جماران ـ تاریخ شفاهی دولت معاصر امام خمینی از مهمترین محورهای مغفول واقع شده در تاریخ معاصر است. این در حالی است که اکنون ما فرصت حیات برخی از وزرای این دهه را از دست داده ایم.

آنچه که در پی می‌آید نخستین بخش از تاریخ شفاهی وزارت آموزش و پرورش دهه 60 در گفت و گو با دکتر سیدکاظم اکرمی، استادیار دانشگاه تربیت معلم، مبارز و زندانی سیاسی سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مشاور عالی وزیر کنونی آموزش و پرورش است که به عنوان وزیر آموزش و پرورش مسوولیت این وزارت وزارتخانه در دومین دولت مهندس موسوی، عهده دار بوده است.

آقای دکتر مهمترین مسائل وزارت آموزش و پرورش را در دوره‌ای که شما در دولت مهندس موسوی عهده‌دار مسئولیت این وزارت خانه بودید؛ در چه نکاتی مشاهده می‌کنید ؟

توجه کنیم که این دوره در واقع دوره جنگ و دوره مدیریت بحران بود و حداقل برخی از محورهایی را که به عنوان مسئله وزارتخانه در این دوره مطرح است را می‌توان موضوع بحران‌های آن دوره دید. به هر حال بنده اصلی ترین مسائل وزارت آموزش را در 6 حیطه دسته بندی می‌کنم.

1. نبود فلسفه‌ای مدون برای راهنمایی بخش‌های گوناگون آموزش و پرورش در حرکت به سوی تحقق اهداف آن فلسفه.
2. مشکلات مالی و رنجی که معلمان به ویژه در مقایسه خود با سایر کارمندان دولت بالاخص کارمندان بانک‌ها می‌بردند. متاسفانه این مشکل هنوز هم وجود دارد.
3. جنگ تحمیلی و گرفتاری‌های ادارات کل آموزش و پرورش استان‌های غربی و تا حدی مرکزی و مدارسی که زیر بمباران باید به تحصیل کودکان و نوجوانان آن مناطق ادامه دهند.
4. به هم ریختن بعضی از وظایفی که آموزش و پرورش قبل از انقلاب اسلامی انجام می‌داد مانند تعطیلی کار مشاوره و راهنمایی و تغذیه رایگان دانش‌آموزان.
5. بسته بودن دست دولت به علت تحمیل جنگ در حل مشکلاتی که نیازمند بودجه لازم بود.
6.عدم اشتغال جمعی از دانش آموختگان دبیرستانی به علت عدم آشنایی به کاری که مورد نیاز جامعه بود.

به حمد‌الله و با عنایات ویژه خدای تبارک و تعالی پس از رای اعتماد نمایندگان مجلس دوم به این بنده، با به کارگرفتن همه تجارب و آموخته‌هایم و آنچه که در دوره مدیریتی که قبل از انقلاب در آموزش و پرورش در تهران دیده بودم شروع به برنامه‌ریزی برای حل مسائلی که گفته شد، نمودم.

معاونان وزارتخانه را چگونه انتخاب کردید؟
در ابتدای ورود به وزارت خانه امیدوار بودم با تغییر اندک در معاونان محترم دوره وزارت مرحوم آقای پرورش کار را ادامه دهم اما متاسفانه با برخورد نامناسبی که یکی از دوستان بنده با بعضی از آن آقایان نمود سه معاون استعفا داده و بنده را گرفتار مشکل نمودند اما با لطف خداوند مشکلات تا حدودی رفع شد.

آقای احمد صافی که از کارشناسان خبره و دانشمند آموزش و پرورش است معاونت آموزشی را پذیرفت, مرحوم مهندس جعفر علاقه مندان معاون فنی و حرفه ای شد، آقای زرهانی (دکتر زرهانی امروز) که در مجلس اول با هم دوست بودیم عهده‌دار معاونت پرورشی شد، آقای حیدری که در دوره قبل معاونت امور انسانی و تربیت معلم را اداره می کرد به کار ادامه داد، آقای دکتر حداد عادل که هنگام رای گیری بنده در مجلس در خارج از کشور به سر می برد پس از برگشت اعلام کرد حاضر است به کار خود ادامه دهد بنابراین معاونت سازمان پژوهش همچنان به ایشان محول شد، آقای سید علیرضا موسوی از سوی مرحوم آقای سید هادی محدث معرفی و مسئول امور اداری و مالی وزارت شد.
مرحوم اقای دکتر سید حسن اسدی لاری که از درون زندان شاه با وی آشنا بودم معاون امور حقوقی و مجلس شد و مرحوم مرتضی کتیرایی هم هماهنگی ادارات استان ها را تقبل نمود. برای معاونت نوسازی مدارس ناچار شدم آقای مهندس شاهرخی را از استان همدان به کار دعوت کنم.
در طول چهار سال کار از آقایان سید نعمت‌اله ابطحی، دکتر علی اصغر فانی، دکتر سید مصطفی کیایی، مهندس حبیب اللهیان و روح اله میرزایی استفاده نمودم.
البته منظور من قصد من
از نام بردن معاونان آن روز علاوه بر پاسخ به پرسش شما و بیان تاریخ شفاهی آموزش و پرورش، تقدیر از همه آن عزیزان هم هست که با یاری آن ها و صداقت و درستکاری و آگاهی از وظیفه و تلاش بسیار شان موفق شدم تا حدودی مشکلات آن روزگار را در آموزش و پرورش حل کنم.

با مسائلی که به آن ها اشاره کردید چگونه مواجه شدید؟
شیوه کار بنده برای کاستن از مشکلات این بود که از همه معاونان درخواست کردم گرفتاری‌های حوزه کار خود را فهرست کنند. در مرحله دوم تقاضا کردم با کمک همکاران خود راه حل ها را هم ارائه دهند و بالاخره معلوم نمایند برای هر سال چه تعداد از آن معضلات را کم نموده یا کاملا حل خواهند کرد.
غیر از شورای هفتگی معاونان، هر از چندی خودم به دفتر یکی از آقایان می‌رفتم و می خواستم فهرست مشکلاتی را که نوشته‌اند بیاورند و بفرمایند چه تعداد از آن ها را حل کرده اند. به طور مثال پس از استعفای آقای صافی، دکتر فانی مسئول معاونت آموزشی شد. ایشان یک به یک مشکلات را ذکر کرده و یادم هست که با صداقت تمام بیان می‌کرد که اولین مشکل را کاملا حل کرده‌ام، دومی را مثلا تا 70 درصد برطرف کرده ام, سومی حل شده است و برای چهارمی اصلا کاری انجام نشده است.

پس از ارائه فهرست مسائل و مشکلاتی که معاونان ارائه می کردند، مشکلات را در چه حوزه هایی مشاهده کردید و برای برطرف کردن آن ها چه گام هایی برداشته شد؟
در همه حوزه‌ها کم و بیش مشکلاتی وجود داشت. برای برطرف کردن آن‌ها به همان روشی که قبلا بیان کردم عمل نمودم. نتیجه حل مسائلی که آن زمان وجود داشت و به عبارت دیگر کارنامه 4 ساله آن روز وزرات آموزش و پرورش در چهل و دو صفحه نوشته شده است. این کارنامه در سال 67 به مجلس شورای اسلامی ارائه شد.
متاسفانه اکنون با توجه به آماده نشدن منزلی که باید به آن جا بروم، کتاب ها و اسنادی مانند آن کارنامه در اختیارم نیست تا کارهایی که انجام شده است را به تناسب کار معاونان محترم به صورت جداگانه مطرح نمایم اما اجمالا عرض می‌کنم که در معاونت فنی و حرفه‌ای مرحوم علاقه‌مندان یک طرح جدید به نام طرح جوارکارخانه‌ای تدوین و عملی کرد که اثر مطلوبی در آموزش و اشتغال عده‌ای از جوانان داشت. جوانان به تناسب کار در کارخانه‌ای آموزش می دیدند و بعد در همان کارخانه مشغول کار می شدند.
در معاونت آموزشی جناب آقای دکتر فانی بخشنامه‌های آموز 1 و 2 زا نوشت که مقدار زیادی از مشکلات نقل و انتقال معلمان را حل کرد.
آقای دکتر زرهانی شروع به آموزش مربیان پرورشی و آشنا کردن آنان با مشکلات دوره نوجوانی و جوانی کرد که در تصحیح رابطه آن عزیزان با دانش آموزان بسیار مفید بود. انجمن‌های اولیا و مربیان را فعال کرد و مجله تربیت را راه انداخت و بسیاری از عزیزانی که امروز استادان علوم تربیتی دانشگاه ها هستند کمک‌های خوبی گرفت. با یاری از جناب آقای مهندس موسوی نخست وزیر مقداری از اردوگاه‌ها را که دست سپاه پاسداران بود پس گرفتیم و در اختیار دانش آموزان قرار دادیم.
در بخش اداری و مالی مصوبه افزایش حقوق معلمان ابتدایی و راهنمایی را که قبلا در زمان مرحوم پرورش تهیه و به مجلس ارائه و تصویب شده بود اجرا کردیم.

بعدا معاون محترم اداری مالی (‌که اگر فراموش نکرده باشم دکتر کیایی بود) برای افزایش حقوق خدمتگزاران و رانندگان اقدام کرد. سرمایه فروشگاه‌های فرهنگیان را به کمک آقای نخست وزیر بالا بردیم و مصوباتی در جهت دادن زمین و وام به معلمان به تصویب دولت رساندیم که در حد همکاری مدیران کل ادارت مربوط به این کارها در استان‌ها توفیق نسبی داشتیم.

در تربیت معلم و آموزش ضمن خدمت معلمان، گام‌های خوبی برداشته شد. در سازمان پژوهش علاوه بر تغییر بعضی کتاب‌ها، مجله فصلنامه تربیت راه اندازی شد و تنوع مجلات رشد بیشتر شد.

مهمترین کار وزارت در دوره جنگ، راه اندازی مدارس در سراسر جبهه‌ها بود. دانش آموزانی که کاملا با اراده و اختیار خود به جبهه‌ها می‌رفتند از تحصیل باز نمی ماندند، معلمان زیادی هم در جبهه‌ها بودند. کلاس درس در کنار جنگ بعضی خبرنگاران ژاپنی را چنان شگفت‌زده کرد که بعضی از آن‌ها در بعضی روزنامه های کشور خود این کار را تحسین کردند. خانم‌های معلم نیز با اهدای زیور آلات خود از تمام استان‌ها و شهرستان‌ها، دین خود را در دفاع مقدس به خوبی دا کردند. خانم معلم‌ها آن‌قدر به این خدمات علاقه نشان می‌دادند که تقریبا هر هفته بنده مقداری از این هدایا را تقدیم دولت می‌کردم.

مهمترین و پر اهمیت ترین کاری که شخص شما در دوران وزارت انجام دادید، درباره کدام یک از مسائل پیش گفته بود؟

مهمترین کاری که بنده در دوران وزارتم انجام دادم تهیه طرح تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش بود که البته سهم بنده از جهت علمی در تهیه آن طرح چیز قابل ملاحظه‌ای نیست اما برای جمع افراد متخصص و آگاه برای تهیه آن و ادامه کار و به پایان رساندن آن تلاش و کوشش زیادی کردم. برای تهیه این طرح از شورای انقلاب فرهنگی کمک گرفتیم و آقای دکتر احمد احمدی و تعدادی از افراد دیگر مانند مرحوم علاقه‌مندان، دکتر حداد عادل و دکتر فانی و دکتر زرهانی به همراه برخی روحانیون و اساتید دانشگاه مامور شدند در فاصله دو سال، این طرح را با کمک دبیران دانشمند و آگاه همه استان‌ها بنویسند.
متاسفانه در مقدمه‌ای که دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین وزیر سابق برای طرح تغییر و تحول نوشته‌اند، اصلا اشاره‌ای نداشته‌اند که این طرح 20 تا 25 سال پیش انجام شده و چیز جدیدی نیست البته در درون متن سند تحول به آن اشاره شده است.

به هر حال خدا را شکر این طرح تدوین شد و تقدیم شورای عالی انقلاب فرهنگی شد و به همت رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال 1367 به مرحله تصویب رسید و گرنه تعدادی از آقایان موافق نبودند که چنین طرحی که دو سال برای آن زحمت کشیده شده بود، تصویب شود که متاسفانه بعد از بنده تنها قسمت انتهایی آن که به دبیرستان مربوط می‌شد، به مرحله اجرا درآمد و اگر کار از ابتدا یعنی سال اول ابتدایی براساس آن طرح قدم به قدم پیش می رفت و به همه لوازم آن توجه می‌شد، نتیجه خوبی حاصل می‌شد.

اجازه دهید به توجه به مسوولیت شما به عنوان مشاور عالی وزیر کنونی وزارت آموزش و پرورش این سوال امروزین هم را داشته باشیم که آیا هم اکنون نیز چنین اتفاقی می‌افتد که وزیر وزارتخانه مهمی مانند آموزش و پرورش، سنت درخواست تهیه فهرست مشکلات موجود در وزارتخانه را از سوی معاونان برای تهیه دستور کار سیاستی ادامه دهد؟

بله، هم اکنون جناب آقای دکتر فانی به یکی از دوستان ماموریت داده است در اتاقی به نام اتاق فکر مسائل و مشکلات حوزه‌های گوناگون را از زبان معاونان و معلمان دلسوز آن بشوند و ضبط کنند.

دوستان تا حدود قابل ملاحظه‌ای این کار را انجام داده‌اند و اولویت‌بندی‌هایی هم برای مسائل مطرح کرده‌اند.

با علاقه‌ای که در این عزیزان می‌بینم امید است راه حل مشکلات را هم بررسی و هم راه را در راستای سند تحول آموزش و پرورش ارائه نمایند. بنده امیدوارم با این عمل چهره آموزش و پرورش در یکی دو سال اینده به نحو احسن دگرگون شود.

شما فکر می‌کنید از اهدافی که به عنوان وزیر آموزش و پرورش در دولت مهندس موسوی داشتید، چند درصد آن تحقق پیدا کرده است؟
در آغاز کار برنامه‌ای از جهت آموزش به ویژه پوشش تحصیلی هرچه بیشتر افراد واجب‌التعلیم به سازمان برنامه و بودجه داده بودیم که به حمد‌الله با اعلام نظر جناب آقای دکتر روغنی زنجانی معاون نخست وزیر و رئیس سازمان مذکور کمی بیشتر از صد در صد برنامه تحقق پیدا کرده بود. در مورد تهیه و تدوین طرح تغییر بنیادی نظام آموزرش قبلا بحث شد.

اشاره کردید به تعطیل شده بودن برخی از مسوولیت‌های وزارت آموزش و پرورش در دوره‌های قبلی، به طور مشخص تعطیل شدن مشاوره و راهنمایی و تغذیه رایگان، استدلال برای این اقدام چه بود؟
این طور که من شنیده‌ام آنچه به عنوان علت تعطیلی این دو کار مطرح می‌شد وجود نیروهای ضد انقلاب و حیف و میل شدن بودجه آموزش و پرورش بود.

البته در این صورت چرا دوباره بازآفرینی نشد؟ اساسا آیا این دستور شهید رجایی یا شهید باهنر بوده یا تصمیم سلیقه ای مدیران وقت وزارتخانه بوده است؟
مشاوره و راهنمایی براساس مطالعات روان شناسی از جمله روان‌شناسی بلوغ و دوره نوجوانی در دنیا مطرح شده است و نباید تعطیل می‌شد.
بنده واقعا نمی‌دانم چه کسی دستور تعطیل شدن مشاوره و راهنمایی و تغذیه رایگان را داده است و مستندی هم نداریم که شهید رجایی و شهید باهنر با این طرح مخالفت کرده باشند اما به هر حال مشاوره و راهنمایی را با نیروهای صالح راه اندازی کردیم و کم کم توجه به این امر نتایج مفیدی هم داد. تغذیه رایگان را از استان سیستان و بلوچستان شروع کردیم.

آیا هنگام راه اندازی با مخالفتی هم مواجه شدید؟
وقتی بنده اعلام کردم این کار را از آن استان شروع خواهم کرد خدمت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان رئیس جمهور وقت رسیدم و ایشان فرمود آقای بادامچیان که آن موقع ایشان نماینده مجلس بود نامه‌ای به من نوشته و گفته است اکرمی با بیان این مطلب آبروی انقلاب را برده است. بنده چیزی نگفتم چون این سخن در راستای مخالفت‌های سیاسی بود که ایشان و دوستان‌شان با امثال بنده داشتند سال بعد این طرح در سیستان و بلوچستان انجام شد و برابر آماری که به بنده دادند 10 تا 13 هزار کودک بیشتر به دبستان‌ها آمدند.

ادامه دارد...

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.