پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

حجت الاسلام و المسلمین دکتر مقدم در تببین عدالت علوی در شب شهادت علی(ع) در دارالزهرای تهران:

در پیام امام علی (ع) نظام اسلامی اگر راه گم کند سر از تعصب خشونت آمیز دینی در می آورد

پیام علی (ع) این بود که دین در سایه شناخت، عدالت و صداقت می تواند معنی دهد. نظام اسلامی یک شمشیر دولبه است. به میزانی که با این ارزش ها خو گرفت می تواند راهگشا باشد، اگر راه خودش را گم کرد سر از یک تعصب خشونت آمیزی در خواهد آورد که ورق های تاریخ از چنین خشونت های دینی موج می زند. نه فقط در تاریخ مسیحیت قرون وسطی، نه فقط در تاریخ یهود حتی در زمان حال نیز چنین خشونت هایی وجود دارند.

دکتر محمد مقدم گفت: علی (ع) از آن جهت عدالت را برای انسان و جامعه ضروری می داند که انسان را دارای حق و حقوق می داند. انسان از جهت که واجد حق است و دارای حقوق خدادادی است، تحقق بخشیدن به این حقوق و حرمت نهادن به آن به معنای عدالت است.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد مقدم در دومین شب از لیالی قدر و شب شهادت امیرالمومنین حضرت علی (ع) که در دارالزهرای تهران سخنرانی می کرد اظهار کرد: قال علی (ع): فلما نهضت بالامر نکثت طائفه و مرقت اخرى و قسط آخرون.(خطبه شقشقیه). شب 21 ماه رمضان شبی است که از یک سو، به خاطر احتمال شب قدر بودنش و از سوی دیگر به دلیل یادآور شهادت امیرالمومنین علی (ع) بودنش پراهمیت است. شخصیت مولا علی (ع) دارای ابعاد و گونه های مختلف است. بزرگان و شخصیت های تاریخ ساز در مسیر تاریخ بشری هر کدام در قلمرو و ساحتی، تاثیر گذار و پیام بخش بوده اند. اما علی (ع) بن ابی طالب از ویژگی برخوردار است که در هر بعدی و در هر قلمرویی امام، پیشوا، اسوه و الگو است.

وی افزود: بدیهی است هر سخنوری که می خواهد از علی (ع) سخن بگوید باید بعدی و پیامی از این انسان بزرگ و نستوه و تاثیر گذار تاریخ زندگی بشری را مطرح کند.

دکتر محمد مقدم با اشاره به ایستادگی امام علی (ع) در مقابل آفاتی که در دوره حکومت گریبانگیرش بود گفت:امیرالمومنین(ع) به آفات و بلاهایی که در دوران تصدی حکومت و زمامداری اش وجود داشته؛ حساسیت نشان داده است. تا جایی که مجموعه دوران خلافت و زمامداری او چیزی جز مبارزه، برخورد و رویارویی با این آفات و خطرات نبوده است. اگر علی (ع) امام، الگو و سرمشق است، شناخت هر زاویه و بعدی از زندگی فردی و سیاسی این انسان بزرگ به ما کمک می کند فاصله خود و نزدیکی و دوری خود نسبت به او را باز یابیم.

معاون بین الملل مؤسسه تنطیم و نشر آثار امام خمینی (س) ادامه داد: امیرالمومنین علی (ع) به عنوان یک حاکم و یک زمامدار در مقطعی از تاریخ بشر حکومت و زمامداری کرده است، با آنچه به عنوان آفت، خطر و بلای زندگی سوز برای جامعه و انسان تشخیص داده، مبارزه کرده است. باید ببینیم ما در جامعه ای که زندگی می کنیم تا چه اندازه این حساسیت ها وجود دارد. آیا ما نسبت به آنچه که او کرده است نزدیکیم یا دور هستیم. تا اینکه بی جهت دوران حکومت علوی و زمامداری مولا امیرالمومنین علی (ع) مصادره نشود.

وی با تبین عدالت از دیدگاه حضرت علی(ع) افزود: اولین آفتی که امیرالمومنین علی (ع) برای هر حکومت و هر جامعه تشخیص داده و سرتاسر عمر خود را برای مبارزه و رویارویی با آن و برای تحقق بخشیدن به نقیض آن اختصاص داده است، مساله تبعیض و بی عدالتی در یک جامعه است. وقتی صحبت از عدالت می کنیم بنا بر مفهوم و معنای عدالت در عرف و فرهنگ قرآن است. قرآن عدالت را فلسفه اجتماعی همه بعثت های پیامبران می داند و جامعه بدون عدالت کرامت انسانی را خدشه دار می کند. امیرالمومنین علی (ع) عدالت و عدالتخواهی فقط در زندگی اقتصادی نمی بیند. علی (ع) از آن جهت عدالت را برای انسان و جامعه ضروری می داند که انسان را دارای حق و حقوق می داند. انسان از آن جهت که واجد حق است و دارای حقوق خدادادی است، تحقق بخشیدن به این حقوق و حرمت نهادن به آن به معنای عدالت است.

این سخنران شب شهادت حضرت علی (ع) ادامه داد: آنچه که برخی از افراد در سایه برداشت غلط از عدالت، تفسیر و معنی نادرستی می کنند، یا عدالت را نشناخته اند و یا مانند بسیاری از مفاهیم و واژگان های دیگر در پی تحریف آن هستند. عدالت به مفهوم گدا پروری نیست. و نیز بدان معنی نیست که در صورت توجه به مفهوم عدالت به دیگر حقوق انسانها بی توجهی شود. آنچه که در دوره هایی در جوامع شرقی با شعار عدالت و عدالت خواهی انجام می دادند، منجر به نایل شدن به عدالت نشد. چون عدالت در فرهنگ شرق تنها تکیه بر عدالت اقتصادی بود. چنانکه در جوامع غربی نیز با شعار آزادی هرگز نتوانستند به این خواسته انسانی نایل شوند.

وی افزود: با نگاه به فرهنگ نهج البلاغه می بینیم امیرالمومنین علی (ع) می فرماید: چون انسان صاحب حق و حقوق مختلفی است، تحقق بخشیدن و حرمت گذاشتن به این حقوق مساوی عدالت است. انسان چون انسان است دارای کرامت است و حق آزادی و حق انتخاب و حق تعیین سرنوشت دارد. بها دادن به حقوقی که انسان دارد به معنی عدالت است. اگر در یک جامعه حقوق انسانی نادیده گرفته نشود، و حقی برای انسان به رسمیت شناخته نشود، در چنین جامعه ای عدالت معنی پیدا نمی کند.

مقدم با اشاره به تعریف سید قطب از عدالت افزود: سید قطب عدالت را عدالت عام و فراگیر می داند که بر پایه چند پایه استوار است. اول، احساس کرامت انسانها در جامعه است. احساس کند که نسبت به او بی حرمتی نمی شود و جایگاه انسانی او مورد توجه قرار گرفته است. اگر در جامعه ای انسانها کرامت نداشته باشند و زمامدارنشان فکر کنند که مردم برده آنان هستند و برایشان ارزش و کرامتی قایل نباشند، اولین پایه عدالت آسیب می بیند. سید قطب دومین پایه عدالت را شایسته سالاری می داند؛ اگر در جامعه ای عدالت به معنی واقعی کلمه رعایت شود، سهم هر کس مطابق آنچه که واجد است رعایت می شود. در چنین جامعه ای شایستگان در جایگاه خودشان قرار می گیرند. چون میدان برای کسی که شایستگی دارد باز است. به امیرالمومنین علی (ع) در جایی می فرمایند: بترسید از ملتی که بزرگانشان منزوی باشند و انسانهای پست و رذایلشان در جایگاه ها قرار گرفته باشند. اگر در یک اجتماع شایسته سالاری رعایت نشود، یکی از ارکان دیگر عدالت صدمه دیده است. سید قطب، سومین رکن عدالت را قانون و قانون گرایی می داند و می گوید: یک جامعه عادلانه جامعه ای قانون گرا است. چون حقوق انسان ها را قانون می تواند حفظ کند. قانون است که می تواند حرف آخر را بزند. اگر جامعه ای به طرف بی قانونی برود، مشخصا حق و حقوق انسانها در آن جامعه رعایت نخوهد شد. سید قطب در نهایت، توازن را دیگر رکن عدالت بر می شمرد و می گوید: جامعه عادلانه جامعه ای متوازن و هماهنگ است. جامعه ای است که هر جریانی به سمت و سوی خود حرکت می کند. بنابراین امیرالمومنین علی (ع) اولین آفت برای جامعه را ، آفت تبعیض و بی عدالتی می داند.

دکتر مقدم در ادامه افزود: یکی از گروه هایی که در مقابل امیرالمومنین علی (ع) قرار گرفتند، گروه ناکثین بودند که تاب و تحمل عدالت علی (ع) را نداشتند. علی (ع) در حقیقت هم در عرصه اقتصاد، هم در عرصه حقوق و مناسبات انسانی معتقد به عدالت است. و طبیعی است گروه ناکثین به سرکردگی طلحه و زیبر و عایشه تاب و تحمل عدالت علی (ع) را نداشتند و معتقد بودند که بهتر از دیگران هستند. و می گفتند باید امکانات جامعه برای ما نسبت به دیگران که از طبقه پایین تر و پست تری هستند یکسان تقسیم نشود. و امیرالمومنین علی (ع) در عمل و در رفتار عدالت به معنی واقعی را نشان می دهد.

وی در ادامه تبیین آفات و بلاهای وارده به حکومت در دوره زمامداری حضرت علی (ع) اظهار کرد: امیرالمومنین، خشک مغزی و تحجر را یکی از بزرگترین آفات و خطرات حکومت ها به خصوص حکومت های دینی می داند. شاید هیچ گروهی در برابر علی (ع) سخت تر از گروه خوارج نبودند. حضرت علی (ع) در جایی می فرماید: دو کار، من کردم که از فردی دیگر امکان پذیر نبود. یکی سکوت در برابر سه خلیفه نخستین بود. سکوت و خانه نشینی در عین حالی که خود را شایسته حکومت می دید و حتی توان و نیروی کارشکنی در برابر آنان را داشت. اما رعایت مصالح جامعه اسلامی امیرالمومنین را وادار به سکوت می کند. حتی در مقابل پرسش همسرش فاطمه زهرا(س) که می پرسیده است که بر تو چه رفته است که شمشیرت را به غلاف برده و در گوشه خانه خزیده ای؟ پاسخ می دهد: اگر دوست داری که صدای پدرت و صدای اذان همواره از ماذنه به گوش برسد باید سکوت کنم. سکوت من احیاگر این ارزش و این چیزی است که تو و من برای آن عمر و زندگی مان را خواهیم داد. و دومین کاری که علی (ع) معتقد بود از دست کس دیگری بر نمی آمد، در آوردن چشم فتنه با اشاره به جریان خوارج بود. مشتی انسان خشک مغز، جاهل و متنسک و آنهایی که در دین تنها قشر ظاهری دین را می بینند و ذره ای به عقلشان اعتماد نمی کنند تا از پوسته به مغز دین راه پیدا کنند. ممکن است این خطر در بین متدینان و جوامع دینی بیشتر باشد.

معاون بین الملل مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی(س) ادامه داد: بدترین نوع جهل، جهل دینی است. چون جهل دینی یک نوع جهل مرکب است. امیرالمومنین علی (ع) بخشی از عمر خود را در راه مبارزه با این قشر جاهل خشک مغز سپری کرد. اگر این قشر در مواجهه با امیرالمومنین علی (ع) نبودند شاید تاریخ به شکل دیگری ورق می خورد. از جنگ صفین گروهی به اسم خوارج زاییده شدند که دارای سبک و سیاق و سلوک مختص خودشان بودند. این گروه حدود 110 سال در دنیای اسلام به اشکال محتلف مشکل آفریدند. اینها کسانی ظاهر بین بودند که هر جریان نوعی را به عنوان بدعت محکوم می کردند. هر اندیشه نوعی را به خاطر فهم غلطشان که با اسلام همگونی ندارد محکوم می کردند. کارشان تفسیر و برخورد غلط و تکفیر، خشونت طلبی و تندروی بود. همیشه تاریخ اسلام از این بلا رنج می برده است. با مراجعه به تاریخ می بینیم وقتی یک جریان عقل گرا مثل معتزله پیدا می شوند و تا حدودی جامعه اسلامی را از خطر تحجر و تقشر و خشک مغزی بیرون می آورند، حدود یک قرن بعد باز مذهب اشعری گری با تکیه بر جایگاه خوارج رواج پیدا می کند. گرچه خوارج منقرض شدند ولی این اندیشه، تفکر و این گرایش و ذهنیت که از متن جامعه دینی برخواسته است، دچار ظاهر بینی محض می شود و کمترین بهایی به عقل و اندیشه نمی دهد. این یکی از خطراتی بوده است که جوامع بشری بخصوص جامعه های دینی را تهدید کرده است. تهدیدی است که به شکل القاعده، داعش ، طالبان و طالبان های داخلی خودمان دامن گیر جوامع اسلامی شده است. اندیشه های انحرافی هستند که در برابر هر فکر جدیدی مقاومت نشان می دهند. خوارج که نیزه بر شکم زن حامله فرو می کردند و بچه او را با نیزه سقط می کردند و هر جا شیعه ای می دیدند می کشتند، در مقابل خوردن خرمایی از نخلستان کسی دیگر دادشان بلند می شد. سعدی علیه الرحمه می گوید: جماعتی که نظر را حرام می دارند/ نظر حرام بکردند و خون خلق حلال. در برابر چند تار موی زن حساسیت های عجیبی نسان می دهند. در برابر نحوه پوشش آدم ها آنچنان داد و فریادی بلند می کنند که در جای خودش خوب است. اما در برابر آبرو و حیثیت و خون مردم، در برابر تاراج شدن حقوق مردم کمترین توجهی را نشان نمی دهند. آنها در مقابل برخی از مسائلی که فکر می کنند برایشان مهم است، حساسیت های عجیب و غریب نشان می دهند اما برای کشوری که 8 سال، مشتی آدم که کمترین اعتنا را به حقوق ملی این مردم نداشتند کاری نکردند و کمترین احساس مسوولیتی نداشتند. در هیچ کجای دنیا پیدا نمی شود که مجموعه ای بیایند مال، حقوق و حیثیت مردم را به تاراج ببرند و کمترین پاسخگویی و هیچ احساس مسوولیتی نداشته باشند.

وی افزود: عده ای امروز می گویند ما دل نگرانیم. خوب است دل نگران بودن. اما کاش زمانی دل نگران بودید که عده ای چوب حراج بر سازمان برنامه و بودجه این مملکت زدند. کاش روزی دل نگران بودید که با مطرح کردن هولوکاست، اجماع جهانی بر علیه ما به وجود آوردند. باید روزی دل نگران بودید که قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را کاغذ پاره خواندند.

مقدم ادامه داد: تحجر به خصوص تحجر دینی یکی از سخت ترین آفت های یک جامعه است. دین به میزانی که به متن توجه دارد راه فهم درست آن متن را عقل من و تو قرار داده است. اگر جامعه از عقل و عقلانیت دور بیافتد دچار خطرات وحشتناکی می شود. امروز موهومات و خرافات در جامعه ما بیداد می کند. این برای جامعه ما مایه ننگ است. ما پیرو دینی هستیم که در حاشیه مفاتیح الجنانش بهترین عبادت در شب قدر را گفتگوی علمی می داند. بحث هایی که با آن بشود فهم، شعور، درک و شناخت را بالا برد متاسفانه در جامعه امروز ما خرافات، موهومات، خواب و خواب نمایی ها غوغا می کند.

وی افزود: برای جامعه های پیشرو وبالنده، فهم و شعور خطرناک است. چرا از آگاهی و شعور و شناخت مردم می ترسند. چون اگر یک ملت شعور و آگاهی داشت، سره را از ناسره و حق را از باطل، درستی را از نادرستی تشخیص می دهد و گول نمی خورد. امیرالمومنین علی (ع) وقتی در صفین به سربازانش می گفت بروید و با معاویه بجنگید و توجه نکنید به دروغ قرآن هایی که بر سر نیزه ها کرده اند،و اینکه قرآن ناطق منم. آنها می خواهند از طریق این ظاهر قرآن و این کلمات بر شما استیلا پیدا کنند. آنها در مقابل امیرالمومنین قرار گرفتند و گفتند اگر اصرار کنی شمشیرهایمان را در مقابل خود تو بیرون خواهیم کشید. هیچ دینی مانند اسلام به عقل، شناخت، علم، فهم و پژوهش بها نداده است.

این سخنران مراشم شب 21 رمضان در دارالزهرای تهران ادامه داد: در اسلام تقلید در اصول دین جایز نیست و مباحثی است که باید خود فرد به آن برسد. در دین اسلام تقلید هم به شکل علمی مطرح شده است. اینکه در موارد فقهی جزیی و تخصصی اگر نمی توانید پژوهش کنید از آن کسی که فقیه و متخصص این حوزه است، پیروی کنید. اما هیچ کجا اجازه پشت کردن به فهم و شعور انسان را نمی دهد. یک جامعه آگاه، بالنده ، با شعور و تکیه کننده بر عقل، جامعه ای است که اسیر خرافات و موهومات نمی شود. امیرالمومنین چون می داند در مزبله جهل، ظلم رشد می کند، در مزبله نادانی است که ستم و استبداد رشد می کند، بخشی از زندگی اش را صرف مبارزه با جهل و جهالت می کند. یک ملت آگاه هرگز زیر بار ظلم و زور نمی رود. چون برای خودش ارزش و کرامت قایل است.

وی افزود: تلاش دیگر مولا علی (ع) مبارزه با نفاق و دورویی و تلاش برای تحقق بخشیدن به صداقت و یکرنگی بود. معاویه سمبل نفاق و دورویی است. علی (ع) در بخشی از نهج البلاغه می گوید به من می گویند علی (ع) سیاست نمی داند و معاویه سیاست می داند. معاویه اهل خدعه و نیرنگ است و علی (ع) سیاست مداری صادق. علی (ع) مردی اخلاقی است. امیرالمومنین، کسی است که سیاستش را به اخلاق پیوند زد. اگر در تاریخ بشریت همیشه سیاست مداران در مسیر پشت کردن به اخلاق توانستند به قدرت برسند، علی (ع) نشان داد که می توان سیاستمداری اخلاقی بود. چون برای علی (ع) اخلاق اصل است و سیاست وسیله ای برای تحقق بخشیدن به اخلاق. به خدا قسم اگر همه دنیا و افلاک را در دست علی (ع) قرار دهند و به او بگویند به یک مورچه ای ستم کن. علی (ع) حاضر نمی شود چنین کاری را بکند. کسانی در تئوری هایشان دو حوزه سیاست و اخلاق را تفکیک می کنند و قلمرو سیاست را قدرت و قلمرو اخلاق را حقیقت می شمارند. اما امیرالمومنین علی (ع) نشان داد هرگز چنین نیست. علی (ع) می خواهد سیاست و اخلاق را به یکدیگر پیوند بزند. او حاظر نشد لحظه دروغ بگوید، نیرنگ بزند و برای بدست آوردن قدرت حتی چند صباحی با معاویه سازش کند. برای او اصل عدالت، درستی، پاکی و صمیمیت است. او معاویه را به این دلیل محکوم میکند که به آغوش نفاق و خدعه و چندرویی پناه برده است.

مقدم ادامه داد: در زندگی امام علی (ع) سه طایفه قاسطین، مارقین و ناکثین رخ نمودند. علی (ع) می گوید همین که بعد از قتل عثمان، از من خواستند خلافت را بپذیرم به خواست مردم تن دادم و قیام و نهضتم را آغار کردم، گروهی راه بی عدالتی را طی کرده و از من طلب تبعیض کردند. گروهی با خشک مغزی و تحجر در مقابل من قرار گرفتند و گروهی هم با نفاق و دو رنگی.

علی (ع) برای تحقق بخشیدن به عدالت، آگاهی و آزادی کوشید. و به همه عصر ها و نسل ها نشان داد دشمن هر ملت، 1- جهل است.2- استبداد است و 3- تبعیض و بی عدالتی است. امشب علی (ع) به دست یکی از خشک مغز های تندرو و افراطی به نام ابن ملجم مرادی شربت شهادت نوشید. او یکی از آن 9 نفری از خوارج بود که در مکه و در کنار خانه خدا باهم عهد بستند تا 3 نفری را که در ماجرای حکمیت به تعبیر آنان کافر شده اند را به قتل برسانند. سه نفری که عبارت بودند از علی (ع) و معاویه و عمرو عاص. ابن ملجم مرادی عهده دار ترور و به قتل رساندن علی (ع) شده است. این جهل و جهالت آنچنان چشم واقع بینی را کور می کند که کشتن علی (ع) را به عنوان بزرگترین فریضه خود می داند. به تعبیر مسعودی، ابن ملجم به این دلیل شب 19 ماه مبارک رمضان را برای ترور امیرالمومنین علی (ع) انتخاب کرد که به قدر بودن این شب خیلی تاکید شده است که این فریضه را در شب قدر انجام دهد.

وی افزود: مسبب بسیاری از جنایاتی که در کنار گوشمان در حال رخ دادن است. کسانی که به کمر خود بمب می بندند و داخل جمعیت می شوند همین خشک مغزان متعصب متحجر هستند. جهل مقدس ثمره دین داری جاهلانه است. جهل مقدسی که از یک انسان جنایتکاری را می سازد که هزاران نفر را قربه اله الله می کشد.

پیام علی (ع) این بود که دین در سایه شناخت، عدالت و صداقت می تواند معنی دهد. نظام اسلامی یک شمشیر دولبه است. به میزانی که با این ارزش ها خو گرفت می تواند راهگشا باشد، اگر راه خودش را گم کرد سر از یک تعصب خشونت آمیزی در خواهد آورد که ورق های تاریخ از چنین خشونت های دینی موج می زند. نه فقط در تاریخ مسیحیت قرون وسطی، نه فقط در تاریخ یهود حتی در زمان حال نیز چنین خشونت هایی وجود دارند.

گفتنی است، در این مراسم که با مناجات ، ادعیه خوانی لیالی قدر و ذکر مصیبت حضرت علی (ع) پی گرفته شد، برخی چهره های سیاسی اصلاح طلب از جمله سید هادی خامنه ای، محمدعلی ابطحی، محسن آرمین و غلامحسین کرباسچی و ... حضور داشتند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.