در گفت‌وگویی که پیش‌روی مخاطبان «شرق» است، پرسش‌هایی را با دکتر فضل‌الله صلواتی در میان گذاشته‌ایم. وی استاد پیشین دانشگاه و از قدیمی‌ترین مبارزان در دوره قبل از انقلاب است که در زمان جوانی بارها طعم زندان و تبعید را چشیده است. از شاگردان وی در دوره مبارزه می‌توان به مجید شریف واقفی، مرتضی صمدیه لباف و... اشاره کرد و همین‌طور تعدادی از مقامات سیاسی و فرهنگی کنونی کشور که وی با اشاره به‌نام آنها موافقت نکرد. صلواتی که این روزها بیشتر به تحقیقات و مطالعات تاریخی مشغول است، همواره نسبت به مسایل فرهنگی و سیاسی حساسیت داشته و دارد و در موقعیت کنونی و برای رفع مشکلات موجود و تنها راه‌حل را همدلی و همکاری میان سیاستمداران، اقتصاددانان و فرهنگ‌مداران می‌داند و توصیه می‌کند: «آنها که هشت‌سال باعث شدند که اوضاع کشور به‌این صورت درآید، تلاش کنند که جبران گذشته نمایند و به‌جای دلواپسی و نگرانی و تمام‌قد در برابر دولت ایستادن، کمک کنند تا دولت در این شرایط بحرانی و تحریم‌ها و نامردی آمریکا و اذنابش موفق شود» به نظر صلواتی راه‌حل برون‌رفت از مشکلات کنونی، تکیه بر عقلانیت، اجرای بی‌چون‌وچرای عدالت و حمایت از دولت است تا بتواند مسایل مربوط به تحریم‌ها را حل کرده و مناسبات خارجی لطمه‌دیده را بازسازی کند.

به نظر شما به چه دلایلی محمود احمدی‌نژاد پس از دولت اصلاحات روی‌ کار آمد، آن هم در حالی که شعارها و برنامه‌های او تفاوت‌های زیادی با شعارها و برنامه‌های دولت اصلاحات داشت؟
مردم ایران، مطلق‌گرا هستند. آنها چشم به راه عدالت علی(ع) و امام زمان(عج) هستند. با تمام وجود می‌گویند اگر آنها بودند، در همه جا عدالت حاکم بود. علی(ع) به مساوات با همه برخورد می‌کرد. حاضر نبود یک زن یهودی هم نیازمند باشد، حضرت علی(ع) به مالک اشتر می‌فرماید؛ مالک مردم تو را و دولتت را با قبلی‌ها مقایسه می‌کنند. باید طوری عمل کنی که بهتر از آنان خویشتن را بنمایی و اکثریت را از خود راضی نگه‌ داری و... ما نیز دولت‌ها را باید با هم بسنجیم، نسبت‌ها را باید در نظر بگیریم، بالاخره، دولت آقای خاتمی هم ضعف‌هایی داشت، ما باید نیمه پر لیوان را ببینیم. آقای خاتمی با وجود بحران‌هایی که برای دولتش ایجاد کردند در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی بسیار موفق عمل‌ کرد و رابطه عاقلانه‌ای با کشورهای دنیا داشت و پیشنهادش مبنی بر «گفت‌وگوی تمدن‌ها» نام ایران را بلندآوازه کرد و احترام جهانیان را نسبت به مردم ایران برانگیخت. باید خوبی‌هایش را بستاییم و از کاستی‌ها و نواقص انتقاد کنیم. به تعبیر سعدی: «همه عیب خلق دیدن نه مروت است و مردی» مردم نوآوری‌ها را دوست دارند و به شعارها توجه می‌کنند. اما مهم عمل‌کردن به وعده‌هاست که به شرایط زمان هم بستگی دارد. البته حامیان آقای احمدی‌نژاد هم قوی بودند. در دوره اول، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی که مرد سیاست ایران است آگاهی خوبی از وضعیت داشت. معتقدم اگر آقای هاشمی‌رفسنجانی رییس‌جمهور شده بود، حتی مشکلات ایران با عربستان، قطر، گروه‌های تکفیری و امثالهم هم حل می‌شد و او با سرپنجه تدبیر می‌توانست بر جنگ سوریه هم اثرگذار باشد. با تجربه‌هایی که داشت کشور را به پیش می‌بُرد ولی آنها که منافعشان ایجاب می‌کرد فرد دیگری را مطرح کردند. باز هم در آینده، تاریخ باید قضاوت کند و اگر پرده‌ها برداشته شود معلوم می‌شود که چه کارهایی صورت گرفت و چه حرکت‌هایی انجام شد که آیت‌الله هاشمی گفت که به خدا واگذار می‌کنم...
اگر زنده بودم، 10سال دیگر با من مصاحبه کنید تا برخی اسرار ناگفته را بگویم.
احمدی‌نژاد از ابتدا تلاش داشت که دولت خود را دولتی عدالت‌محور بشناساند اما نقاط ضعف وی در زمینه اقتصادی بارزتر به نظر می‌رسد. رییس مجلسِ همسو با دولت‌های نهم و دهم ابراز داشته که مجموع بدهی‌های دولت (که بیش از 150هزارمیلیاردتومان است) نشان می‌دهد که کشور بد اداره شده و مدیریتی در کار نبوده است. در گزارش رییس‌جمهور کنونی به مردم هم مطالبی مطرح شد مانند اینکه: «در سال 91 تورم بالای 40درصد بوده و رشد منفی داشته‌ایم. بدهی دولت به پیمانکاران و بخش‌های مختلف و خصوصی نیز حدود 55هزارمیلیاردتومان بوده و کل این رقم بسیار بالاتر از 200هزارمیلیاردتومان است. در شرایطی که ما به سمت تحریم می‌رفتیم و دولت هم این موضوع را می‌دانست، می‌گفت که این تحریم‌ها کاغذپاره است و وابستگی‌اش را به خارج در بخش اقتصادی بیشتر می‌کرد، چنانکه در سال قبل از 84 واردات ما 38میلیارد بود و در سال 90 به 75میلیارد رسید... » این در حالی است که حداقل در بخش درآمدهای نفتی، درآمد نفتی دولت احمدی‌نژاد حدود 600میلیارددلار بوده ولی پولدارترین دولت، بدهکارترین دولت نیز بوده است! جنابعالی عملکرد احمدی‌نژاد در هشت سالی که دولت را در اختیار داشت، چگونه ارزیابی می‌کنید؟
همین سوال و همین مطلبی که شما می‌گویید، نقطه ضعف‌هایی است که یکی‌یکی روشن می‌شود، شما خودتان همه چیز را گفتید، دیگر من چه بگویم؟ ارزیابی من این است که ایران، عقب افتاد، ملت، صدقه‌بگیر شدند، ملتی که روزی از پادشاهان جهان باج می‌گرفتند امروز 5/72 میلیون برای نفری 45هزارتومان در ماه ثبت‌نام می‌کنند! سوال این است، چه باید کرد؟ گرانی و تورم بیداد می‌کند، آیا آقای روحانی از حال کارمندان با 600هزارتومان حقوق در ماه و بازنشستگان و خیل عظیم بیکاران خبر دارند؟ درست است که مردم با سبد کالا باز هم تحقیر و صدقه‌بگیر شوند؟ بهتر نیست این سبدها را در اختیار کمیته امداد یا خیریه‌ها بگذارند که به‌طور منظم و مرتب و بدون اهانت به مستحقان بدهند. به کسانی که با تنها سرمایه خود (یک بیل) از صبح تا شام سرچهارراه‌ها ایستاده‌اند و کسی آنها را به کار نمی‌گیرد. سوال این است که چرا آقای روحانی خود را درگیر این مسایل می‌کند؟ به جای یارانه آیا اگر بیمه بیکاری و ازکارافتادگی و آسیب‌دیدگی می‌دادند بهتر نبود؟ این ارقامی را که شما گفتید، همه مردم کم و بیش می‌دانند. به‌جای آنکه برخی تندروها عصبانی شوند می‌توانند از حق مردم دفاع کنند و آب رفته را به جوی بازگردانند. ما یقین داریم که «اِنّ رَبّکَ لَبِالمرصاد» این را باید همه بدانند که مردم خوب می‌فهمند و خوب درک می‌کنند و ثروت‌های بادآورده را می‌بینند و انحصارگرایی‌ها و رانت‌خواری‌ها را مشاهده می‌کنند -و برای حفظ امنیت کشور سکوت می‌کنند- و انتظارشان آن است که دولت و قوه قضاییه و مجلس برای این موارد دلواپسی داشته باشند و این مواردی که شما به آن اشاره کردید را اصلاح کنند. زیرا مردم، خواهان اجرای بی‌چون‌و‌چرای «عدالت» هستند.
اگر مروری بر کارنامه هشت ساله اصلاح‌طلبان در دوره سیدمحمد خاتمی و کارنامه هشت ساله اصولگرایان در دوره احمدی‌نژاد داشته باشید، به‌طور کلی ارزیابی‌تان از عملکرد این دو جریان در کشور چیست؟
برای من اصلاح‌طلب و اصولگرا فرقی نمی‌کند. من همه را دوست دارم، با همه مهربان هستم، مخالفت و مبارزه من از اول جوانی که این همه زندان رفتم و شکنجه شدم و سال‌ها در تبعید بودم، مخالفت با ستمکاران بوده است. من اگر به اصلاحاتی‌ها ارادت دارم به خاطر آن است که سمبل آنها آقایان خاتمی و عارف هستند. اگر با اصولگرایان در برخی موارد مخالفت می‌کنم به‌خاطر آن است که آنها روی امثال آقای احمدی‌نژاد تکیه می‌کنند. غیر از آنها که منافعی دارند، اصولگرایان هم مثل ما کشور و ملت را دوست دارند و آنها نیز با دروغ و عوامفریبی و دزدی مخالفند. پس ما فرقی با هم نداریم، ما همه یک وطن داریم و یک قانون و همه تابع قانون اساسی هستیم و همه می‌خواهیم که در تمام برخوردها، انتخابات‌ها، قضاوت‌ها و... حق‌الناس رعایت شود. اگر این سخن شنیده و رعایت شود ما دیگر اختلافی و دعوایی نداریم. در یک خانواده هم ممکن است هرکدام به‌نوعی فکر کنند، همه در فکرکردن آزادند، کسی که با دیگری دعوا نمی‌کند و کتک‌کاری نمی‌شود و بر سروکله هم نمی‌کوبند و جلسه‌ها را برهم نمی‌زنند. کسانی که تندروانه عمل می‌کنند قطعا مخالف امنیت کشور، نظام و رهبری هستند و این گروه‌های خودسر از هر طرف که تحریک شده باشند اصولگرایان را هم بدنام و بی‌اعتبار می‌کنند. کجا دیده شده که یک فرد اصلاحاتی، ملی، مذهبی و... به کسی اهانتی کرده باشد یا در سخنرانی شخصیتی اخلال کرده باشد؟
به نظر شما چطور شد که برخی از جریان‌های سیاسی در سال‌های 1384 و 1388 از محمود احمدی‌نژاد پشتیبانی کردند؟
آقای احمدی‌نژاد در هنگام استانداری اردبیل و شهرداری تهران، دوستان و یارانی از جناح‌ راست پیدا کرده بود. در شهرداری که در برخی موارد درآمدهای آن حساب و کتابی دقیق ندارد و دیر اتفاق می‌افتد که کسانی پیدا شوند که بخواهند در هزینه‌های شهرداری حسابرسی کنند، یا بگویند که مثلا بودجه فرهنگی صرف چه کارهایی شده است یا چه مقدار به رسانه‌ها داده شده که تعریف و تمجید کنند؟ چه مقدار صرف نوشتن و نصب بنرها شده است؟ در ابتدای شهرداری آقای قالیباف عده‌ای از گم‌شدن 300میلیاردتومان حرف می‌زدند و برخی روزنامه‌ها هم می‌نوشتند. آن شمع هم سو سو کرد و خاموش شد. این مبلغ را فقط رو کردند که ما بهانه‌ای در دست داریم و می‌توانیم افشاگری‌هایی داشته باشیم. امثال من که از پشت پرده خبر نداریم، بلکه از روی پرده هم چیزی نمی‌دانیم. طبق گفته رییس بانک مرکزی این‌همه پول که از بانک مرکزی گرفته شده کو و کجاست؟ وقتی پول باشد و رفیق راه هم باشد، چرا افراد نامزد و کاندیدا نشوند؟ هنوز زود است که کسی درباره انتخابات‌های 1384 و 1388 اظهارنظری کند یا تحلیلی داشته باشد. باید این مسوولیت را برعهده تاریخ گذاشت. در آینده همه مسایل روشن خواهد شد و پاسخ چراها داده می‌شود.
به نظرتان دولتی که خود را دولت اعتدالگرا شناسانده در این مدت توانسته مشکلات دوران احمدی‌نژاد را شناسایی و درصدد رفع آن بر ‌آید؟ و پرسش آخر اینکه از دیدگاه جنابعالی تعریف مفهوم اعتدال در ادبیات سیاسی ما چیست؟
آقای دکتر روحانی مورد تایید اصلاح‌طلبان و بخشی از اصولگرایان بوده است. عامل توجه به ایشان در درجه اول استعفای آقای دکتر عارف و بعد تایید و حمایت بزرگوارانی چون آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و آقای سیدمحمد خاتمی بوده است، روی این حساب اکثر مردم به پای صندوق رای آمدند و با اطمینان و اعتماد کامل به برنامه‌ها و به خود ایشان رای دادند. خودشان هم که شخصیتی والا و ارزنده داشتند. دانشمندی جهان‌دیده و روحانی سردوگرم‌چشیده بودند، ریاست ایشان برای ملت ایران ایده‌آل است و برنامه‌هایشان مورد قبول همگان است. من در میان مردم هستم، افراد جامعه ایشان را اعتدالی می‌دانند و اگر خودشان این تفکر را داشته باشند، انشاء‌الله همه‌چیز اصلاح می‌شود. اعتدالی‌بودن هم تعریف دارد، آن نیست که مخالفان پیشین را تثبیت کنند و همان راه پیشین ادامه پیدا کند، چرا که برای مردم همان دولت قبلی می‌شود. سخنرانی‌های آقای روحانی امیدوارکننده است. مبادا روال، همان روال قبلی باشد با این تفاوت که پولی در کار نیست و خزانه خالی است. آقای روحانی اگر در سیاست خارجی موفق شود و این دشمنان قسم‌خورده را به دوست تبدیل کند شاهکار کرده است. اگر با حفظ حقوق ملت ایران تحریم‌ها را بردارد، کاری کرده کارستان. اگر نرخ ارز را پایین بیاورد که در دولت قبل یکباره سه‌برابرش کردند، اگر قیمت‌ها را کنترل کند، اگر ارزش پول ایران را بالا ببرد، اگر مدیران کارآمد و فعال سر کار بیاورد و تعمدی نداشته باشد که اصلاحاتی نباشند، اگر با تعامل و تدبیر جلو تندروی‌ها را بگیرد، اگر جوگیر نشود و تونل‌های آب زاینده‌رود اصفهان را که حیات مردم این شهر به آن وابسته است تعطیل نکند، مردم اصفهان مثل سابق آب را در زاینده‌رود ببینند و کشاورزان شرق اصفهان از بی‌آبی نجات پیدا کنند، اگر به پیشنهادهای اقتصاددانان و مردان باتجربه عرصه سیاست توجه کند و مثل آقای احمدی‌نژاد قطعنامه‌ها را کاغذپاره نخواند و سعی کند محیط دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و سیاسی، امنیتی نباشد و... انشاءالله همه‌چیز درست می‌شود. آقای روحانی این انتظار را هم نداشته باشد کسانی که از دولت قبلی هدایایی دریافت کرده‌اند، بدون هدیه طرفدار ایشان شوند و از ایشان حمایت کنند، بهانه‌تراشی نکنند، هرروز مساله‌ای ایجاد نکنند و... باید برای همه این برخوردها آماده باشد! من در میان مردم در بازار و خیابان و مسجد و پارک هستم، مردم می‌گویند بهترین تیر ترکش نظام روحانی بوده است، اگر با درایت و تدبیر و امید عمل کند پیروزی در اختیار اوست، بهتر است در مسایل داخلی و در انتخاب مدیران جدی باشد و خودش و دولتش تصمیم بگیرند. اعتدال، میانه‌روی و از هر گروهی استفاده‌کردن است به شرط آنکه اصل بر لیاقت و کارآمدی باشد نه موافقت و مخالفت این و آن!

شرق
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.