«در 10روز نخست ثبتنام، تعداد متقاضیان دریافت یارانه از مرز 70میلیون نفر گذشته است، ضمن اینکه تعداد انصرافیها هم همچنان کمتر از 10درصد است.» این خبری است که از ابتدا نسبت به تحقق آن امیدوار بودم؛ اگر حتی بین 7 تا 10میلیون نفر هم از دریافت یارانه انصراف دهند به عدد خوبی رسیدهایم که به نظر میرسد برآوردم شاید از سایر پیشبینیها دقیقتر بوده است. از ابتدا انتظار داشتم در صورت انصراف 7 تا 10میلیون نفر از دریافت یارانه، به عدد خوبی برسیم که انصراف داوطلبانه به تنهایی بسیار ارزشمند است.
علت چنین پیشبینی و برآورد محافظهکارانهای این بود که همه میدانیم شکاف بین مردم و دولت در ایران وقتی دکتر روحانی ریاستجمهوری را تحویل گرفت به نقاط خطرناکی رسیده بود و ثبتنامهای یارانه به لحاظ سیاسی و اجتماعی نشان میدهد تا رسیدن به مرحله اعتماد مطلوب ضایعههایی وجود دارد. این یافتهای است تلخ که قبل از اینکه ثبتنام انجام گیرد، میدانستیم اما ثبتنام به لحاظ اجتماعی و سیاسی تاییدی بر این ماجرا بود و هشدار سنگینی به مسئولان و یک میلیون بار بیشتر به دولت که در اینجا دولت مخاطب مردم نیست بهنحوی که یقین دارم اگر دکتر روحانی مجددا در همان شرایط انتخاب 1392 قرار گیرد، با توجه به خطمشی و عملکردی که تاکنون در حوزه سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی داشتهاند، بالای 30میلیون رای خواهد آورد اما به لحاظ سیاسی بین مردم و دولت شکافی ایجاد شده که طبیعتا به این سرعت قابل ترمیم نیست.
وقتی دوران منحصربفردی در تاریخ ایران را طی 8سال گذشته سپری کردیم، هیچ مسئولی نمیتواند انتظار داشته باشد به این زودی چنین اتفاقاتی فراموش شود که تقریبا میتوان گفت دامن هیچیک از مفسدین، عوامل، سرنخها، پشتپردهها و مجریان را تاکنون نگرفته و هنوز اتفاق خاصی در برخورد با فسادی که در تاریخ ایران بیسابقه است و بیش از 300 و 400 میلیارد دلار از ثروت ملت ایران طی آن گم شد، صورت نگرفته است. طبیعی است مردم نسبت به این موضوع واکنش نشان میدهند. در حقیقت این همان رای 5درصدی است که به نماینده آن جریان در انتخابات سال قبل داده شد.
از نظر اقتصادی فکر میکنم هنوز اتفاق بدی رخ نداده و نسبت به دوره قبل جلو هستیم. نخست اینکه به لحاظ آماری یک پالایش و پیرایش جدیدی در نظام آماری کشور صورت گرفت. تقریبا یکبار دیگر اکثریت مردم در طرح یارانهها ثبتنام کردند و هنوز کار نهایی صورت نگرفته و راستیآزمایی از باب اینکه حتی مردهها یا خارجنشینان را از این طرح جدا کنیم، اتفاق نیفتاده و بدون هیچکدام از این پالایشها حدود 7میلیون نفر از یارانهبگیران کم شدهاند که حتی اگر ظرف دیروز و امروز ثبتنامهای جدید انجام گیرد، باز هم یقین دارم که 5میلیون نفر عدد بسیار خوبی است که معادل 250میلیارد تومان در ماه و 3هزار میلیارد تومان در سال است که قادر به نوسازی کل شبکه حملونقل عمومی کشور در هر سال است.
یعنی طی یک دوره 3 تا 4 ساله به اندازهای که کل کشور در دوره 4ساله نوسازی شود و به اندازه کل ظرفیت جذب پول خودروسازی ایران میتوان ظرفیت حملونقل عمومی کشور را نوسازی کرد که بهتنهایی عدد کمی نیست و بهتنهایی یک موفقیت محسوب میشود. به قول استالین «نباید اجازه دهیم که آمار و درصدها ما را گول بزند.»
ممکن است 5میلیون نفر بین 7 تا 8درصد باشند اما به یاد داشته باشید این تعداد اولا انصراف داوطلبانه دادهاند که حائز اهمیت بسیار بالایی است و همانطور که قبلا نیز ادعا کردم ارزش هرکدام از این انصرافهای داوطلبانه بیش از 10 انصراف غیرداوطلبانه است. ثانیا این میزان، عددی بین 3 تا 4هزار میلیارد تومان در سال، تفاوت هزینه، تفاوت کسری بودجه و تورم و تفاوت بهبود خدماترسانی در دولت ایجاد میکند که بهنظرم حتی در حالی که دولت هنوز هیچ کاری در زمینه راستیآزمایی انجام نداده است، عملکرد قابل قبولی است.
به یاد داشته باشید دولت در زمینه اطلاعرسانی و زمینهسازی بهمنظور انصراف داوطلبانه اولا بسیار ضعیف عمل کرد و ثانیا تقریبا هیچ کمکی نداشت بهطوری که صداوسیما بهگونهای در این فرآیند شرکت کرد که فقط قصد رفع تکلیف داشت. تقریبا بدون اینکه کار فرهنگی، سیاسی و اطلاعرسانی صورت گرفته باشد 7میلیون نفر انصراف دادند که عدد خوبی است. بهیاد داشته باشیم برای پرداخت یارانهها، 42هزار میلیارد تومان بودجه درنظر گرفته شده که از این تعدادی که ثبتنام نکردند بین 3تا 4 هزار میلیارد تومان کم میشود که به بودجه عمرانی دولت اضافه میکند و این عدد بهمعنای 10درصد بودجه عمرانی سال 1393 ایران است و به اندازه 20 تا 25 درصد عملکرد کل بودجه عمرانی سال 91 ایران است پس نباید اجازه دهیم اعداد ما را فریب دهند!