنی هستند تا از خطر استیضاح در امان بمانند ولی میتوان پرسید که این رایزنیها از کدام نوع است و چه کیفیتی دارد؟
واقعیت این است که پشت صحنه استیضاحها مطالب و مسائل دیگری مطرح است، هرچند ممکن است فقط برخی افراد استیضاحکننده درگیر این مسائل باشند. از همان زمانی که وزارت علوم تصمیم گرفت، فساد گسترده در بورسیه کردن هزاران نفر را برملا کند، چند نظر وجود داشت. عدهیی معتقد بودند که این کار به سرعت واکنش متضررین از این افشاگری را به دنبال خواهد داشت و موجب کشمکش و زمینهچینی برای استیضاح وزیر خواهد شد. گروهی دیگر معتقد بودند که افشاگری میتواند ابزار دفاعی هم باشد، به شرطی که بهطور ناقص و سربسته صورت گیرد، تا رانتخواران متوجه تبعات رفتارهای خود علیه دولت باشند و بیش از این آنها را تحریک نکند و بالاخره گروه سوم معتقد بود که وزارت علوم مستقل از تبعات این کار، به واسطه رسالت و تعهدی که در برابر مردم دارد، باید اطلاعات سوء رفتار و سیاستهای دولت پیشین را در زمینه آموزش عالی در اختیار مردم قرار دهد، تا معلوم شود که چه کسانی در تخریب نهاد آموزش عالی شرکت داشتهاند و از آن منتفع شدهاند؟ در میان این سه نظر، ظاهرا دیدگاه دوم پذیرفته و افشای تخلفات در بورسیهها در حد محدود و بدون ارجاع به مصادیق انجام شده است و بقیه ماجرا گذاشته شده برای زمانی که نمایندگان استیضاحکننده پیگیر این هدف خود شوند.
این وضعیت در پشت صحنه اکثر سوالات از وزرا یا طرحهای استیضاح آنان وجود دارد و به نظر میرسد که سایر وزرا هم بهتر است که مجموعه تخلفات در وزارتخانه خود را همراه با مصادیق آنها مکتوب و آماده کرده و از استیضاح برای طرح این موارد استقبال کنند. مشکلی که در جریان فساد علمی و پذیرش تعداد زیادی از افراد فاقد صلاحیت به عنوان بورسیههای خارج و داخل و جابهجایی آنها وجود دارد، تیشهیی است که این فساد به نهاد علم و دانش میزند. بهطوری که تبعات فساد مالی در برابر فساد علمی بسیار اندک و گذرا خواهد بود. اگر کسی پولی را از طریق رشوه یا رانت به دست آورد، ممکن است آن را در مسیر تولید خرج کند، هرچند ناعادلانه و غیرقانونی کسب کرده است یا حتی ممکن است آن را اتلاف کند و تمام شود ولی اگر به کسی که فاقد صلاحیت علمی است مدرک دکترا داده شود تا 30 سال بعد آثار عوارض تخریبی ناشی از بیسوادی او در دانشگاه برجای خواهد ماند و نهاد ضعیف شده علم را ضعیفتر از این هم که شده خواهد کرد.
متاسفانه برخی دستاندرکاران دولت پیش با دادن بورسیههای غیرقانونی، علمبخشی!! کردهاند و در مقابل، نه تنها صدای اعتراض رانتخواران علمی را علیه خود خفه کردهاند بلکه آنان را همراه و همگام با سایر تخلفات خویش کردهاند و نتیجه آن شده است که هر دو طرف از جیب ملت به یکدیگر رانت دادهاند و نهادهایی را که در آن فعال بودهاند به فساد و تباهی کشیدهاند. متاسفانه مهمترین نهاد نظارتی کشور نیز اعلام کرده، جزییات بورسیهها محرمانه است و مانع از انتشار آنها شده است، در حالی که این حق دانشگاهیان و مردم است که بدانند چرا و براساس چه ضوابطی عدهیی بورسیه شدهاند؟ مگر کسانی که از طریق قانون و براساس صلاحیت و ضوابط بورسیه میشوند، از انتشار نام یا گردش کار پذیرش خودشان ناراحت میشوند؟ اتفاقا خیلی هم خوشحال میشوند و تنها کسانی که از طریق غیرقانونی و فسادآمیز بورسیه شدهاند، از انتشار این اطلاعات نگران هستند. اگر میخواهیم در حوزه علم پیشرفت داشته باشیم چارهیی نیست جز اینکه دست این رانتخواران علمی را برای مردم و جامعه دانشگاهی رو کنیم.
منبع: اعتماد