پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت عبدالستار کاکایی به مناسبت هفته دفاع مقدس؛

وقتی فقط 20 سالم بود!

تا حالا شده، سه راه شهادت بعد از شهر فاو مرحله سوم عملیات والفجر 8 جنازه 120 نفر از دوستات را با دست خودت توی کامیون بندازی و بعد از چهل کیلومتر توی بار کامیون روی لبه کامیون بشینی و زل بزنی به جنازه ها که مثل گوشت لخم تو جاده ام القصر به فاو بالا و پایین بشن.... و تو چاره ای جز دیدن این منظره ی تلخ را نداشته باشی و اینکه بدونی جنازه دوتا از بهترین دوستان شهیدت، سید حسن احراری و داود طاهری در زیر این چند تن گوشت قرار دارند... .

عبدالستار کاکایی، کارگردان و نویسنده دفاع مقدس و از جمله رزمندگان و جانبازان 8 سال جنگ تحمیلی، به مناسبت فرارسیدن سالروز آغاز جنگ تحمیلی و هفته دفاع مقدس، خاطره ای را به صورت یادداشت درباره سال های سخت 8 سال جنگ تحمیلی و دوران رزمندگی اش در اختیار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران قرار داده است که به شرح زیر می باشد:

شده تا حالا پدری دست نوجوان 14 ساله اش را در دست بگذارد و بگوید ستار... محمود من تو را خیلی دوست دارد، دوست خوبی براش باش و تو بعد از عملیات کربلای پنج در شلمچه روی کانال ماهی وقتی سینه و دست و پایت ترکش خورد او را در عمق کانال ماهی با سری بریده گم کنی... ؟

تا اینکه پنچ روز بعد جنازه ای بی سری را برای گردان تخریب بیاورند و تو وقتی ببینی اون جنازه همون محمود حاج محمدیان است که امانتی بود از پدرش که تو... جا گذاشتی... هر چند تو زخمی بودی و خسته... اما نگاههای پدرش تا سالها تو را مواخذه کند...

حتی چند سال پیش وقتی کنار یک عابر بانک ترا ببیند اول نگاهی به مو های سفیدت بکند و بعد به چشمانت خیر شده و با نگاهش بگوید کاش مواظب پسرم بودی... پسر 14 ساله ام...

دارم دیوانه میشم رها کنید این مجنون را... مرا امشب شهید می کنید... شهید... آنروز من فقط بیست سالم بود بیست سال!

تا حالا شده، سه راه شهادت بعد از شهر فاو مرحله سوم عملیات والفجر 8 جنازه 120 نفر از دوستات را با دست خودت توی کامیون بندازی و بعد از چهل کیلومتر توی بار کامیون روی لبه کامیون بشینی و زل بزنی به جنازه ها که مثل گوشت لخم تو جاده ام القصر به فاو بالا و پایین بشن.... و تو چاره ای جز دیدن این منظره ی تلخ را نداشته باشی و اینکه بدونی جنازه دوتا از بهترین دوستان شهیدت، سید حسن احراری و داود طاهری در زیر این چند تن گوشت قرار دارند...

نشده... ندیدی... شاید هم هیچوقت نبینی...

اما من دیدم... وقتی فقط 20 سالم بود... بیست سال!



انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.