رضا فاضل، جامعهشناس، نویسنده و مترجم معتقد است: اگر سیاست را به عنوان یک «علم» بپذیریم، بومیسازی آن معنایی ندارد. علم نمیتواند یک موضوع محلی و بومی باشد که به یک محدوده خاص جغرافیایی محدود شود.
اگر ما سیاست را به عنوان یک علم بدانیم، بومیسازی آن منطقی به نظر نمیرسد؛ چراکه علم نمیتواند یک امر محلی و بومی باشد، بلکه علم پدیدهای جهانشمول و عام است و آن را نمیتوان به یک محدوده خاص جغرافیایی یا محیط زیستی محدود کرد.
در توضیح این مطلب میتوان گفت، همانطور که ما میگوییم آب متشکل از H2O است و ساختار آب در هیچ جای جهان تغییر نمیکند، در مورد علوم دیگر هم همین قاعده صدق میکند. بنابراین اگر علوم انسانی هم قرار باشد اسم علم را بر آن بگذاریم نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد زیرا علوم انسانی مبتنی بر چارچوبهای خاص خود است.
بنابراین علم جایگاه خاص خودش را دارد و دارای چارچوبهای خاص خود است. چارچوبها را نمیتوان یک امر عام در نظر گرفت و نباید تصور کرد که علم را میتوان در مرزهای یک کشور محصور و محدود کرد. از طرف دیگر، تحلیلهای علوم انسانی مبتنی بر چارچوبهای نظری عامی است که همه جا صدق میکند؛ مثلا وقتی جامعه را تعریف میکنیم، تعریف جامعه در همه جا یکی است یا زمانیکه میخواهیم تاریخ کشور خودمان را بنویسیم و تحلیل کنیم، باید چارچوبهای نظری آن را برای تحلیل گذشته در نظر بگیریم. بنابراین، وقتی وارد عرصه علمی میشویم هم با تعاریف و هم چارچوبهای نظری عام سرو کار داریم.
مساله دیگری که باید در نظر گرفت این است که علم برای حل مسایل جهانی است و باید برای حل مشکلات، رفع نیازها و مسایل داخلی و بومی مورد استفاده قرار میگیرد نه اینکه ما با تصور اینکه علمی را بومی کنیم، بر مشکلاتمان فایق شویم.
منبع: ایبنا