در این ایام برخی از افراد که خود را ذوب شده در ولایت دانسته و ولایت را منحصر در خود میدانند، با انواع و اقسام حیلهها و ترفندهای عکاسی، خبری و فیلمبرداری سعی میکنند نام و یاد امام از صحنهها حذف شود و اگر برخی موارد مجبور باشند از امام یادی بکنند به گونهای کمرنگ و یا بعضاً تحریف شده عمل میکنند که خسارتش بیشتر است. چرا که به صورت کاملاً واضح و روشن در عکسهای امام تصرف میکنند و برخی افراد را حذف و حتی برخی را در عکسها اضافه میکنند که مایه تعجب و تأسف و آه و افسوس است. به عنوان مثال اگر این روزها به تصاویری که از لحظه پایین آمدن حضرت امام از پلکان هواپیما در فرودگاه مهرآباد پخش میشود، نگاه کنیم میبینیم از ده نفر موجود در تصویر، فقط عکس سه-چهار نفر دیده میشود. و یا اگر به فیلمی که از حضور حضرت امام در سر سفره افطار ماه مبارک رمضان آخرین سال عمرشان در اخبار پخش میشود نگاه کنیم میبینیم تصویر همه اشخاص حتی بانیان آن جلسه یعنی آیتالله هاشمی رفسنجانی و مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی، حذف شده است. در برخی تابلوهای دیواری، عکس و پوسترهای تبلیغاتی نیز حضرت امام را در سایه دیگران قرار دادهاند که بعضاً مورد اعتراض مردم نیز واقع شده است.
در کنار این موارد به طور علنی و صریح با مواضع قاطع و اصولی حضرت امام که باید خط قرمز همه مسئولان و مردم باشد، مخالفت کرده و نظرات ایشان را زیر پا میگذراند. به عنوان مثال: حضرت امام به طور صریح همه نهادهای نظامی و امنیتی را تحت هر عنوان و اسم از دخالت در احزاب و گروههای سیاسی منع و نهی شدید کردهاند، ولی میبینیم برخی مسئولان عالیرتبه نظامی و امنیتی و حتی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی به صورت عریان و علنی موضعگیری سیاسی میکنند و صریحاً تبدیل به یک مهره حزبی میشوند. و یا در حالی که حضرت امام به صورت روشن و آشکار از روحانیون و مجتهدان و بزرگان علمی و خصوصاً کسانی که مقام رسمی در جمهوری اسلامی دارند میخواهند در مسائلی که مورد درگیری هست وارد نشوند و اتهام نزنند، مانند نامهای که در سال آخر عمر شریفشان خطاب به یکی از فقهای شورای نگهبان نوشتند: «... گاهی دیده میشود که بعضی از آقایان محترم در مسائلی وارد میشوند که موجب وهن شورای نگهبان است. فقهای محترم باید توجه داشته باشند که نباید در مسائلی که مورد درگیری هست وارد شوند. از باب مثال در شأن شورای نگهبان و حتی خود حضرت آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است که روی منبر و یا هر کجا حرام است به مسلمانی نسبت کمونیستی داد. بر فرض که ایشان بگوید من نسبت ندادم ولی این را که معترفند که گفتهاند: میگویند، آقای سلامتی کمونیست است. آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است آن هم به مسلمانی که نماینده مردم تهران است، شرعاً چه صورتی دارد. مادامی که شما اینگونه عمل میکنید باز هم توقع دارید جوانان انقلابی تند احترام شما را بگیرند.
آیا شخصی که میآید نزد فقهای شورای نگهبان و میگوید: اگر گناهی هم کردهام توبه میکنم، راه درستی را رفته است یا کسی که روی منبر این توبه را به عنوان ضعف یک نماینده نقل میکند؟ بحث بر سر خوبی و بدی نمایندگان و سایر افراد نیست، بحث بر سر راه گناه و کج رفتن است. همه باید توجه کنیم که آلت دست بازیگران سیاسی نشویم. باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگوی که تا این مرحله حاضر است پیش رود، معرفی نشوند.
شما نگویید، آنها به ما بد میگویند و ما با این صحبتها جواب آنها را میدهیم. به شما بد میگویند، پست مقدس شورای نگهبان را ندارند. شما در مکانی نشستهاید باید خیلی از مسائل را با سکوت و وزانت خویش حل کنید. حواستان را جمع کنید نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیهایها همه چیزتان را نابود کردهاند. من به آقایان علاقهمندم ولی لازم میدانم گاهی که مسئلهای را میبینم تذکر دهم.» (صحیفه امام، جلد 21، صفحه 680)
برخی از روحانیون عالی مقام، خطبای جمعه و جماعت و کسانی که عناوین فیلسوف و آیتالله و حکیم و... را هم بر خود نهادهاند بیمحابا به کوچک و بزرگ و پیر و جوان و کسانی که هنوز طنین صدا و پیام امام در تکریم و سپاس از خدمات آنان به گوش میرسد، میتازند و هرچه از دهانشان در میآید بدون اندکی درنگ و تأمل میگویند.
در حضور مقام معظم رهبری و با علم به ناراحتی معظمله از توهین به یادگار برومند حضرت امام به ایشان جسارت میکنند و هنوز هم بر این حرف خود اصرار میورزند.
راستی چقدر حضرت امام در کشور خودش و در شهری که قریب به نیم قرن در آن زیسته و پایگاه انقلاب به شمار میرود، غریب است. در نمایشگاهی که به مناسبت ایام تولد حضرت زهرا(س) و ذریّه او امام خمینی در جوار صحن حضرت معصومه(س) برگزار شده مانع از توزیع مجموعه نامههای عرفانی امام به عروسش سرکار خانم دکتر فاطمه طباطبایی میشوند؛ آیا غربت از این بالاتر.
ولی آنچه بسیار دردآور و مایه تأسف شدید است، کلامی است که اخیراً توسط یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بیان شده است. وی از کسانی است که در سال 1365 به واسطه سفر مخفیانه مک فارلین (معاون وزیر خارجه آمریکا) به ایران به همراه هفت تن دیگر از نمایندگان مجلس نامهای اعتراضی نوشته که موجب خشم شدید و عتاب کوبنده حضرت امام گردیده بود به گونهای که برای همیشه از صحنه سیاسی کشور حذف شدند. امام در سخنرانی خود خطاب به آنان فرمود:
«من نمیخواهم در این روز مبارک اسباب افسردگی اشخاص بشوم، لکن میخواهم عرض کنم چرا این قدر ما عقب افتاده هستیم؟ چرا ما باید به واسطه اغراض نفسانیه این قدر خودمان را ببازیم؟ چرا باید وقتی که دنیا به تزلزل درآمده است برای این بیاعتنایی ایران به کاخ سفید و سیا، چرا ما باید توجیه کنیم مسائل آنها را؟ چرا ما باید این قدر غربزده باشیم یا شیطانزده؟ من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص ولو بعضیشان در نظر من پوچاند، لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر امریکا، فریاد میزنند سر مسئولین ما! چه شده است؟ شماها چهتان است؟ چه کردید شماها؟ شماها جرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید یا تحت تأثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مسئله مهمی که باید همه شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم، وحدت ما این طور شده است و در روزی که هفته وحدت است چرا شماها میخواهید تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید دو دستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را ؟ کجا دارید میروید؟ این تذهبون؟ من نمیتوانم که آن طوری که میخواهم، با شما صحبت کنم و نمیخواهم در روز عید رنجش برای شما پیدا کنم، لکن شما انصاف بدهید که در یک همچو وقتی، وقت یک همچو اموری است؟ وقت یک همچو تأییدی است از کاخ سفید؟ وقت یک همچو تأییدی است از ریگان؟ لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است، از لحن خود کاخنشینان آن جا تندتر است. شما چه شده است این طور شدید؟ شما که این نبودید بعضیتان. من بعضیتان را میشناسم، شما این طور نبودید. من امیدوارم که شما باز توجه کنید به مسائل، توجه کنید به دنیا، توجه کنید به خودتان، توجه کنید به قدرت خودتان. نشکنید این قدرت را، گرچه شماها نمیتوانید، لکن نباید یک همچو کاری در ایران بشود. من نمیخواهم دل شما را بشکنم، لکن شما دل ملت را نشکنید، شما دل مسئولین ما را نشکنید، شما هی تندرو و کندرو درست نکنید، دو دستگی ایجاد نکنید، این خلاف اسلام است، خلاف دیانت است، خلاف انصاف است، نکنید این کارها را.» (صحیفه امام، جلد 21، ص 162).
حال این شخص بعد از قریب سی سال دوباره حرف گذشته خود را تکرار میکند و میگوید در قضیه مک فارلین به امام و رهبری خیانت شد! و بدین صورت کینه خود از امام را علنی میکند.
آیا این موارد و صدها مورد دیگر که فرصت شمارش همه آنها نیست، دلیل بر غربت امام در این ایام نیست. آیا نباید فریاد برآورد که ای یاران امام ای علاقهمندان و عاشقان خمینی از خواب گران برخیزید.