احمد یوسفی رهنی دانشجوی کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی، پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی

در دنیای امروز کسی نیست که منکر تاثیر تبلیغات در ذهن مخاطب شود. بویژه در حوزه دین که هر نوع تبلیغی بر تفسیر انسان‌ها از هستی و همچنین بر سبک زندگی آنها‌ موثر است. پرداختن به مقوله تبلیغ به عنوان یکی از عناصر گسترش فرهنگ و اندیشه دینی همراه با دقت نظرهای بسیاری است که حساسیت اکثر علمای دین را در پی دارد. تبلیغ از آن رو که هم با منبع اصلی دین در ارتباط است و‌ هم ‌توده مردم را مخاطب خود دارد، ویژگی‌های‌ چند بعدی دارد. به عبارتی، هم‌ دقت علمی و نظری نیاز دارد و‌ هم به تکنیک‌های بیانی و خطابه محتاج است.

امام خمینی هم به عنوان یک عالم برجسته دینی همیشه اهمیت این موضوع را در بیاناتشان تاکید می‌کردند‌. مخصوصا بعد از انقلاب‌ هنگامی که حکومت مرکزی ‌پرداخت به مقوله دین و‌ تبلیغ اسلام اصیل را جزء وظایف خود‌ بر‌شمرد، اهمیت موضوع دو چندان شد.‌ در این دوران است که اندیشمندان هم باید به‌ راه‌های جدید تبلیغ بیندیشند و هم از سویی‌ نظارت بیشتری صورت گیرد تا از آسیب‌های احتمالی که پیش روی این‌ رابطه‌ی جدید بین قدرت و تبلیغات اسلامی‌ قرار دارد، جلوگیری کنند.

در اندیشه امام خمینی‌، تبلیغ یک مفهوم درجه دوم نیست. به عبارتی می‌توان گفت‌ هدف علم آموزی‌، تبلیغ است و علمی که به کار تبلیغ نیاید اصالت ندارد. زیرا ایشان روند هدایت انسان‌ها را در تبلیغ حقیقت می‌بیند.

«همان‌طور که تحصیل یک تکلیف است، تبلیغ بالاتر است از او، تحصیل مقدمه تبلیغ است، مقدمه انذار مردم است».[1]

«تحصیل وسیله است از براى تربیت. آیه نَفْرْ مى‏‌فرماید که: «چرا نمى‌‏روید تحصیل کنید تا برگردید مردم را انذار کنید» تحصیل براى این است که مردم انذار بشوند، به مردم مسائل گفته بشود». [2]

مسئله تبلیغات یکى از مسائل بسیار مهمى است که شاید در رأس بیشتر از امور واقع بشود. [3]

آنچه در اندیشه امام خمینی‌ در رابطه با تبلیغ دین وجود دارد، حول یک بحث محوری می‌چرخد‌ و آن بحث‌ «مظلومیت اسلام»‌ است. امام بارها در سخنان‌شان در رابطه با ضعف سیستم‌ تبلیغات‌ دینی صحبت کرده‌اند. ایشان این نقد را در طول تاریخ دین جاری می‌داند و بر همین اساس می‌گویند، بسیاری از جنبه‌های دین در مظلومیت باقی مانده و‌ متجلی نشده است.

«ما موظفیم که اسلام را در همه جاى دنیا معرفى کنیم. اسلام مظلوم است الآن در دنیا، غریب است در دنیا. ما یک دسته کوچکى هستیم، تبلیغات‌مان ناقص، مبلغ کم داریم و آنها همه رسانه‏‌هاى گروهى دست‏شان است و هر چه مى‏‌خواهند پول‏هاى زیادى هم دارند و خرج این کارها را مى‏‌کنند. ما مع ذلک نباید مأیوس بشویم».[4]

امام در آسیب شناسی امور مربوط به تبلیغات اسلامی که منجر به این مظلومیت شده است از دو سو وارد می‌شود. ایشان معتقد است یک جنبه این مظلومیت از سوی دشمنان اسلام است که هر سو علیه آن کار می‌کنند و دیگری جهلی که در جامعه دینی نسبت به تبلیغات صحیح وجود دارد.

«ملاحظه مى‏‌کنید که دنیا تمام تبلیغات‌شان بر ضد ماست، تقریباً باید این‌طور گفت آنهایى که ضد ما نیستند، ساکت‌‏اند. و الّا تمام رادیوها، تمام مطبوعاتشان، مصاحباتى که در خارج واقع مى‌‏شود همه را ملاحظه کردید که به ضد جمهورى اسلامى است، یعنى به ضد اسلام است».[5]

«همه‏‌اتان مکلفید به اینکه این تبلیغاتى که در خارج شده و دارد مى‌‏شود و بعضِ از این روزنامه‏‌هاى خارجى از اینها ارتزاق مى‏‌کنند و بر ضد ملت ایران و بر وِفْق آقاى محمد رضا‌خان چیز مى‏‌نویسند، روشنگرى کنید شماها در مقابل آنها. شما هم روشنگرى کنید».[6]

‌امام خمینی همزمان آسیب شناسی هم می‌کند و می‌گوید مبلغ، خود باید آیین تبلیغ را بداند و آن‌گونه عمل نکند‌ که باعث مظلومیت اسلام شود. این آگاهی هم برای‌ ساختار حوزه باید باشد و هم برای تک تک افرادی که برای تبلیغ می‌روند.

«آن چیزى که الآن بر شما آقایان اهل علم و طلاب محترم و فضلاى معظم هست این است که باید متفرق بشوید در بلاد، و مسائل ما را به بلاد تبلیغ بفرمایید. در بلاد، در آنجاهاى دورافتاده این مسائل را تبلیغ بکنید که این اختلافات رفع بشود و این اشتباهات برکنار برود». [7]

«شما حالا آقایان، از قرارى که گفتند، بنا دارید که تشریف ببرید در قُرا و قصبات و شهرها براى ترویج، براى هدایت.... شمایى که به اسم «هدایت» بین مردم مى‌‏روید غیر عامه مردم است وضعتان. غیر وضع عامه مردم است. شمایى که براى هدایت مى‌‏روید شما رسول از طرف اسلام هستید؛ رسولِ رسول خدا هستید. باید بفهمید که در این رسالت چه باید بکنید. این کارهایى که بنا دارید بکنید آیا به اسم رب است؟». [8]

«ما فرض مى‏‌کنیم که شما در محل که رفتید، بعضى از اشخاص منحرف هستند- پیغمبر اکرم- صلى اللَّه علیه و اله و سلم- براى همینها غصه مى‏‌خورد. براى همین مردم منحرف غصه مى‏‌خورد! شما وقتى که رفتید یک انحرافات‏ دیدید، انحرافات را با انحراف خیال نکنید [مى‌‏توانید] اصلاح بکنید. انحراف نمى‌تواند انحراف را مستقیم کند. انحرافات را با نور هدایت خدا و باسم ربک مستقیم کنید...و با اسم خدا انحرافات را مستقیم کنید».[9]

«بخواهید مقابل یک اهل علمى که آنجا هست بایستید و بشکنید خداى نخواسته حیثیت او را، بدانید که این انسانى نیست و الهى نیست. شیطانى است. با همه محبت کنید. با محبت مى‌‏شود منحرفها را مستقیم کرد؛ بهتر از اینکه با شدت و حِدت. گاهى نمى‌‏شود، و الّا غالباً مى‏‌شود».[10]

«افراد بیایند در حوزه‏‌ها و بروند، باید رفت و آمد باشد. یک دسته معلم و مدرس ثابت و یک دسته‏‌هاى اکثریتى که وقتى که آمدند و کار خودشان را انجام دادند، خودشان را موظف بدانند که بروند در بین مردم، در یک جا متورم نشود و در یک جا هیچ....اینها باید بروند در بلاد دیگر که محتاج هستند و در آنجا اداى وظیفه کنند».[11]

‌کاملا مشخص است که امام در این سخنان هم حوزه‌ها و دلسوزان به اسلام و انقلاب‌ را‌ تشویق می‌کند تا برای هدایت امور تبلیغات برنامه‌ریزی داشته باشند‌ و هم‌ از فرد فرد‌ علما و‌ مبلغین می‌خواهند تا به وظیفه خود عمل کنند و منتظر‌ کمک دیگران نباشند. هرجا دیدند نیاز به تبلیغ است وارد شوند و البته‌ مراقبت از نفس در این امور بسیار مهم است. زیرا مقام تبلیغ می‌تواند انسان را‌ گاها مغرور کرده و به دامن نفس اماره بیاندازد.

نکته جالب آن است که امام تشخیص توانایی برای تبلیغ موثر را به خود مبلغ داده است.بعد از آن‌که توانایی مبلغ‌ توسط نهادهای تربیتی‌ محرز شد او می‌تواند به تشخیص خود شیوه‌های مختلف تبلیغ را انتخاب کند.‌ امام در فتواهای زیادی‌ که شده تشخیص مصداق را به خود فرد واگذاشته است.‌

«س: 129 - عدّه‏اى از برادران روحانى و معمّم تصمیم گرفته‏‌اند براى همیشه وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامى شوند، لطفا بفرمائید رفتن آنان به صورت دائمى به سپاه چگونه است؟ ج‏- براى إرشاد و تعلیم معارف اسلامى مانع ندارد».[12]

نکته آخری که باید گفت درباره جایگاه تبلیغات اسلامی در صدور انقلاب، در اندیشه امام خمینی دارد. امام بعد از آنکه مسئله تبلیغ را نقد و بررسی می‌کند یک وظیفه سنگین‌تری هم بر‌ دوش آن می‌گذارد. بعد از آنکه انقلاب شکل گرفت و پیشبرد اسلام ناب محمدی برای تمام بشریت جزو اهداف بلند‌مدت آن قرار گرفت، کیفیت و کمیت شان تبلیغ هم گسترش یافت. به عبارتی هم وظیفه مبلغین عمیق‌تر شد و هم بسیاری نهاد‌ها و افراد که شاید ‌گمان نمی‌کردند، به عنوان‌ عناصر تبلیغی‌ در اندیشه امام جای گرفتند.‌

«مخصوصاً مبلغین را زیاد احتیاج به آن هست. در سرتاسر کشور، ما احتیاج به مبلغ داریم، علاوه بر آن در خارج کشور احتیاج به مبلغ بیشتر داریم و الآن ما کمبود داریم. ما نباید امروز را مقایسه به دیروزها بکنیم. حوزه‏‌هاى علمى آن وقت در اختناق به سر مى‌‏بردند... امروز را حوزه‏‌هاى علمیه نباید مقایسه کنند با دیروزها. امروز باید همه علماى بلاد و همه مراجع و همه مدرسین و دانشمندان حوزه‏‌هاى علمیه کوشش کنند که این تکلیفى که به عهده همه آمده است بطور شایسته انجام بدهند». [13]

تبلیغات مسئله‏‌اى است پر اهمیت و حساس، یعنى دنیا با تبلیغات حرکت مى‏کند. آن قدرى که دشمنان ما از حربه تبلیغات استفاده مى‏کنند از طریق دیگرى نمى‏‌کنند. و ما هم باید به مسئله تبلیغات بسیار اهمیت دهیم و از همه چیزهایى که هست، بیشتر به آن توجه کنیم. باید تبلیغات فرهنگى ما خصوصاً در رادیو و تلویزیون بیشتر باشد[14]

«امیدوارم که شما بتوانید اسلام را براى مردم جهان عرضه کنید. ان‌ شاء اللَّه خداوند به شما اجر دهد. البته تبلیغات باید بر اساس معنویات باشد، معنویات اساس اسلام است». [15]

‌«باید سفارتخانه‏هاى ما یک مرکز تبلیغات باشد. و مع‌الأسف کم بوده است این. اخیراً شاید یک مقدارى باشد، و الّا در بسیارى از اوقات هیچ نبوده است. در بعضى از اوقات به ضدش هم در بعضى جاها بوده است. باید همه اینها توجه بشود. و این تبلیغاتى که در رأس همه امور است براى پیشبرد مقاصد یا جلوگیرى از مقاصد، این تبلیغات را ».‌ [16]

‌«باید از این اجتماعات به منظور تبلیغات و تعلیمات دینى و توسعه نهضت اعتقادى و سیاسى اسلامى استفاده کنیم. بعضى به این فکرها نیستند ... مثلًا براى آزاد کردن فلسطین که وطن اسلام است اشتراک مساعى کنند، به اختلافات دامن‏ مى‌زنند! در حالى که مسلمین صدر اسلام با اجتماع حج و با جماعت جمعه کارهاى مهم انجام مى‌‏دادند». [17]

در پایان ، اشاره می‌کنیم که طراحی و توسعه نهادی مانند سازمان تبلغات اسلامی با توجه به اندیشه امام خمینی کاری کاملا‌ طبیعی و شایسته بود که امام خمینی در ساختار‌سازی خود برای انقلاب از آن غافل نشد.

‌1)‌صحیفه امام، ج‏15، ص‌ ‌413

2)‌همان‌، ج‏15، ص‌ 414

3)‌همان‌، ج‏18، ص‌ 373

4)‌صحیفه امام، ج‏18، ص‌ 110

5)‌همان‌، ج‏18، ص‌373

6)‌همان‌، ج‏5، صص 118 ‌و119‌

7)‌همان، ج‏6، ص‌ 84

8)‌همان، ج‏8، صص 329و 330

9)‌همان‌، ج‏8، صص330و 331

10)‌همان، ج 8 صص331و 332

11)‌همان‌، ج‏15، صص413و 414‌

12)استفتاءات، ج‏3، ص‌610

13)صحیفه امام، ج‏15، ص‌413

14)همان‌، ج‏17، ص‌ 243

15)صحیفه امام، ج‏18، ص‌73

16)همان‌، ج‏14، ص‌ 59

17)ولایت فقیه(حکومت اسلامى)، متن، ص132.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.