عادل عبدالمهدی، معاون مستعفی رئیس جمهوری عراق در یادداشت اختصاصی برای دیپلماسی ایرانی به بررسی انتخابات پیش روی عراق پرداخته و آن را رقابت میان دو جریان خودکامه و مردم محور دانسته است.
آرزو داشتیم دولتی مبتنی بر قانون اساسی و نهادهای مدنی که از حقوق شهروندان و آزادیهای اجتماعی و آزادی بیان حمایت کند و استقلال نهاد قضایی را تقویت کند، تشکیل دهیم. دولتی به دور از نظامیگری؛ دولتی که از ارتش تنها زمانی استفاده کند که بخواهد از مردم کشورش برای مبارزه با تروریسم و خشونت و گروههای شبهنظامی دفاع کند.
دولتی که به ملت خدمت کند، با فساد مبارزه کند و امکانات مردم را در اختیار فرزندانش قرار دهد تا به این ترتیب تضمینی برای رفاه و کرامت و آینده نسلهای پیشرو به وجود آورد. میخواستیم عراق به دوران کشوری قدرتمند با دولتی قابل احترام در سطح بینالمللی که در تمامی سطوح علمی و تمدن ساز و فرهنگی و اجتماعی اش صاحب دستآورد است، بازگردد. خلاصه این که کشوری داشته باشیم که دولت آن مسئولیتپذیر باشد و ملت روی آن حساب کند و به پشتوانه آن به زندگی و حیاتش ادامه دهد. دولتی شهروند محور که هدفش خدمت به ملت و شهروندان و میهن است.
عراقیها خوب میدانند که معنای تفرعن سلطه چیست. ستمها و دردهای آن را به خاطر دارند. سلطهای که آنها را به سمت جنگها و مرگ و بحرانها کشاند. سلطهای که بیشتر به آنها تعدی و ستم کرد و کمتر در خدمتشان بود. سلطهای که با زمان بازی کرد و روزگار ویرانی را بر آنها مستولی کرد. هزینه همه شکستها و ماجراجوییها و سیاستهای شکست خورده را ملت داد، و در آخر از غیاب حکومت و تضعیف روزافزون دولت و افزایش مرگ و میر و تروریسم رنج کشید.
عراق به ثبات حقیقی بازنمیگردد مگر این که در آن دولتی واقعا قدرتمند بر سر کار آید و اختلاف دقیقا در همین جا است. آیا چنین دولتی باید با جبروت و ظلم سلطه به حساب حقوق و قدرت ملت به وجود آید یا این که بر عکس چنین دولتی باید قدرت و سلطه خود را از ملت بگیرد؟ برای همین است که میگوییم ما نیاز به دولتی شهروند محور و نه دولتی مسئول محور داریم. قانون اساسی تاکید میکند که مصدر و منبع استقلال و مشروعیت و سلطه کشور ملت است.
درگیریها در انتخابات پیشرو در جوهره خود تلاش عدهای است برای رسیدن به سلطه برای تحکم بر کشور و ملت. در این بحبوحه و این کش مکش انتخاباتی، هستند کسانی که موفقیت ملت و دولت و سلطه حقیقی را همه با هم میخواهند. به رغم تداخل جبههها و نیتها و ارتباطات شدیدی که میان افکاری که باعث تشویش افکار عمومی میشوند و اندیشههایی که دستورات مختلف حکومتی را توجیه میکنند، در قلب همه این تداخلها و تضادها، حرکت و راه و روشی هم وجود دارد که بخواهد به ملت خدمت کند. اگر چه در طرف مقابل هستند کسانی که با همین تداخلها و تضادها درصدد کسب قدرت و ایستلا بر نهاد قضایی و اراده ملت برای خدمترسانی به خود به حساب دیگران هستند. به عبارت دیگر میتوان گفت انتخابات پیشروی عراق رقابت میان دو جبهه، یکی جبهه تلاش برای رسیدن به دولت خودکامه و خودمحور و دیگری جبهه تلاش برای ساخت کشوری شهروند و مردم محور است. در سایه این درگیری افکار و نگرشها جای امیدواری است که مردم بتوانند از فرصت نهایت استفاده را کرده و در انتخابات پیشرو تصمیمهای مهمی را بگیرند که به موجب آن دولت شهروند محور موفق شود و به پیروزی برسد.
جریان سلطهپرور حتی اگر از همه امکانات دولتی هم استفاده کند، نمیتواند در رسیدن به چنین هدفی موفق شود، نه فقط در انتخابات بلکه در جاهطلبیهایش نیز موفق نخواهد شد. عراق نمیخواهد از یک تجربه شکست خورده وارد تجربه شکست خورده مشابه دیگری شود. ملت ایستاده است و همچنان با مقاومت به ایستادگیاش ادامه میدهد، همچنین نیروهای سیاسی، گروهها، مراجع و مراکز تصمیمگیری و رای دهنده همگی در مسیری هستند که ملتها و ضمیرهای انسانی و نهادهای مختلف منطقهای و بینالمللی در پیش گرفتهاند، همگی آنها در مسیری حرکت میکنند که میخواهند در برابر چنین خطی ایستادگی کنند.