اگر فقه به مسئله عزاداری نپردازد، این مسئله به دست کسانی میافتد که با سلایق و نگاه غیرفقهی بر ابعاد آن میافزایند و برای آن در منظومه ارزشهای فرهنگی جایگاه بیشتری قائل میشوند که فضا را برای سایر ارزشهای دینی تنگ میکند.
حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در گفتوگو با ایکنا، در خصوص فقه عزاداری و ضرورت تبیین این مسئله در فقه در قالب باب جداگانهای اظهار کرد: اینکه عزاداری باید یکی از موضوعات فقهی قرار گیرد جای حرف و سخن نیست؛ چون فقه به هرچه که فعل مکلف و بشر محسوب شود باید بپردازد؛ خواه این فعل، فعل قلبی و ارادی بشر باشد و خواه فعل بیرونی و نیز خواه فعل فرد باشد یا فعل جامعه؛ به طور کلی هر چیز که مصداق فعل و عمل است فقه به آن میپردازد البته پرداختن فقه به این احکام در قالب احکام خمسه است.
وی ادامه داد: شاید بشود گفت که مصادیق بسیاری از افعال بشر در ذیل مباحات جای میگیرد و فقه حکمی را که نسبت به آن ارائه کرده اباحه است؛ یعنی خود بشر مختار است آن فعل را انجام بدهد یا ندهد و یا در انتخاب انجام چگونگیها و گونههایش را در نظر گیرد و متناسب با شرایط آن گونهها را اتخاذ کند.
مبلغی با اشاره به اینکه موضوع فقه افعال مکلفان است، تصریح کرد: نکته اول این است که عزاداری؛ چون فعل مکلف است در زمره موضوعات فقهی جای میگیرد و نکته دوم اینکه چرا به فقه عزاداری به صورت مستقل پرداخته نشده و به صورت جسته و گریخته و گاه مصداقی و کلی و در قالب بخش جزئی پرداخته شده است؟
وی اضافه کرد: آنچه که در فقه در این زمینه به چشم میخورد اولا به صورت جسته و گریخته است؛ یعنی در لابهلای فقه گم شده است و هیچ عنوان مشخصی که بشود آن را شناسایی کرد و به سراغ آن رفت نیست و به صورت نامرئی و غیر ظاهر ارائه شده و ثانیا به صورت ناکافی و صرفا منحصر به ارائه ابعادی و مصداقی و یا به صورت کلی به آن پرداخته شده که این نیز یک کاستی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: البته اخیرا در استفتائات بحث عزاداری، ابعاد و مصداقهایی از آن مطرح شده است و فقها نیز به آن پرداختهاند البته این فقه نیست و فتوا است، فقه شامل بحثهای استدلالی است که منتهی به فتوا میشود اما اگر بحث استدلالی را فقیه انجام داده باشد و از آن سخنی نگفته باشد و یا صرفا فتوا بدهد این را نمیتوان تفقه در آن مسئله دانست بلکه خروجی فقه است.
وی به دلائل نپرداختن فقه به صورت مستقل و منسجم به این مسئله اشاره، و ابراز کرد: اصولا فقه به صورت مطلوب به این موضوع نپرداخته است اما اینکه چرا نپرداخته است دلیل آن این است که ساختار و اسکلتبندی فقه یک ساختار بسته شده است و قرنهاست که فقه با یک ساختار پیشروی میکند و چنین ساختاری به دلیل بسته بودن ساختمانش نمیتواند و قادر نیست فضاهایی را برای موضوعاتی که جدیدند بگشاید و چنین موضوعاتی یا اصلا مورد تعرض و توجه قرار نمیگیرند و یا اگر بگیرند در عرصه فتوا و استفتا مطرح میشوند که آن فقه نیست و نتیجه فقه است؛ یعنی بحث عمیق فقهی نیست.
مدیر مرکز تحقیقات مجمع تقریب مذاهب اسلامی در ادامه اظهار کرد: اگر هم گاهی در فقه بحثهای استدلالی درباره فقه عزاداری مطرح شود، در قالب ساختار فقه دارای جایگاه و عنوان مشخص نمیشوند بلکه در آخر فقه تحت عنوان کلی مسائل مستحدثه مطرح شده که این نیز در حقیقت، عبور سریع نسبت به موضوعات است و چون از اول به صورت فوری عنوان میشود حق مطلب ادا نشده و به تعبیر دقیق در درون فقه این نوع بحث کردن جایگاه خود را پیدا نمیکند و به صورت فوری و شتابزده بررسی انجام میپذیرد و ظرفیتهای فقه در نتیجه به آن نمیپردازد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: یک رویهای در نزد فقیهان وجود داشته که گاهی به صورت استطرادی در یک مبحث نقبی و کانالی به یک موضوع زده شده است؛ البته این به معنای طرح موضوع به صورت مستقل و مُعنوَن به عنوان مستقل نیست این بیشتر از باب «الکلام یجر الکلام» رخ داده و یک بحث فقهی منتهی شده به گشودن یک بحث دیگر ولی در حاشیه و به صورت تبعی است که چنین چیزی در لابهلای فقه وجود دارد و فقه تعزیه هم اگر به آن پرداخته شده از همین باب بوده اما پرداختن تبعی شتابزده و با فضای کم و غیر عمیق بوده است.
مبلغی به دستهبندی موضوعات در فقه اشاره، و تصریح کرد: اگر بخواهیم دستهبندی کنیم سه دسته موضوعات داریم یک دسته معنون به عناوین رسمی فقهی هستند و یک دسته معنون نیستند ولی در حاشیهها و لابهلای فقه و به صورت استطرادی پرداخته شده است؛ و یک دسته اصلا در لابهلای فقه هم پرداخته نشده است فقه عزاداری از دسته دوم است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پاسخ به این سؤال که فقه عزاداری آیا ضرورت دارد به این مسئله بپردازیم یا نه؟ اظهار کرد: پاسخ این است که اصولا پرداختن فقه به صورت دقیق و عمیق به موضوعات فرهنگی و اجتماعی از ضرورت بالاتری نسبت به موضوعات فردی برخوردار است و فقه عزاداری از موضوعات فرهنگی جامعه است.
مبلغی در پاسخ به این سؤال که چرا در گذشته فقه عزاداری باب مستقلی را به خودش اختصاص نداده؟ گفت: دلیل این است که این مسئله در گذشته پرچالش نبوده و ابعاد فرهنگی آن در مصاف با فرهنگهای رقیب قرار نداشته و عزاداری در بسیاری از مواقع در مرئی و منظر جامعههای بزرگ و بشری قرار نگرفته است.
وی ادامه داد: ساختار فقه بسته است و در موضوعات مشخص و تعریف شده و رسمی مجال به موضوعات دیگر نمیدهد و اگر مباحث عزاداری در فقه مطرح شدهاند از باب البحث یجر البحث و استطراد و حاشیه و تبعی بوده است.
حجتالاسلام مبلغی گفت: فقه عزاداری امروز ضرورت مضاعفی دارد که به آن پرداخته شود؛ چراکه نمایانگر رفتار و نگاه و عقلانیت شیعه در مرئی و منظر بشر امروزی است که با همه دوربینها و همه نگاهها و تحلیلها به بررسی شیعه میپردازند و هم از این نظر که عزاداری گاه حوزههایی را پوشش میدهد که باعث میشود فضای ذهنی و فضای اجتماعی پر شود و پر شدن فضا بسیاری از نیازهای دیگر و واجبهای دیگر و تکالیف مهم دینی مغفول عنه قرار گیرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه عنوان کرد: اگر زمام عزاداری به وسیله فقه کنترل نشود به اصطکاک با برخی از واجبات دینی میرود و برخی از وظایف دینی در اثر پارهای از مصادیق عزاداری نادیده انگاشته میشود و در اثر این عدم کنترل مشکل با بخشی از فقه پیدا میکند و هم وضعیت و بازتابهای فرهنگی بسیاری را برای خود شیعه در بر دارد همچنین نگاه غیر را به شیعه، که دنبال عقلانیت است تحت تأثیر قرار میدهد و از این سه جهت پرداختن به فقه عزاداری ضرورت دارد.
مبلغی اضافه کرد: اصولا فقه باید به مسائلی همچون فقه عزاداری به صورت دقیق و روشمند و حوزهپسند و نه صرفا فقه فتوایی و با بررسی قیل و قالهای متعدد و بررسیهای موشکفانه بپردازد به خصوص مسائل فرهنگی که حتما به یک موضوعشناسی فرهنگی نیازمند است؛ فقه نباید پرونده موضوعات فرهنگی را قبل از آنکه باز کند ببندد بلکه باید به صورت دقیق موضوعشناسی کند و بعد از شناخت موضوع وارد این مقوله شود؛ عزاداری از این مقولهها است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: عزاداری باید موضوعشناسی شود البته موضوعشناسی انحصار به موضوعات جدید ندارد بلکه پارهای از موضوعات قدیم که بعد اجتماعی و فرهنگی دارند با تحولات زمانه پوست میاندازند و تبدیل به موضوعاتی میشوند که ابعاد جدیدی پیدا میکنند و بازتابها و نتایج جدید را در جامعه ایجاد میکنند که این میطلبد فقها قبل از پرداختن به آنها به موضوعشناسی همین موضوعاتی که در گذشته ساده بودند و امروزه در فضاهای جهانی و اجتماعی و مجازی امروز دارای بازتابهایی هستند، پرداخته شود.
کپی شد