معاون بین الملل موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) به دو تصویر ساخته شده و متناقض از زن در دنیای امروز که یکی بر مبنای آزادی و تساوی و دیگری با تأکید به دین و مذهب است، اشاره کرد و گفت: الگویی که ازحضرت فاطمه(س)به جامانده نفی کننده دو تصویر امروز نسبت به زن است؛ بنابر این الگو زن نه تنها انسانی هم شأن، همگون و همگام بامرد است بلکه دارای شخصیتی است که در حوزهها و عرصههای مختلف استقلال لازم را دارد و میتواند درعرصه های سیاسی و اجتماعی حضور پررنگی داشته باشد.
به گزارش جماران، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدمقدم در گفتوگو با شفقنا درباره نگاه جوامع امروز به زن و چارچوبهایی که حضرت فاطمه(س) در عرصههای اجتماعی و سیاسی رعایت میکردند، گفت: در دنیای امروز دو تصویر متناقض از زن در عرصه اجتماعی شکل گرفته است. یکی تصویری که از فرهنگ غربی در جوامع ما سایه افکنده که به دنبال احیای نقش منفی برای زن در تاریخ اروپا بوده و دیگری تصویری که با نوعی تلقی از دین، مذهب و آیین کمترین نقش را برای زنان قائل نیستند.
به بهانه آزادی و تساوی به شخصیت و شأنیت زن آسیبهای بسیاری وارد شد
او به آسیبهایی که فرهنگ غربی به حضور و نقش زن در جامعه وارد ساخته اشاره کرد و افزود: نهضتهای اجتماعی و فکری که در قرون 18 به بعد شکل گرفتد عامل آزادی و تساوی را به عنوان مهمترین عوامل برای سقوط زن در جامعه میدیدند. متاسفانه به خاطر نقش قبلی که جامعه غربی برای زن ایفا کرده بود، هم آزادی او گرفته شده بود و هم به شأنیت و شخصیت او آسیب رسیده بود. بر این اساس برنامهریزان غربی به بهانه احیای این مسایل به شکلی انحرافی و در سایه دفاع از زن، آزادی بدون قید و شرط با شعار اصلی تساوی را رواج دادند. فرهنگ غربی از این طریق بسیاری از بنیانهای زیرین ساختار جامعه که اصلیترین آن خانواده است را تهدید کرد.
رسوخ طرح غربی با عنوان آزادی بدون قید و شرط در جوامع اسلامی
مقدم به رسوخ فرهنگ غربی در جوامع اسلامی اشاره و اظهار کرد: طرح غربی با عنوان آزادی بدون قید و شرط در بخشی از جوامع اسلامی به خصوص در جمع کسانی که فکر می کردند تمدن مغرب زمین میتواند برایشان الگو باشد، شکل گرفت و در مقام دفاع از زن به گونهای غلط، پیشتاز و پیش رو شدند.
او ادامه داد: برخی زنان جوامع اسلامی به دنبال آزادی ای رفتند که غرب آن را طراحی کرده بود و این آزادی به این معنا بود که برای فراهم شدن آنچه که میخواهد و آنچه که طلب میکند بسیاری از بنیادهای اصلی را به تهدید کشاند. این نوع تلقی از زن تا جایی پیش رفته که امروز در جوامع جهان سوم وقتی صحبت از زن به میان میآید، یعنی شخصی که از چهره تا خواسته و برنامههایش آنچه باشد که دنیای غرب در نظر دارد. در این نوع نگاه، به بهانه آزادی، از او برای جریانات پول ساز و دنیای سرمایهداری استفاده میکنند.
گروهی به نام دین و مذهب کمترین نقش را برای زنان قائل هستند
او در بیان تصویر دومی که از زن در عرصه اجتماعی ساخته شده گفت: بسیاری از جریانات واپس گرایی که در جامعه بود، به نام دین، آیین و مذهب کمترین نقش را برای زن قائل نبودند و فکر میکردند که زن یعنی پرده نشین بی اراده و به دور ماندن از بسیاری از تلاشها، فعالیتها و حضور اجتماعی و سیاسی. در این نوع نگاه زن به عنوان یک موجود بی اراده و ابزاری در اختیار مردان است.
تعصب، ثمره جهالت نسبت به دین
مقدم به علت و آسیبهای نگاههای متعصبانه نسبت به حضور زن در اجتماع اشاره کرد و افزود: بسیاری از ذهنیتهای فرهنگی، قومی و ملی در ملتها به اندایشههای دینی و زلال بودن آن آسیب میزند. ما باید با نگاه درست به دین حرکت کنیم و بدانیم که ثمره جهالت نسبت به دین، تعصب است. دین و اسلام آمده تا به ما زندگی کردن را بیاموزد، پس برای اینکه بتوانیم زندگی کنیم باید راه و رسم بزرگان را بیاموزیم. ما در شناخت ابعاد زندگی و شخصیتی بزرگان نقصهایی داریم که علت آن به عالمان، فرهیختگان و صاحبان اندیشه بازمیگردد.
با جهل و تعصبهای دینی بسیار به زنان ظلم کردهایم
او در برخورد و نگاه به زن بر عدم پیش روی از دین تأکید کرد و گفت: قصه ظلمی که بر زنان تاریخ رفته بسیار پر غصه است. به میزانی که دنیای غرب به زن ظلم کرده جهل و تعصبهای دینی ما نیز به این قشر ظلم کرده است. وقتی ما نمونههایی از سخنرانیهای محکم حضرت فاطمه(س) در مسجد مدینه و حضرت زینب(س) در کوفه داریم، نمی توانیم بگوییم که زنان نمیتوانند در عرصه سیاسی و اجتماعی حضور داشته باشند. ما نباید جلوتر از دین پیش رویم؛ دین نوع برخوردی است که پیامبر(ص) و امام علی(ع) با زنان داشت. نگاه به تاریخ و حضور زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی نشان میدهد که اسلام هیچگاه نخواسته زن پرده نشین باشد بلکه میتوان حضور اجتماعی و سیاسی داشت و مادر و همسری موفق بود؛ اینها پیامهایی است که باید از زندگی نامه بزرگان دین به خصوص زنان الگو در تاریخ اسلامی خود بیاموزیم.
حضرت فاطمه(س)، الگوی راستین برای زیست زن مسلمان
او حضرت فاطمه(س) را یک الگوی راستین برای نوع زیست مسلمانی دانست و اظهار کرد: شناخت حضرت زهرا(س) به گونهای میتواند الگو باشد که در عین اینکه زن شخصیت و کرامت پیدا میکند به آزادیهای مشروع، انسانی و فکری او نیز پاسخ داده میشود. در این الگو زن هیچگاه از عرصههای اجتماعی و سیاسی دور نمیشود.
معاون بین الملل موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) ادامه داد: حضرت زهرا(س) در دنیایی پا به عرصه وجود گذاشت که زن حتی ارزشی از نظر انسانی نداشت، اما از فاطمه(س) شخصیتی ساخته شد که در کنار پیامبر(ص) به عنوان یکی از چهرههای جریانساز، حمایتگر و مدافع آرمانهای بعثت بود تا جایی که لقب ام ابیها را به خود اختصاص داد. حضرت زهرا(س) پس از آن همگام و همدوش با حضرت علی(ع) در عرصههای اجتماعی حضور مییابد و آنجایی که فاطمه(س) در برابر حق سلب شده همسرش قرار میگیرد به عنوان یک شخصیت مستقل وارد عرصههای اجتماعی میشود.
ابعاد شخصیتی و رفتاری حضرت فاطمه(س) نفی کننده دو تصویر امروز نسبت به زن است
او الگویی که از حضرت فاطمه(س) به جا مانده را نفی کننده دو تصویر امروز نسبت به زن دانست و گفت: الگویی که از حضرت زهرا(س) در دنیای اسلام قرار گرفته شخصیت واقعی زن را نشان میدهد، به گونهای که زن نه تنها انسانی هم شأن، همگون و هم گام با مرد است بلکه دارای شخصیتی است که در حوزهها و عرصههای مختلف استقلال لازم را دارد. حضرت فاطمه(س) نفی کننده بسیاری از ذهنیتها و گرایشهایی است که به نام دین زن را پرده نشین و به دور از مسوولیتها و رسالتهای اجتماعی کردهاند. به همین دلایل میتوان گفت فاطمه(س) یعنی الگوی زیست مسلمانی برای زن مسلمانی که میخواهد کرامت و شخصیت انسانی او حفظ شود، حس مادری و شأن او به بازی گرفته نشود، به عنوان تکیه گاه خانواده باشد و در عین حال در عرصه های سیاسی و اجتماعی حضور پر رنگی داشته باشد و در ساختن تاریخ همیشه هم گام با مردان باشد.
در نگاه قرآنی، تاریخ دو جنسی است
مقدم به نقش زنان در تاریخ اسلام اشاره کرد و افزود: در نگاه قرآنی، تاریخ دو جنسی است؛ به میزانی که مردان تاریخ ساز هستند زنان نیز چنین نقش و رسالتی را از خودشان خواهند داشت. نقش زنان در تاریخ اسلام کاملا مشهود است. در کنار پیامبر که شخصیتی مکتب ساز بودند، زنی مانند حضرت خدیجه(س) هم گام با پیامبر و حامی بزرگ اقتصادی و شریک او در تمام رسالتهای سیاسی و اجتماعی بود. در کنار حضرت علی(ع)، فاطمه(س) کسی است که در انجام رسالت به او کمک میکند و وقتی اسلام به انحراف کشیده میشود و امام حسین(ع) در عرصههای سیاسی و اجتماعی حضور مییابد، حضرت زینب(س) به عنوان یک شخصیت محکم و مستقل در صحنه حضور دارد.
بپذیریم شخصیتهای بزرگ دینی و الهی، انسانی و زمینی بودند
او در پاسخ به اینکه چرا زنان تا به امروز نتوانستهاند از ابعاد شخصیتی و رفتاری حضرت زهرا(س) به درستی استفاده کنند، گفت: مهمترین مسالهای که به عنوان یک آسیب در اندیشه دینی و تاریخی ما وجود دارد، عدم شناخت و آگاهی عمیق و دقیق است. ما دین را یک امر بسیار مقدس میدانیم و گمان میکنیم برای حفظ، بزرگ کردن و خدمت به شخصیتهای دینی باید آنها را آسمانی و دست نیافتنی کنیم. طبیعی است که وقتی شخصیتهای دینی را آسمانی میکنیم از الگوپذیری زمینی آنها دور میشویم. باید توجه کنیم که همه بزرگان ما علاوه بر شخصیت بزرگ و الهی که داشتند، زمینی بودند. آنچه امروز در جامعه بیش از هر زمان به آن نیاز داریم، پذیرش این است که پیامبر یک نبی بود، اما یک انسان پیامبر ود و زهرا(س) یک معصوم بود، اما یک انسان معصوم بود.
از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری بزرگان بهره کافی و درستی نگرفتهایم
مقدم علت عدم بهرهگیری از ویژگیهای شخصیتی بزرگان را نقص و آسیب موجود در شناخت دین و مبانی دینی دانست و اظهار کرد: ما نتوانستیم آنگونه که شایسته و بایسته است از بزرگان دینی خود بهره بگیریم چون همیشه کوشش کردیم که شخصیت های دینی و اسلامی خود را بسیار مقدس کنیم و فقط آنها را دوست داشته باشیم؛ این آسیبی است که باید با آن مبارزه کنیم. برای شناخت و معرفت بیشتر بزرگان دینی از جمله حضرت فاطمه(س)، باید زوایای زندگی دنیوی آنان را به وارسی و واکاوی بگذاریم و توجه کنیم که ایشان در اندیشه و تفکر دینی، در بنا کردن یک خانواده، در تربیت فرزندان و در موضع گیری در برابر جریانات انحرافی چگونه عمل کردهاند و از ایشان الگو بگیریم.