جماران ـ سید محمد یوسف ثانی: حدود پانزده ده روز پیش، انتشار خبری بر خروجی بسیاری از خبرگزاری ها، جامعه ی جهانی را در حیرت و ترس فرو برد!
حمله ی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه پس از ده روز بمباران مناطق مسکونی و به شهادت رساندن چند صد غیر نظامی شامل ده ها کودک، آغاز شد و از آن روز تا امروز آمار قابل توجهی به کشتگان غیر نظامی و خصوصا کودکان افزوده شده است. مجموع کشته شدگان حملات زمینی و هوایی رژیم صهیونیستی به غزه تا کنون بر اساس گزارشات بیش از هزار و سیصد نفر شده است. اکثر شهدا غیر نظامی اند و این آمار همچنان رو به افزایش است.
در این میان تلفات ناشی از موشک های حماس که به سمت رژیم صهیونیستی پرتاب می شود بسیار ناچیز و غیر قابل مقایسه است. تا کنون بر اساس گزارشات ارتش رژیم صهیونیستی ۵۱ سرباز (و بر اساس آمار های گروه های فلسطینی در حدود ۱۰۰ نظامی رژیم صهیونیستی) در درگیری میان حماس و ارتش رژیم صهیونیستیجان باخته اند با این وجود نمی توان انتظار داشت این موضوع یا احتمالا هیچ موضوع دیگری (مگر یک معجزه) از شدت حملات ارتش رژیم صهیونیستی و یا حداقل کشتار غیر نظامیان و خصوصا کودکان توسط ارتش این رژیم بکاهد.

آتش بس پذیرفته شده ۷۲ ساعته امروز نیز همانطور که جان کری گفت نمی توانست باعث شادمانی و تبریک گفتن باشد و دو ساعت پس از اعلام آتش بس با حماس، رژیم صهیونیستی شرق رفح را بمباران نمود و ۸ فلسطینی غیر نظامی را به قتل رساند.
باراک اوباما مدتی قبل در تماس تلفنی با مقامات رژیم صهیونیستی بر حق دفاع این رژیم از خود تأکید کرده است و هیچ اشاره ای به کشته شدن این تعداد قابل توجه از غیر نظامیان در غزه نکرده است. رژیم صهیونیستی چند روز پیش مدرسه ی متعلق به سازمان ملل در غزه را بمباران کرد که به کشته شدن ۱۵ نفر و زخمی شدن بسیاری انجامید.
نکته ی مهم این است که در کشتار های اخیر غزه سلاح هایی توسط ارتش رژیم صهیونیستی بکار گرفته شده است که مشخصا برای کشتن غیر نظامیان طراحی و ساخته شده اند. از بمب های فسفری گرفته تا گلوله های توپ حاوی فلکت (دارت های کوچک فلزی). آنچه درباره ی این سلاح ها عجیب باید بدانیم این است که هدف آن ها نه تنها کشتن اهداف غیر نظامی ست بلکه کشتن با نهایت درد و شکنجه است.

بمب های فسفری

بمب های فسفری از جمله سلاح های آتش زایی ست که پروتکل سوم معاهده ی ژنو (CCW) مصوب ۱۰ اکتبر ۱۹۸۰، سازمان ملل استفاده از آن ها علیه غیر نظامیان را ممنوع اعلام کرده است. همچنین بر اساس این معاهده استفاده از سلاح های آتش زا در حملات هوایی علیه اهداف نظامی در مناطق غیر نظامی نیز ممنوع اند. در این میان بمب های فسفری (که به بمب های فسفر سفید نیز معروفند) از قدرت آتشزای بسیار بالایی برخوردارند. بمب های فسفری پیش از رسیدن به زمین در هوا منفجر می شوند و به ازای هر گلوله از این بمب ها در حدود ۱۰۰ انفجار پیاپی رخ می دهد که هر کدام در هنگام انفجار ذرات آتش زای شیمیایی بسیاری ایجاد می کنند. به گزارش سرویس اطلاعات ارتش امریکا « این ذرات در درون لباس ها و پوست نفوذ کرده و تا هنگامی که ارتباط آن با اکسیژن هوا قطع شود به سوختن ادامه می دهند. در واقع آن ها پوست را سوراخ می کنند و آنقدر به سوختن ادامه می دهند تا در بدن ناپدید شوند و یا تا رسیدن به استخوان به سوختن ادامه دهند.» و به همین دلیل باعث جراحات و سوختگی های بسیار عمیق و معمولا کشنده می شوند. به این ترتیب قربانی این بمب ها نمی میرد؛ بلکه زجر کش می شود و هیچ کاری جز مشاهده و تحمل سوختن اندام هایی که ذرات آتش زای بمب ها فسفری به آن چسبیده اند نمی تواند انجام دهد. علی رغم تکذیب دولت رژیم صهیونیستی مبنی بر زیر پا گذاشتن معاهدات بین المللی در جنگ، شواهد بسیاری وجود دارد که در سال ۲۰۰۹ نیز اسرائیل به طرز گسترده ای در حملات خود به غزه از این سلاح علیه غیر نظامیان استفاده کرده است. به اندازه ای که نماینده ی دیدبان حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرد درباره ی استفاده ی رژیم صهیونیستی از این سلاح ها مطلقا یقین دارد. همچنین گزارشات بسیاری نیز وجود دارد که اسرائیل از این سلاح در بمباران های اخیر غزه در روز های گذشته نیز استفاده کرده است.

علاوه بر این، سلاح مرگبار دیگری که توسط ارتش رژیم صهیونیستی در حملات اخیر به غزه مورد استفاده قرار گرفته است «دایم» نام دارد. بر اساس گزارش تکان دهنده ی دکتر مدز گیلبرت پزشک نروژی حاضر در غزه گلوله های جنگی «دایم» از آلیاژ تنگستن ساخته شده اند و از قدرت انفجاری فوق العاده بالایی برخوردارند به حدی که هر کس در شعاع انفجار آن ها (حدود ۱۰ متر) قرار گیرد قطعه قطعه خواهد شد. برای افراد دورتر از این فاصله نیز امکان قطع عضو وجود دارد و حتی در صورتی که قربانی از خود انفجار جان بدر برد احتمال قوی بروز سرطان در وی وجود دارد.

همچنین تانک های ارتش رژیم صهیونیستی برای بمباران برخی روستا های غزه از گلوله های توپ ضد نفر حاوی فلکت(دارت های کوچک فلزی) استفاده کرده اند. به گزارش گاردین این گلوله های ضد نفر نیز در هوا منفجر می شوند و در هنگام انفجار هزاران دارت کوچک فلزی به اطراف پرتاب می کنند که طول هر کدام از آن ها ۳۷.۵ میلی متر و برد پرتاب آن ها در حدود ۳۰۰ متر است.

فلکت ها


فلکت ها

پرداختن به تمامی سلاح های غیر معمول رژیم صهیونیستی در حمله به غزه از حوصله ی این مقاله خارج است. با این حال در همین فهرست کوچک نیز گزارشات حاکی از آن است برای ارتش رژیم صهیونیستی اهداف غیر نظامی در بسیاری از موقعیت ها حتی در اولویت بوده اند.

در این میان حقیقت تلخ آن است که نه تنها در شرایط فعلی هیچ قدرتی برای متوقف کردن رژیم صهیونیستی وجود ندارد بلکه حتی در صورت آتش بس نیز هیچ ضمانت اجرایی برای عدم تکرار چنین اقداماتی در دست نیست و همه می دانند که رژیم صهیونیستی حتی در صورت پذیرش آتش بس همچنان به محاصره ی همه جانبه ی باریکه ی غزه ادامه خواهد داد و هر گاه جمعیت اعراب افزایش یابد از نسل کشی و استفاده از انواع و اقسام سلاح های غیر معمول برای کنترل آن استفاده خواهد کرد و همچنان به شهرک سازی غیر قانونی در کرانه ی باختری رود اردن ادامه خواهد داد. سکوت مقامات بسیاری از کشور های اسلامی منطقه مانند عربستان که حتی مدعی زعامت جهان اسلامند و نیز نگهابانان ظاهری حقوق بشر مانند کشور های اروپایی و امریکا بر دردناکی ماجرا می افزاید.

وقایع این روز ها ادعا های مدعیان حقوق بشر برای نقض حقوق بشر در کشور هایی مانند ایران را بیشتر به یک طنز تلخ و سیاه شبیه می کند تا به ادعایی از سر دلسوزی برای انسان های دربند و نقصان هایی که در فرآیند دمکراتیزاسیون در کشورهای جهان سوم به ویژه خاورمیانه وجود دارد.

اما امروز گذشته از شعار های احساسی رنگارنگ باید از خود بپرسیم راه حل این ماجرا چیست؟ آیا نهاد های حقوقی بین المللی مانند سازمان ملل می توانند حداقل تا حدودی کشتار غیر نظامیان را در حملات رژیم صهیونیستی کنترل کنند؟ آیا می توان شعار های حقوق بشری دولت امریکا دل خوش کرد؟ آیا می توان از ایده ی اتحاد اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی دفاع نمود؟

در این میان بسیاری از فعالان و کنشگران مدنی به راه حلی باور دارند که به «راه حل دو کشور» یا «دو دولت» مشهور است. بر این مبنا فشار های بین المللی باید به گونه ای بر رژیم صهیونیستی وارد شود که چاره ای جز پذیرش یک دولت مستقل عربی با مرز های مشخص و حفظ احترام متقابل به حقوق اعراب نداشته باشد. علاوه بر این مرزهای رژیم صهیونیستی باید به مرزهای بین المللی سال 1967 باز گردد. مدافعان این طرح با ایده ی «محو رژیم صهیونیستی» مخالفند و آن را نیازمند یک نسل کشی دوباره از یهودیان می دانند که در بهترین حالت خود جهت کشتار ها را تغییر خواهد داد اما از شدت آن کم نخواهد کرد.

امکان کاربرد چنین راه حلی البته بحثی جداگانه می طلبد. اما یک سوال که مشخصا پاسخ به آن می تواند معیاری از عملیاتی بودن این طرح را روشن کند این است که خود مقامات دولتی رژیم صهیونیستی تا چه حد به امکان اعمال چنین طرحی باور دارند و نظر و نسبت کنش ها و گفته های آن ها درباره ی این طرح چیست؟

واقعیت این است که رژیم صهیونیستی برای تمامی موارد نقض گسترده ی حقوق بشر یک دلیل بیشتر ندارد و آن حفظ امنیت ملی ست.

آنچه مقامات رژیم صهیونیستی در طول این سال ها و خصوصا در حمله ی اخیر خود به غزه نشان داده اند این است که امنیت ملی رژیم صهیونیستی به نقض اساسی و گسترده ی حقوق بشر و تولید و گسترش و استفاده از انواع سلاح های کشتار جمعی علیه غیر نظامیان و خصوصا کودکان گره خورده است. به گفته ی جرج گالووی سیاستمدار انگلیسی، در مصاحبه ی چند سال قبل خود با شبکه ی اسکای نیوز، امریکا در حالی به تجهیز حزب الله لبنان به موشک های دوربرد توسط ایران معترض است که خود موشک هایی بسیار پیشرفته تر، از جمله موشک های هسته ای را در اختیار رژیم صهیونیستی گذاشته است. موشک هایی که با آن رژیم صهیونیستی می تواند هر نقطه ای از جهان اسلام را هدف قرار دهد که شامل ایران نیز می شود.

علاوه بر این، رژیم صهیونیستی برای فلسطینیان ساکن در منطقه تحت اشغال نیز قوانین بسیار سختی وضع کرده است. فلسطینیان در رژیم صهیونیستی حق خرید و مالکیت خانه و یا زمین را ندارند. اگر مرتکب هر جرمی شوند به جای دادگاه های عمومی قانون دادگاه های نظامی رژیم صهیونیستی برای آنان اعمال می شود. زندانیان فلسطینی از بسیاری از حقوق اساسی و اولیه خود محروم اند و مدت نگهداری آن ها در زندان می تواند به اندازه ای نامحدود توسط دولت رژیم صهیونیستی تمدید شود بی آنکه بتوانند با خانوده خود ارتباط داشته باشند یا دادگاهی برای آنان برگذار شود.(اینفوگرافی)

تمامی مقامات رژیم صهیونیستی بر این باورند که برای حفظ امنیت رژیم صهیونیستی راهی جز زیر پا گذاشتن حقوق بشر و ابتدایی ترین قوانین اخلاقی و انسانی وجود ندارد. بنابر تمام آن چه گذشت می بینیم که راه حل دو کشور حتی در صورت وجود فشار های بین المللی نیز با مبانی سیاست های راهبردی و سیاست خارجی رژیم صهیونیستی منافات دارد. همانگونه که برای جمهوری اسلامی ایران مخالفت با رژیم صهیونیستی و به رسمیت نشناختن آن از اصول راهبردی سیاست خارجی و از سیاست های موضوعه در این باب است، برای سیاستمداران رژیم صهیونیستی نیز، صلح با اعراب و حتی عدم کشتار آنان و نسل کشی های گاه به گاه نیز با سیاست های موضوعه رژیم صهیونیستی منافات دارد و اعمال این رژیم در تمامی این سالها گویای همین حقیقت بوده است. بنابراین به نظر نمی رسد استفاده از فشار های بین المللی برای تحقق دو دولت و صلح میان آن ها حد اقل از دید سیاستمداران رژیم صهیونیستی چندان عملی به نظر برسد.

به باور مقامات رژیم صهیونیستی و با توجه به اعمال و فعالیت های آنان آنچه موجودیت این رژیم را تهدید می کند نه کشتار های هلوکاست مانند، بلکه «انجام ندادن» اعمال خلاف حقوق بشر توسط دولت رژیم صهیونیستی است. بنابراین حتی برای کسانی که به خشونت در برابر اسرائیل معتقد نیستند و وجود آن را به رسمیت می شناسند اما معتقدند می توان این کشور را وادار به صلح کرد بهترین پاسخ، پاسخی ست که خود مقامات رژیم صهیونیستی به آنان داده اند. موجودیت این رژیم وابسته به کشتار غیر نظامیان و تجاوز به مرز های همسایگان است. بنابراین از نظر خود آنان راه ساده برای محو رژیم صهیونیستی از نقشه ی جهان این است که جلو این اعمال توسط وی گرفته شود.

شاید هنگامی که سال ها قبل امام موسی صدر در دیدار با اعضای جنبش امل، به بیان معنای عبارت «اسرائیل شر مطلق است» پرداخت کمتر کسی در جهان غرب و حتی جهان عرب متوجه منظور وی شد اما امروز راز این سخنان آشکار تر از گذشته خود را نشان می دهند:
«ما اسرائیل را شرّ مطلق می دانیم. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد . اگر اسرائیل با شیطان در گیر شود، در کنار شیطان خواهیم ایستاد. اگر اسرائیل با چپ درگیر شود، در کنار چپ خواهیم ایستاد. اگر اسرائیل با راست درگیر شود، در کنار راست خواهیم ایستاد.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.