نمی دانم چرا این روزها این تعبیر بلند امام علی(ع) رهایمان نمی کند که شرک را به حرکت موری برسطحی لغزنده در تاریکنای شب توصیف کرده اند . و ما اینک دچار شرک سیاسی نشده ایم که در آستانه سالگرد امام راحل(س) همو که عزت ملی ، حیات و آگاهی سیاسی و فهم پیرامونی و اجتماعی به ما ایرانیان بخشید، مراسمی را به یاد و گرامیداشتش در بروجرد لغو می کنیم؟

ماجرای جلوگیری از سخنرانی سید حسن خمینی نوه امام(س)، موجی از حیرت و شگفتی در محافل سیاسی و مردم به جای گذاشته است و باعث بروز واکنش های متعددی شده که بخش هایی از آن در «انتخاب» منتشر شده است.

«حبیب الله معظمی گودرزی» نیز در یادداشتی که در در اختیار «انتخاب» گذاشته، به تحلیل ماجرای بروجرد و چرایی آن پرداخته است.

به گزارش جماران، متن کامل این یادداشت در ادامه می آید:

نمی دانم چرا این روزها این تعبیر بلند امام علی(ع) رهایمان نمی کند که شرک را به حرکت موری برسطحی لغزنده در تاریکنای شب توصیف کرده اند . و ما اینک دچار شرک سیاسی نشده ایم که در آستانه سالگرد امام راحل(ره) همو که عزت ملی ، حیات و آگاهی سیاسی و فهم پیرامونی و اجتماعی به ما ایرانیان بخشید، مراسمی را به یاد و گرامیداشتش در بروجرد لغو می کنیم؟ و نواده رشیدش آقاسیدحسن خمینی را از شرکت در این مراسم باز می داریم و هیچیک از مقامات دولتی از استاندار و فرماندار که صدقه سر آرای 24خردادماه مردم با لابی یا غیر لابی به قدرت رسیدند، تا غیر دولتی از نمایندگان تا امام جمعه شهر در برابر این اقدام درمعرضِ عموم هیچ واکنش و بیانِ عمومی از خود نشان نمی دهند؟ و خیلی ساده از کنار وقایع می گذریم تا حرکت به سوی شرک شکل بگیرد.

می توان برای ممانعت از شکل گیری شرک سیاسی، ساده از کنار وقایع نگذشت و برای این کار می توان مسائل و سووالات را ساده کرد و آسان گفت. پس سووال اینست که آقا سید حسن خمینی نه به عنوان نواده خمینی کبیر(که نمی خواهد از این نسبت به رانت خواری تعبیر شود) و نه بعنوان روح زنده و میراث بر بنیانگذار جمهوری اسلامی، نه به عنوان یک عالم دینی سخنران یک مراسم انقلابی و دینی و حتی نه به عنوان کسی که به موطن مادری خود می رود، بلکه به عنوان یک شهروند عادی ایران، حق سخن گفتن دارد آن هم در مورد فردی که نظامی را تاسیس کرده که سخنران و همه ما تحت حاکمیت آن قرار داریم؟آیا نه در یک قرن بعد و نه نیم قرن بعد بلکه یک ربع قرن بعد از رحلت بنیانگذار یک نظام، در همان نظام نمی توان در مورد او سخن گفت؟

آیا ممکن است کشورما نادرترین کشورجهان باشد که برای یک سخنرانی یا یک فعالیت اجتماعی نه تنها بایستی پاسخگوی دستگاه های رسمی و قانون بود بلکه بالاتر و مهمتر به اذن افرادی غیررسمی که در قانون هیچ نامی از آنها ذکر نشده است نیاز باشد؟ و این افرادند که تعیین کننده بود و نبود آن سخنرانی و فعالیت اجتماعی اند؟ وآیا ممکن است در کشوری انقلاب کرده، واژه انقلابی از مظلوم ترین واژه ها باشد چرا که برخی منفعت طلبان و نزدیک بینان آن را با حرکت های غیر قانونی و آنارشیستی به مظلومیت و انحراف کشانده اند؟ راستی چرا این افراد از نوعی مصونیت برخوردارند و آیا این عدالت و برابر است که عده ای در ضعف و قلت تعدادپف صدایشان بلندتر از آنی است که حقشان است ؟

بعنوان یک بروجردی و از طرف مردم با عمق پیشینه تمدنی ، فرهنگی و مدنیت، ادب و احترام و قدرشناس بروجرد، عذر تقصیر به پیشگاه امام راحل از بابت چنین اتفاقی، از بابت چنین بی احترامی که ساده و ساکت از کنارش می گذریم.اگر اتفاقی درخارج از مرزهای ما اتفاق می افتاد، در داخل این مملکت از صغیر و کبیر گوش فلک را کر نمی کردیم و رثانامه ها سرنمی دادیم؟ اما همایشی را به راحتی در داخل کشور و به نام بنیانگذار نظامی که ما را که دراین نظام چنین مواضع ریز و درشت برای جهانیان و دیگران اتخاذ می کنیم بر برج عزت و استقلال نشانده، لغو می کنیم. وا حیرتا!

عذر تقصیر به پیشگاه امام راحل از طرف ستارگان بروجردی ملت ایران، ستارگان سپهردین، فرهنگ، مقاومت و استقلال مردم ایران؛ از طرف آیت الله العظمی سید حسین بروجردی، (به تعبیر رسای مقام معظم رهبری) علامه دکتر سید جعفر بروجردی، دکتر عبدالحسین زرین کوب، استاد عبدالمحمد آیتی، مهرداد اوستا، سردار محمد بروجردی والبته آیت الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی ( پدر بزرگ مادری آقا سیدحسن خمینی) که نمادهای اصالت و شرافت و مدنیت و ادب مردم این سامانند که نباید اقدامات افراد بی ریشه و فرهنگ را به نام اینان نوشت.بروجردی ها را باید با این نامداران تعریف کرد نه با آنانی که از سر مخالفت با ترویج اندیشه های خمینی در می آیند و اساساً از مدنیت و فرهنگ رنج می برند.

آقا سید حسن خمینی چند سال پیش در سالگرد امام راحل با نعره وعربده قماشی روبرو شد. اما امسال در آستانه بیست و پنجمین سالگرد ارتحال امام راحل، لغو مراسم آن مرحوم در بروجرد نشانه این است که اینک آن عربده ها و نعره ها به ناله تبدیل شده اند. فرق بین نعره و ناله و بین قدرت و ضعف این قماش ، همان امیدی است که به مردم ایران بازگشته است. امید که وارد شود شرک نعره از خانه به در می شوند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.