سیدمحمدرضا خاتمی، نایب رییس مجلس ششم و برادر سیدمحمد خاتمی، در پی انتشار نامه ی آیت‌الله حائری شیرازی به آقایان مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی، نامه‌ای به وی نوشت و در آن ضمن تقدیر از آن نامه، بر نیاز جامعه به گفتگو تاکید کرد.

به گزارش جماران به نقل از انصاف نیوز، خاتمی در این نامه نوشته است: بر خود لازم می دانم در وحله اول از نامه جنابعالى به حضرات آقایان موسوى و کروبى که از کمترین امکان دفاع از خود در برابر هجمه هاى شبانه روزى برخوردار نیستند تشکر کنم. آنچه در این نامه آمده است صرف نظر از موافقت ىا مخالفت با محتواى آن نمونه بارزى از وظیفه شناسى یک عالم دین در برابر حوادث زمانه خود است. اى کاش زودتر این اقدام انجام میشد تا زمام امور در دست کسانى که کشور را به چنین ورطه هولناکى کشانده اند نمى افتاد. نامه شما مصداق بارز انعطاف ، مدارا ، دلسوزى و البته صراحت و شاید برای کسانى مانند من در مواردى غیر واقع بینانه باشد. اما این نکته چیزى از ارزش والاى این اقدام کم نمى کند و نشان مى دهد که با رعایت انصاف و اخلاق مى توان همدیگر را نقد و حتى رد کرد. در زمانه ما ... زلال نامه شما مى تواند براى نسل متاسفانه دین گریز ما به مثابه نمادى از دین حیات ، رحمت، مهربانى و اخلاق قابل عرضه باشد.

وی ادامه می دهد: جناب آیت الله، نامه شما امروز در دسترس همگان قرار گرفته است اما معلوم نیست آیا مخاطبان اصلی شما هم آن را دریافت می‌کنند؟ و در صورت دریافت آیا امکان جواب دادن و نشر پاسخ آنها وجود خواهد داشت؟ اگر شما که مبدع این نامه نگاری بوده اید سرانجام کار را پیگیری کنید تحول بزرگی را سبب خواهید شد.

خاتمی می نویسد: حضرت آقای حائرى، اجازه بدهید در مورد محتوای نامه نیز مطالبى را معروض دارم: حضرتعالی به حقایقی غیبى و یا تاریخى اشاره کرده اید که هیچ اهل قبله ای منکر آنها نیست اما مشکل در تعیین مصادیق است و مهمتر اینکه چه کسى باید این مصادیق را تعیین کند. به نظر نمى رسد که تطابقهاى تاریخى گره از مشکلات پیچیده جامعه ما بگشاید و باید راه دیگرى جست. در فرصت و مجال کافى قطعا مى توان در این امور به بحث و جدل پرداخت اما در منازعات سیاسى راهگشا نخواهد بود. همینقدر عرض کنم که اگر نه اکثریت مطلق سابقون انقلاب و یاران امام و برگزیدگان جامعه ما، حد اقل نیمی از آنها در مورد این مصادیق، نظری جز نظر شما را دارند. در قضایای تلخ سال ٨٨ حوادث ریز و درشتى اتفاق افتاد که مى توان به همه آنها پرداخت و در جستجوى مقصرى بر آمد. مستحضر هستید که هر طرف این ماجرا سیاهه طولانی از اقدامات طرف مقابل دارد هرچند به خاطر شرایط خاص توزیع قدرت یک طرف مورد هجوم بدون حق دفاع واقع شده است.

وی در ادامه با اشاره به وقایع سال 88 می نویسد: برای یافتن مقصر می توان چند راه رفت. یکی همین راه فعلی است که می توان گفت اگر منتج به نتیجه بود نامه جنابعالی موضوعیت نداشت. پس باید بدنبال راه دیگری بود. شما راه حلی ارائه فرموده اید که نشانگر دلسوزی شما براى این مردم است و آن اینکه آقایان موسوی و کروبى بگویند "ببخشید". من در پایان این نامه در این مورد نکته ای را عرض خواهم کرد اما اجازه بدهید قبل از آن راه حلهای دیگر را هم بررسى کنیم. یک راه برگزاری یک دادگاه علنی با قضات مستقل و حضور هیئت منصفه است. چه اشکالی دارد جنابعالی که خود مورد اعتماد نظام هستید خواستار این دادگاه شوید و هیئت منصفه هم افراد مورد اعتماد مردم باشند که در ما نحن فیه ابراز موضع نکرده باشند... راه حل دیگر این است که با مکانیسمهای علمی و روشهای مقبول با نظر سنجی از عامه مردم و یا نخبگان و یا حتی کارگزاران نظام و یا حتی بالاتر مثلا از نیروهای کادر سپاه پاسداران نظر سنجی شود... .

خاتمی ادامه می دهد: همه می دانیم کشور در چه مخاطرات نفس گیری قرار دارد و جز با گذشت و عفو و جز با همدلی و همراهی عبور از این تنگناها میسر نیست. ورود شما در این میدان و قبل از آن مرحوم آقای عسکراولادی نشانگر درک این وضعیت فوق العاده است. پس چه باید کرد؟ شما راه حل عذرخواهی آقایان موسوی و کروبی را پیشنهاد کرده اید. به نظر می رسد قبل از اینکه بگوییم چه کسی تقصیر کرده است یا قصور دارد جامعه ما نیازمند " گفتگو" است. گفتگو مستلزم این است که همه قبول کنند ممکن است اشتباه کرده باشند و طرف دیگر ممکن است بخشی از حقیقت را داشته باشد. اینک بخشی از این قضایا در حصر هستند. آیا اهل حل و عقدی پیدا میشوند که به دیدار این آقایان بروند و از زبان آنها هم حقایق را بشنوند و از طریق بسط این گفتگوها به جای اینکه به معلول بپردازند به ریشه یابی این حوادث بپردازند و کشور را برای همیشه در برابر این تنشها بیمه کنند؟ تا به حال که تلاش دلسوزان برای این کار محقق نشده است و امید است جنابعالی در این راه توفیق یابید.

نایب رییس مجلس ششم در پایان می گوید: حضرت آیت الله انتخابات سال ٩٢ نشان داد که عقلای قوم از هر جناح و نحله ای به خوبی از ماجرای سال ٨٨ درس عبرت گرفته اند. نشان دادند که اشتباهات خود را شناسایی کرده و آن را تکرار نخواهند کرد. بنابر این من مدعی هستم هر دو طرف در عمل گفته اند " ببخشید ما هم اشتباه داشتیم". ملت هم نشان دادند که از گذشته عبور کرد ه اند و هر چند پیام رای مردم بسیار روشن بود اما سبب نشد تا شیرینی پیروزی مردم با نفرت و انتقام به تلخی گراید و در حقیقت فصلی جدید در بلوغ سیاسی کشور رقم خورده است. جناب آیة الله با این وصف گمان نمی کنم آنچه از توبه و طلب عفو و پذیرش اشتباه گفته باشد جایگاهی داشته باشد، اما ظاهرا باز هم عده ای جز به این راضی نشوند که آقایان موسوی و کروبى باید قبول کنند اشتباه کرده اند. جنابعالی با بهره گرفتن از تمثیل ابلیس و عیسی و خداوند چنین خواسته اید که این بزرگواران بگویند " ببخشید". اما لازم است معروض دارم که بعضی از دوستان هم معتقدند در صورتی که خطر بزرگی کشور را تهدید می کند حتی اگر این آقایان معتقد باشند هیچ اشتباهی هم نکرده باشند گذشتن از حق خود بر جایگاه آنها خواهد افزود. و مگر امام همام علی ابن ابی طالب(ع) چنین نکرد.

***

نامه محمدرضا خاتمی در پی انتشار نامه آیت الله حائری شیرازی خطاب به مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی در وب سایت شخصی وی نگاشته شد.

در ادامه بخشی از نامه حائری شیرازی به موسوی و کروبی به نقل از وب سایت شخصی ایشان می آید:

شیرازی در این نامه خطاب به موسوی و کروبی می نویسد: بنده فکر می‌کنم که باور شما در آنچه می‌کنید خدمت به اسلام و انسانیت در راه آزادی و کرامت انسانی است. آنکه در زاهدان با عملیات انتحاری مرحوم سردار شوشتری و چهل همرزمش را شهید کرد و شصت نفر از ایشان را مجروح نمود نیز قصدش جز خدمت به اسلام و مسلمین و نیل به درجات عالیه در بهشت برین چیز دیگری نبوده است.

وی می نویسد: دعوت مردم به آمدن در خیابان میوه‌ایست که در دامن آمریکا و اسرائیل افتاده و با اصرار بر مشی گذشته باز هم خواهد افتاد. آنچه در مصر و اخیرا در اوکراین واقع شد نمونه روشن آن است. لطف خدا بود که قضیه جمع شد. در انجیل برنابا آمده است که عیسی بن مریم علیه‌السلام ابلیس را تبلیغ نمود که توبه کند ابلیس پرسید چگونه توبه کنم و عیسی نیز از خداوند پرسید و خداوند فرمود: یک کلمه بگوید بد کردم پشیمانم. عیسی(ع) مطلب را به اطلاع ابلیس رساند و ابلیس در پاسخ گفت چرا من بگویم! چرا خدا نگوید بد کردم پشیمانم!!

حائری خطاب به مخاطبان نامه خود ادامه می دهد: برادران! در پرونده شما خدمات بزرگی به اسلام و انقلاب را می‌توان مشاهده کرد. اگر این خوبی را بر خوبی‌های دیگر خود بیفزائید که: «وما ابری ء نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی ان ربی غفور رحیم» چه اشکال دارد؟! شما که همواره گفته‌اید و می‌گوئید: «الهی لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابداً و سال‌هاست می‌گوید «الهی لاتردنی الی سوء استنقذتنی منه ابدا» و با خداوند مناجات می‌کنید که «الهی لا تسلبنی صالح ما انعمت به علیّ ابدا» و آرزومندید که مصداق این آیه باشید «یاأیها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله ولو علی أنفسکم»؛ بیائید با عمل به لوازم نیایش‌های خالصانه این افتخار بزرگ را برای خود در دنیا و عقبی حفظ فرمایید.

حائری به نگاه امام خمینی(س) درباره مصلحت نظام اشاره می کند و می نویسد: امام راحل وقتی مصلحت اسلام و انقلاب و مردم را در قبول قطعنامه دید، فرمود: من بودم که گفتم تا آخرین نفر و تا آخرین قطره خون خواهیم جنگید، امروز می‌گویم صلح با صدام را می‌پذیرم و این صلح تاکتیکی نیست. من این جام کشنده‌تر از زهر را سر می‌کشم و مسئولیت این کار را شخصا قبول می‌کنم. دیدید حرمت امام در بین مردم بیش از پیش شد چون مردم طرفدار مظلوم هستند و چون امام را مظلوم دیدند محبوبشان شد.

وی در بخشی از نامه می نویسد: شما در موضع رقابت انتخاباتی بودید و می‌خواستید برنده میدان باشید و نظام در موضع اجرای مو به موی قانون اساسی بود و آمریکا و اسرائیل در مقابل نظام بودند همانگونه که در مقابل امام نیز بودند. آمریکا و اسرائیل در موضع ابطال انتخابات بودند همانگونه که در بیست و دوم بهمن پنجاه و هفت در موضع حفظ رژیم ستم‌شاهی بودند. خیلی‌ها با پافشاری بر امر باطلی از دنیا رفتند و حتی بعد از مرگشان هم تاکنون خوشنام مانده‌اند و شاید مردمی هم آرزو دارند در قیامت همنشین اینان باشند اما چیزی جز جایگاه عذاب نصیب ایشان نخواهد بود.

حائری شیرازی در بخش دیگری از نامه خود اظهار می دارد: نظام ناچار است در موضع ان عدتم عدنا باشد خداوند هم می‌فرماید «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» تسلیم نظام در برابر زور و عقب‌نشینی، نظام را به راشیتیسم سیاسی یا نرمی استخوان سیاسی می‌کشاند. رفع حصر خانگی در شرائط اصرار بر مواضع قبلی عیناً مانند قبول ابطال انتخابات بدون مجوز قانونی است و معنی آن این است که نظام حکم به نفی خود نموده است و از هیچ نظامی نمی‌توان چنین انتظاری را طلب کرد.

وی ادامه می دهد: با اصرار شما، فتنه انتخابات 88 آتش زیر خاکستر خواهد ماند و نظام نسبت به آن نمی‌تواند بی‌تفاوت بماند. جمع شدن فتنه خاموش شدن مشعل است و خاموش شدن مشعل غیر از خاموشی شمعک است. پذیرش خطا از طرف شما، شمعک را خاموش خواهد کرد. اجانب مصرند که این شمعک روشن بماند تا در زمان مقتضی مشعل را با آن روشن کنند، اصرار شما همان روشن نگه داشتن شمعک است و پذیرش خطا خاموش کردن آن؛ اینک این کار بزرگ فقط و فقط از دست شما بر می‌آید پس از اجر عظیم آن نیز غافل نشوید.

حائری به میرحسین موسوی و مهدی کروبی را به پذیرش خطا توصیه می کند و می نویسید: اجانب به پس از مرگ شما می‌اندیشند که بیش از زمان حیاتتان از شما بهره‌ها ببرند شما به چنین کاری راضی نشوید. عدم تمکین به قانون کار خوبی نبود کشاندن مردم به خیابان‌ها درست نبود! بهتر آن بود که مردم را به آرامش دعوت می‌کردید و به مردم می‌گفتید نافرمانی نکنید تا از طرق قانونی به حقوق خود و شما دست یابیم. در این صورت مردم آرام می‌شدند و شما فرصت پیدا می‌کردید تا در آرامش حقیقت را کشف کنید.

او در پایان به فعالیت های رقیب انتخاباتی موسوی و کروبی نیز اشاره ای می کند و می نویسد: ملاحظه فرمودید که طرف مقابل شما سال‌ها با سفرهای استانی خود و با کارهایی که انجام داده و شیوه تبلیغاتی خود توانسته رای مردم را بدست آورد، لذا بحث بر سر شیوه تبلیغات به غیر از بحث بر سر جابه‌جا کردن میلیونی آراست!!

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.