«تلویزیون در انتقال ارزش های مثبت به جامعه موفق عمل نکرده» گفت وگوی شفقنا زندگی با علیرضا رزاقی

به گزارش جماران، تلویزیون به عنوان یکی از قدرتمندترین رسانه جمعی در هر جامعه ای، در ایران نیز در بین خانواده ها مخاطبان خاص خود را دارد. بطوریکه در هر شهر و روستایی که قدم بگذارید می بینید که فراگیر ترین رسانه، تلویزیون است. شما اعضای یک خانواده را پیدا نمی کنید که در طول روز حداقل یکی یا دو ساعت از اوقات فراغت خود را به دیدن برنامه های گوناگون آن اختصاص ندهند. بنابراین این جعبه جادویی هنوز قسمتی از فضای خانه های جامعه ما را اشغال کرده است و در هنگام شب اعضای خانواده اعم از پیر و جوان در سکون و سکوت، به پای این رسانه می نشینند و به هم پیوند می خورند و در آن به دنبال نداشته های خود می گردند و از این که به یک دنیای خیالی پناه برده اند، لذت می برند. بنابراین محتوای برنامه های پخش شده از این رسانه باید به گونه ای باشد که مخاطب هنگام تماشای آن احساس آرامش روحی کرده و ضمن اعتماد به آن، بتواند ارزش ها و هنجارهای مثبت در خانواده و جامعه را حفظ کند، اما اینکه امروزه این رسانه تا چه اندازه توانسته است در انعکاس واقعیات های موجود جامعه، انتقال ارزش های مثبت و ایجاد فضای روانی سالم موفق عمل کند، خبرنگار شفقنا زندگی به سراغ علیرضا رزاقی استاد دانشگاه، روانشناس و مشاور خانواده رفته تا نظر وی را در این زمینه جویا شود.

دکتر علیرضا رزاقی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا زندگی، نقش رسانه ها در آگاهی رساندن به مردم جامعه را اساسی و کلیدی توصیف کرد و افزود: با توجه به اینکه رسانه هایی مثل رادیو و تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی در نظر گرفته می شود، اعتماد مردم به این رسانه ها نسبت به رسانه های دیگر بیش از حد انتظار است. بنابراین پخش برنامه های قوی، کارشناسانه و مفید از سوی این رسانه ها می تواند رفتارهای مردم را به سمت ارزش های ایده آل جامعه و خانواده ها سوق دهد، بطوریکه ارزش های مثبت در آن جامعه تقویت و ارزش های منفی را کم رنگ کنند.

وی در ادامه تصریح کرد: تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی، فراوانی بیشتری از مخاطبان را برخوردار است و تاثیرگذاری آن در جامعه ایران به دلیل اینکه یک وسیله تفریحی به شمار می رود و دایره سرگرمی ها و تفریحات مردم محدود است، بسیار بیشتر از جوامع دیگر است. بنابراین ضروری است این رسانه در تهیه و پخش برنامه های خود دقت لازم را اعمال کند و از پخش برنامه های بی محتوا، مغایر با اصول ارزشی، تربیتی و آموزشی در جامعه خودداری نماید. در واقع از دیدگاه روانشناسی عوامل روانی در یک سخنرانی کمتر از تاثیرات روانشناسی یک تلویزیون است چرا که در سخنرانی تنها یک فرد شنونده مخاطب قرار می گیرد، اما تلویزیون در بطن خانواده ها قرار گرفته و افراد بصورت دسته جمعی یک برنامه را تماشا می کنند.

افراد زمانی تلویزیون تماشا می کنند که از خستگی و تنش های روزمره رها شده باشند

به گفته دکتر رزاقی، افراد در جامعه ما طی یک روز انواع فشارها و استرس های اقتصادی، شغلی، محیطی و اجتماعی را تحمل می کنند، بنابراین از نظر روانی آنها زمانی تلویزیون تماشا می کنند که از خستگی و تنش های روزمره رها شده و در حالت آرامش و استراحت قرار گرفته اند و اضطراب کمتری دارند و در این حالت میزان تاثیرگذاری پیام های این رسانه در قلب و ذهن مردم بیشتر است، در این حالت اگر تلویزیون بتواند پیام های مثبتی را انتقال دهد و ارزش های مثبت جامعه را حفظ کند می توان گفت تاثیرگذاری مثبتی را داشته است.

تلویزیون در انتقال ارزش های مثبت به جامعه موفق عمل نکرده

این مشاور امور خانواده، بار ارزشی پیام های ارسالی از سوی تلویزیون در سطح جامعه را بسیار ضعیف و ناامید کننده توصیف کرد و گفت: تا کنون اکثر فیلم ها و برنامه های منتشر شده از طریق تلویزیون، نتوانسته است پیام های ارزشی و مثبت را در بین خانواده ها و جامعه انتقال دهد و محتوای بیشتر فیلم های منتشر شده از این رسانه، آن بار ارزشی، تربیتی و آموزشی مورد نیاز یک خانواده را ندارد بطوریکه دیالوگ های بکار رفته در این سریال ها، نیز خشونت های کلامی و فیزیکی نظیر انواع فحش و ناسزا را به مخاطب مخابره می کند، نمونه بارز این نوع بی ارزشی ها را می توان در فیلمی عامه پسند نظیر" آوای باران" مشاهده کرد که بازیگران نقش اصلی این فیلم کلمات ناپسندی مانند "گوساله" و غیره را بکار می بردند.

محتوای سریال های مناسبتی بدون درگیری ذهنی مخاطب به پایان می رسد

وی همچنین از محتوای فیلم های مناسبتی به ویژه فیلم های ماه رمضان امسال انتقاد کرد و گفت: متاسفانه میزان فیلم های تولیدی بدون محتوای تلویزیون در سال های اخیر بسیار افزایش یافته است و سریال "مدینه" که با محتوای دینی رباکاری و نزول برای در ماه رمضان امسال پخش می شود، کاملا محتوای تکراری دارد و سال های گذشته سریال های بسیاری با چنین مضمونی ساخته و پخش شده است ضمن اینکه مردم و خانواده ها دیگر با مسائلی نظیر رباخواری و نزول آشنا هستند و فیلم حرف تازه ای برای گفتن ندارد، دومین انتقاد وارده شده این است که از نظر روانشناسی این سریال ذهن و فکر مخاطب را به چالش نمی کشاند و در چنین فیلم هایی خانواده ها به راحتی می توانند آینده فیلم را پیش بینی کنند و بیینده منتظر نمی ماند که نتیجه چه خواهد شد.

از نظر روانشناسان فیلمی برای خانواده ها موثر است که بتواند ذهن بیننده را به تفکر وادارد

این روانشناس خاطر نشان کرد: از نظر روانشناسان فیلمی برای خانواده ها و مخاطب مفید و موثر است که بتواند ذهن بیننده را به تفکر و اندیشه بکشاند و در نهایت به برداشت های که در ذهن کارگردان و تهیه کننده است برسند نه اینکه مخاطب به راحتی بدون هیچ گونه چالشی بتواند نتیجه را پیش بینی کند و در نهایت فیلم آن تاثیرگذاری را بر ذهن و رفتار آنها نداشته باشد.

تک بعدی بودن و تضاد انگاری از دیگر انتقادهای وارده شده به سریال های مناسبتی

رزاقی همچنین تک بعدی نگریستن و تضادانگاری محتوای فیلم یعنی رباخواری را از دیگر انتقادهای وارد شده به فیلم مدینه دانست و افزود: در فیلم ذکر شده رباخواری تنها به این مسئله که فردی از فرد دیگر نزول بگیرد ختم می شود در حالی که ما در جامعه خود انواع اقسام رباخواری را به عینه مشاهده می کنیم اما در سریال ها به آن پرداخته نمی شود. اینکه آیا عملکرد بانک ها در برابر سودهای دریافتی بالا رباخواری محسوب نمی شود، در واقع روایات و متون دینی ما رباخواری به هر شکلی که باشد را حرام و گناه اعلام می کند اما موسسات و بانک ها امروزه به بهانه دریافت سود، آگاهانه از مردم گناه بودن عمل خود را توجیه می کنند، غافل از اینکه در نزول هم فرد آگاهانه اقدام به این امر می کند، بنابراین سریال هایی تهیه شده بخصوص فیلم هایی که مبانی اعتقادی، ارزشی و دینی را دارند نباید به موضوعات تک بعدی نگاه کنند و بسیاری از معضلات رایج در جامعه را نادیده بگیرند، مطمنئا این نوع رویکردها جامعه را با انواع تضادهای روانی، سستی عقیده، بی اعتمادی به رسانه ملی مواجه کرده و موجب از بین رفتن نظام های اعتقادی و ارزشی درونی افراد در خانواده ها خواهد شد.

سریال های تلویزیونی؛ زنان را دارای شخصیت عصبانی، توطئه گر به تصویر می کشند

این مشاور خانواده خیانت، پرخاشگری، توطئه گری، دروغ و خشونت در بین زنان را محورهای بکار گرفته شده در محتوای سریال هفت سنگ ویژه رمضان امسال برشمرد و اظهار کرد: متاسفانه محتوای سریال در حال پخش هفت سنگ که در بهترین زمان یعنی بعد از افطار از تلویزیون پخش می شود خانواده ها را دچار با نوعی تنش های روحی و روانی درگیر کرده و خشونت، پرخاشگری، خیانت، دروغگویی، توطئه گری، تندی، استرس، کج فهمی را به تصویر می کشد که این پیام ها بخصوص خشونت و پرخاشگری بین شخصت های زن بیشتر و بارزتر از شخصیت های مرد دیده می شود. بطوریکه زنان در این فیلم تصمیم گیرنده در عین حال افرادی عصبانی، کج فهم، سطحی نگر با آستانه تحمل بسیار پایین هستند که برای رسیدن به هدف خود مجبور می شوند دست به توطئه گری بزنند و این فضای روانی حاکم در فیلم با نظام ارزشی و باوری موجود در جامعه ما در تضاد است و نوعی بدبینی نسبت به زنان جامعه ایجاد می کنند.

تفکر و بینش عقلایی؛ حلقه مفقوده در سریال های تلویزیون

وی ادامه داد: در سریال "هفت سنگ" شخصیت های فیلم در زندگی با تفکر و بینش عقلانی تصمیم گیری نمی کنند و میزان تنش های روانی در آن بسیار بالا است. بطوریکه 40 دقیقه ابتدای فیلم ترس، دروغ، کودک آزاری، باج گیری، الگوهای دوگانه تربیتی بین پدر و مادر، حیله گری و توطئه گری بسیار پررنگ نشان داده می شود و همه شخصیت ها اعم از بچه ها و حتی والدین تلاش می کنند به یکدیگر دروغ بگویند یا دست به افشاگری بزنند در حالی که در چند دقیقه پایان، سعی می شود رابطه عاطفی و احساسی خوبی بین اعضا برقرار شود فضای روانی حاکم بر فیلم مثبت و آموزشی به تصویر کشیده می شود. این در حالی است که آسیب های روانی وارده شده به ذهن مخاطب در مدت زمان 40 دقیقه به هیچ عنوان در زمان محدود چند دقیقه جبران نمی شود.

نوع زندگی ها در سریال ها با واقعیات جامعه همخوانی ندارد

رزاقی در پایان تاثیر پیام های کلامی تلویزیون را بیشتر از پیام های تصویر عنوان کرد و افزود: نوع و ظواهر زندگی در سریال های تلویزیونی باید با واقعیت های موجود در جامعه مطابقت داشته باشد. این در حالی است که رسانه های ما تلاش دارند زندگی در رفاه و تجملات را نوعی زندگی عادی و معمولی در جامعه ما نشان دهند. بطوریکه هیچ تناسبی بین واقعیت های موجود جامعه و آنچه تلویزیون از نوع زندگی ها به تصویرمی کشد وجود ندارد. اما با این وجود باید تاکید کرد از نظر روانی پیام های کلامی بیشتر از پیام های تصویری بر ذهن مخاطب تاثیر می گذارد. بنابراین رسانه نباید در محتوای فیلم های خود خشونت، الگوهای دوگانه تربیتی، پرخاشگری، باج گیری و غیره را به مخاطب انتقال دهد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.