علی مطهری در گفت و گویی متفاوت با خبرگزاری فارس درخصوص موضوعات مختلف به ابراز نظر پرداخته است. او در هر سخنی ، نکته ای تازه بیان می کند چنانکه مواضع علی مطهری در گفت‌وگو با خبرگزاری «فارس» نیز تازه بود. پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران مصاحبه فرزند شهید آیت الله مطهری را نه به لحاظ مباحث و چالشهای سیاسی بلکه بنا به نگاه اجتهاد گونه ای که در پاسخ های مربوط به دیدگاههای امام خمینی (س) در آن بیان می کند منتشر و امیدوار است که کارشناسان و صاحب نظران به شیوه ای منطقی و به دور از منافع جناحی پاسخ به پرسش ها را جهت تنویر افکار عمومی استخراج کنند .وی در گفت و گوبا «فارس» وقتی با این پرسش خبرنگار مواجه شد که شما چقدر به این فرمایش امام (ره) که گفتند "اگر دشمن از شما تعریف کرد، باید به خودتان شک کنید " معتقد هستید؟ - می گوید :بنده این را انحراف می‌دانم که رفتار دشمن ملاک سخن و عمل ما باشد و بگوییم همین که دشمن تعریف کرد، نباید حرف بزنیم. در این صورت فساد همه جا را فرا می گیرد و مسئولان متخلف در هاله‌ای از مصونیت قرار می‌گیرند.او می گوید : اگر کاری که انجام می‌دهیم، تنها اثرش شادی دشمن باشد، غلط است ولی اگر اظهارنظری کنیم که برخی آثار خوب اصلاحی داشته باشد و در عین حال دشمن هم از آن شاد شود و تعریف و تمجید کند، غلط نمی‌دانم

شما چقدر به این فرمایش امام (ره) که گفتند "اگر دشمن از شما تعریف کرد، باید به خودتان شک کنید " معتقد هستید؟
اگر کاری که انجام می‌دهیم، تنها اثرش شادی دشمن باشد، غلط است ولی اگر اظهارنظری کنیم که برخی آثار خوب اصلاحی داشته باشد و در عین حال دشمن هم از آن شاد شود و تعریف و تمجید کند، غلط نمی‌دانم.
یعنی شما به این صحبت امام(ره) تبصره می‌زنید؟
من فکر می‌کنم منظور ایشان همین است و گرنه خود امام (ره) هم گاهی کارهایی کردند که دشمن شاد شد. مثل صدور فرمان 8 ماده‌ای که نشان می داد در ایران گاهی حقوق شهروندی رعایت نمی‌شود و رسانه‌های خارجی جنجال به پا کردند و اظهار شادی کردند.
اما اظهار نظرهای شما اغلب تیتر یک بی‌بی‌سی و رسانه‌های خارجی و ضد انقلاب است.
من اصلاً این‌هایی که شما میگوید را نمی‌بینم.
آقای مطهری! خواهشاً ببینید. تا حسی که دوستداران انقلاب وارد می شود به شما منتقل شود
البته بحث اخیر مجلس ـ رأی اعتماد به وزیر نفت ـ بحث حساسی بود و موضع‌گیری آن رسانه‌ها طبیعی است.
فقط موضوع رأی اعتماد به وزرا نیست، مسئله طرح سؤال از رئیس‌جمهور و طرح نظارت هم این گونه بازتاب داشته است.
این رسانه‌ها چون با نظام بد هستند، هر کس انتقاد کند،‌ آنها حمایت می‌کنند.
خیلی‌های دیگر هم انتقاد می‌کنند اما مثل اظهارات شما بازتاب ندارد، حسین شریعتمداری هم انتقاد می‌کند چرا از وی استقبال نمی کنند.
انتقاد او فقط در جایی است که آقای احمدی‌نژاد از حکم رهبری تمرد کرده باشد وگرنه او به قانون‌گریزی دولت انتقادی ندارد. لذا رسانه‌های خارجی می‌دانند که او در واقع از رهبری دفاع می‌کند نه اینکه انتقاد کلی به دولت داشته باشد. آقای احمدی‌نژاد گفت قانون مترو را اجرا نمی کنم، کیهان چقدر از او انتقاد کرد؟
به هرحال شما خود را مصداق این حرف امام (ره) نمی‌دانید؟
خیر؛ بنده این را انحراف می‌دانم که رفتار دشمن ملاک سخن و عمل ما باشد و بگوییم همین که دشمن تعریف کرد، نباید حرف بزنیم. در این صورت فساد همه جا را فرا می گیرد و مسئولان متخلف در هاله‌ای از مصونیت قرار می‌گیرند.
* وقتی درباره حجاب و تفکیک جنسیتی دانشگاه‌ها صحبت می‌کنم رسانه های ضدانقلاب مرا مسخره می‌کنند
مشکل، رویه و دائمی شدن بازتاب اظهارات شماست که اکثراً با استقبال مواجه می‌شود
همیشه این گونه نبوده که آنها از بنده تعریف کنند، خیلی مواقع نیز انتقاد کرده‌اند. وقتی من درباره مسائل فرهنگی مانند حجاب و تفکیک جنسیتی دانشگاه‌ها صحبت می‌کنم؛ آنها به بنده حمله و بلکه مسخره می‌کنند. کلاً در مورد مسائل فرهنگی دیدگاه مرا قبول ندارند. بنابراین این موضوع رویه نیست.
بحث سر برخی مواضع شماست که نه ‌تنها هیچگاه مورد تمسخر قرار نمی‌گیرد بلکه با تمجید هم مواجه می‌شود.
گاهی موضعی که اتخاذ می‌کنم در عین اینکه آثار مثبتی دارد، دارای اثر منفی یعنی شادی دشمن هم هست، به همین دلیل رسانه‌های خارجی تمجید می‌کنند. اما نباید به این خاطر از مواضع خود دست برداریم.
شما چگونه این امر را تشخیص می‌دهید در حالی که گفتید سایت‌ها را نگاه نمی‌کنید و اینکه شما سایت را ندیده قضاوت میکند موجب نگرانی است؟
خودم رسانه‌های خارجی را نگاه نمی‌کنم اما گاهی به بنده می‌گویند که بی‌بی‌سی و بقیه رسانه‌ها چه گفته‌اند. البته سایت‌های داخلی را می‌بینم.
آقای مطهری! پس از فوت سحابی شما در یادداشتی که در روزنامه شرق چاپ شد، گفتید "ما با نهضت آزادی بد برخورد کردیم " از نظر شما چه کسانی بد برخورد کردند، آیا امام(ره) برخورد بدی داشتند؟
در مجموع، آزادی بیان درباره آنها به خوبی رعایت نشد. پس از فوت سحابی هم اجازه ندادند که آنها تشییع جنازه درستی انجام دهند یا مجلس ترحیم بگیرند.
خوب مشخص است چرا که آنها به صورت عادی نمی‌خواستند ترحیم بگیرند و شعارهای ساختارشکن تدارک دیده بودند.
بله ممکن است یک عده عادی نیامده بودند اما چه اشکالی دارد مراسم بگیرند و چند شعار هم بدهند؟ مگر پایه‌های نظام ما این قدر سست است که از این امور بترسیم؟
.......
سؤال ما در خصوص نهضت آزادی است. آیا شما نظر ابراهیم یزدی را مبنی بر اینکه نامه امام (ره) درباره مؤسسه حفظ و نشر آثار امام (ره) دست‌خط حاج‌احمد است، قبول دارید؟
نمی‌دانم. اطلاعاتم کافی نیست. امام (ره) در آنجا چه می‌گوید؟
امام (ره) در آن نامه گفته‌اند که مؤسسه حفظ و نشر آثار هر چه را که تأیید کند، حتما از جانب بنده بوده است. سال 66 محتشمی‌پور به امام(ره) نامه می‌نویسد و در آن از ایشان می‌پرسد که نهضت آزادی را به انتخابات راه بدهیم یا خیر؟ که امام در پاسخ می‌نویسند: "فرزندان عزیز بازرگان از منافقین بدتر هستند و صلاحیت هیچ کاری را ندارند و کاری نباید به آنها داد "، این سؤال از این جهت مطرح می‌شود که شما گفتید ما با نهضت آزادی خوب برخورد نکردیم، در حالی که آنها ماهنامه داشتند، کنگره برگزار می‌کردند، ابراهیم یزدی در انتخابات همراه بهزاد نبوی بود و حتی آنها در حمایت از کروبی بیانیه دادند و از تریبون روزنامه‌های اعتماد ملی و کارگزاران نیز استفاده می‌کردند؛ بنابراین برخورد بد با آنها کجا بود؟
فرض کنید نظر امام (ره) این بوده که اعضای نهضت آزادی در آن روز مسئولیتی نگیرند؛ اما ملاک وضع امروز آنهاست و باید دید آیا هنوز همان افکار و مواضع را دارند یا خیر. ثانیا مگر مخالف نبایددر بیان عقاید خود آزاد باشد؟ شما می‌گویید آزاد هستند. اما آن‌طور که باید آزاد نبوده‌اند و نشریه آنها دائم بسته می‌شد. خود شما می‌گویید در روزنامه اعتماد ملی و کارگزاران مطالب خود را بیان می‌کردند، پس روزنامه مستقل نداشتند.
خوب به دلیل آن بود که خط قرمزها را زیر سؤال می‌بردند.
بنده در هیئت نظارت بر مطبوعات هستم؛ الآن فضا خوب است و تندروهای آن دوره نیستند. نشریه "نسیم بیداری " گرایش نهضت آزادی دارد و درباره عقاید بازرگان، مسائل تاریخی و آیت الله منتظری مطلب چاپ می‌کند. برخی می‌گویند همین که از آقای منتظری نام برده است، باید تعطیل شود ولی ما مانع می‌شویم.
اما گفته می‌شود نشریه " 9 دی " به دلیل انتقاد از رئیس مجلس توقیف شده است؟
نه، آن نشریه به دلیل چاپ کاریکاتور یک روحانی و موارد دیگر توقیف شد.
آقای مطهری! آن کاریکاتور که بهانه بود و بحث اصلی مربوط به انتقاد از آقای لاریجانی است.
خیر، اصل قضیه کاریکاتور روحانیت و اتهام زنی‌ها بود.
آیا به همان شدت که با رسانه‌های ارزشی برخورد می‌شود با سایر رسانه‌ها هم می‌شود. روزنامه ایران توقیف شد و هنوز بحث شلاق خوردن کاوه اشتهاردی مطرح است.
آن مربوط به شاکی خصوصی است نه هیئت نظارت بر مطبوعات. نشریه 9 دی، عکس آقای اکرمی را چاپ کرد و زیر آن نوشت "مردم توجه کنند کسانی که با نام اصولگرایی وارد مجلس می‌شوند و از یاران فتنه هستند دیگر نباید رأی بیاورند " آنها عکس یک سید روحانی شریف را چاپ کرده و به او یار فتنه گفتند در حالی که حق چنین کاری را نداشتند. آنها در صفحه اول خود عکس آقای صانعی، رجوی و گوگوش و افراد دیگری را در کنار هم به عنوان اصحاب فتنه، چاپ کردند.
خوب مگر مواضع آقای صانعی با گوگوش یکی نیست؟
خیر، یکی نیست. فرضاً در یک مورد مواضع افرادی یکی باشد دلیل نمی‌شود که همه آنها را به یک چوب برانیم. بالاخره عده‌ای از آقای صانعی تقلید می‌کنند. به صرف اینکه وی منتقد است نباید این گونه رفتار کرد. وی عالم بزرگ و باسوادی است. به هر حال برخورد با 9 دی استثنا بود و نظیر آن خیلی کم اتفاق می‌افتد و ممکن است رفع توقیف شود.
خوب نشریات دیگر هم (مثل نشریات نهضت آزادی) بعد از توقیف باز می‌شد.
نه، آنها به محض اینکه انتقادی می‌کردند، تعطیل می‌شدند. فرضاً امام (ره) گفته‌ باشند به نهضت‌آزادی‌ها برای همیشه پست ندهید، اما افرادی که منتقد و مخالف نظام هستند حق اظهارنظر دارند، ما این حق را به آنها به طور کامل ندادیم در حالی‌که آنها نظام جمهوری اسلامی را قبول داشتند.
با همین مبانی فعلی‌شان؟
بالاخره نظام را قبول دارند و در راه تحقق آن زندان‌ها تحمل کرده‌اند هر چند ممکن است انتقاداتی به عملکرد ما و حتی به اصل ولایت فقیه داشته باشند.
اما آقای سحابی سال 87 در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت که ما نظام و جامعه اسلامی را قبول نداریم اما در عین حال ثبات آن را ترجیح می‌دهیم و مبارزه نمی‌کنیم.
- خیلی خوب! حالا چنین افرادی هستند، حق دارند حرف بزنند یا خیر؟
حق دارند، کسی هم مانع آنها نشده است کما اینکه در سال 88 بیانیه دادند و کار انتخاباتی کردند. در حالی که امام (ره) گفتند "نهضت آزادی صلاحیت هیچ کاری را ندارد " اما آنها بیانیه دادند و از موسوی حمایت کردند.
اشکال همین است؛ شما فکر کرده‌اید چون این افراد مخالف هستند پس دیگر باید بروند بمیرند!
نه، ما این را قبول نداریم. می‌گوییم آنها آزادی داشتند. از شما می‌پرسیم برخورد بد با آنها کجا صورت گرفت؟
آزادی برای آنها در حد مطلوب نبوده است.
حد مطلوب از نظر شما چیست؟
مثلا آنها می‌خواستند سالگرد بازرگان را برگزار کنند، اجازه ندادیم. آزادی همین است دیگر.
آقای مطهری! مگر موضع آنها بعد از انتخابات با مسعود رجوی متفاوت بود که حالا باید به آنها اجازه چنین کاری داد؟ در روزهای پس از انتخابات مسعود رجوی به آنها پیام داد که مقاومت اشرف‌نشان خود را ادامه دهید و بر همین اساس نهضت آزادی بیانیه داد که تا دمار این حکومت جور را در نیاورده‌اید، از پای ننشینید.
اولا ممکن است مقصودشان از حکومت دولت باشد، ثانیا از چه طریق گفتند " تا دمار حکومت را در نیاورده‌اید از پای ننشینید؟ " از راه مسلحانه یا فعالیت مدنی؟
براندازی مگر چیست؟
کسی که دولت و حتی نظام را قبول ندارد و دوست دارد ساقط شود اما در عین حال از راه مسالمت‌آمیز و انتخابات وارد می‌شود با کسی که قیام مسلحانه می کند متفاوت است.
آنها در بیانیه‌های خود به هیچ‌عنوان بحث‌های مدنی را مطرح نمی‌کردند. وجه مشترک تمام آنها این است که زیر بار قانون نمی‌روند.
اتفاقا حرف آنها هم همین است که دولت زیر بار قانون نمی رود. مشخصه نهضت آزادی حتی قبل از انقلاب همین بوده است که معتقد به مبارزه مدنی بوده‌اند نه مبارزه مسلحانه. رجوی در 30 خرداد 1360 اعلام قیام مسلحانه کرد، لذا رفتار آنها با نهضت آزادی تفاوت دارد.
اما برانداز هستند. قبول دارید؟
نمی‌دانم.
...
در ادامه این گفتگو می خوانیم :
چرا شما روز رأی اعتماد به وزرا درباره آقای قاسمی گفتید که نمی‌شود از آنها، وزرای سپاهی، سوال کرد؟ مگر مجلس از صفار هرندی و فتاح سوال نمی‌کرد؟
من گفتم سئوال و استیضاح چنین وزرایی سخت می‌شود چون به نوعی سئوال از سپاه است. بنده طبق یک اصل کلی گفتم که سپاه نباید وارد سیاست شود.
به نظر می‌رسد دیدگاه‌های شما تغییر کرده است.
نه؛ دیدگاه‌های بنده از اول همین بوده است. من مخالف هستم که سپاه این گونه وارد مسائل اقتصادی و سیاسی شود و در واقع دولتی شود. باید استقلال سپاه حفظ شود. سپاه متعلق به کل نظام و کل مردم است. البته نظامی بودن وزیر دفاع روشن است که مانعی ندارد. نظامی بودن وزیر کشور نیز به خاطر ارتباطش با نیروی انتظامی می‌تواند به نوعی توجیه شود. اما سایر وزارتخانه ها توجیهی ندارد.
اما تمام وزرایی که سابقه سپاهی بودن دارند، با رأی نمایندگان روی کار آمدند.
در حالی که عضو سپاه هستند نباید وزیر شوند.
مگر عضو سپاه بودن به‌قول آقای لاریجانی، گناه نابخشودنی است؟
این ربطی به حرف من ندارد.
آیا درست است که لاریجانی به شما گفته است با وزیر نفت مخالفت نکنید؟
ایشان دو سه نفر را فرستاد که من صحبت نکنم ولی من قبول نکردم.
از نظر شما چرا شخصی که فساد اقتصادی و سیاسی نداشته باشد، نباید وارد امور اجرایی شود؟
چون تا زمانی که عضو سپاه است، نباید وارد دولت شود.
مگر در زمان امام (ره) بسیاری از افراد سپاه کار اجرایی نمی‌کردند؟
کار اجرایی با وزارت فرق می‌کند.
چه فرقی؟
در وزارت قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی پیوند می‌خورد و احتمال فساد افزایش می‌یابد در حالی که باید زمینه‌های فساد را از بین برد.
پس چرا در زمان امام (ره) سپاه، دولت موقت را اداره می‌کرد؟
دولت موقت را مهندس بازرگان اداره می کرد. شاید سپاه در معرفی افراد به او کمک کرده باشد. در فضای اول انقلاب، همه مسائل اضطراری بود.
مگر در حال حاضر کشور با بیشترین تحریم‌ها مواجه نیست؟
اتفاقاً وقتی کشور تحریم است نباید فردی نظامی وزارت نفت را بر عهده گیرد.
اما مجلس با رأی قاطع نمایندگان این وزیر پیشنهادی دولت را پذیرفت.
امثال بنده هم مخالفت کردیم تا در تاریخ ثبت شود. در زمان سازندگی، وزارت اطلاعات وارد مسائل اقتصادی شد و بسیاری از آنها فاسد شدند و کار به قتل‌های زنجیره‌ای رسید. سپاه را باید از این لغزشگاه ها حفظ کنیم، ممکن است دچار همان سرنوشت شود.
یعنی شما این امر را پیش‌بینی می‌کنید؟!
آنها با ورود به مسائل اقتصادی و سیاسی ماهیت و شخصیت خود را از دست می‌دهند.
با این استدلال شما آیا صفارهرندی و فتاح پس از وزارت تغییر شخصیت دادند؟
سپاه به عنوان یک شخصیت حقوقی را عرض می‌کنم. بحث روی افراد نیست. در حال حاضر سپاه در خصوص کمیته 7 + 8 هم نظر می‌دهد.
سپاه چه زمانی در خصوص 7 + 8 نظر داد؟
پشت پرده نظر می‌دهد که با فلان فرد موافق نیستیم.
شما وقتی می‌خواهید وارد مصادیق شوید، می‌گویید پشت پرده است! می توانید پشت پرده ها را ثابت کنید؟
سپاه با فلان نماینده جبهه پیروان امام و رهبری در کمیته 7 + 8 مخالفت می‌کند، در حالی که ربطی به آنها ندارد. سپاه نباید سیاسی شود. پیوند قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی در یکجا موجب فساد می‌شود، این را مطمئن باشید، مگر آنکه شخص معصوم باشد. تقوا به تنهایی کافی نیست.
پس با این استدلال، ولایت فقیه هم باید از نظر شما زیر سوال برود.
ولی‌فقیه حاکم و مجری نیست، بلکه ناظر است و ولایت ایدئولوژیک دارد تا حکومت از مسیر اسلام خارج نشود. حاکم و مجری رئیس‌جمهور و دولت است. علاوه بر این، از همین جهت مجلس خبرگان رهبری تأسیس شده و بر کار رهبر نظارت دارد.
اما ولی‌فقیه صرفاً ناظر نیست، بلکه حکم حکومتی و ولایت مطلقه دارد.
احکام حکومتی موارد خاص و نادر است، ممکن است چند سال یک بار باشد.
آ

لطفاً در خصوص مبنای برخورد شهید مطهری با التقاطی‌ها با روایتی تاریخی بفرمایید ایشان التقاط را در چه می‌دانستند و با آن چگونه برخورد می‌کردند؟
ایشان در جایی که احساس می‌کرد نفاق در کار است، موضع شدید اتخاذ می‌کرد، یعنی اگر احساس می‌کردند اشخاص می‌خواهند اندیشه خود را در قالب اسلام به خورد جوانان بدهند و از آیات و روایات استفاده ابزاری کنند، برخورد شدیدی داشتند. ضمن عدم همکاری با آنها نقاط انحراف فکر آنها را آشکار می‌کردند. البته آنجا که احساس می‌کردند که فردی سوء نیت ندارد و از روی حقیقت جویی و تفکر به یک فکر غلط رسیده است، با او برخورد ملایمی داشتند.
لطفاً مثال بزنید.
اولین شخص در داخل کشور که در سال‌های 49 ـ 54 درباره مجاهدین خلق گفت ما با این گروه همکاری نمی‌کنیم، شهید مطهری بود. امام در آن زمان نجف بودند. این موضع برای اکثر انقلابیون مسلمان عجیب بود. در آن دوره بسیاری از انقلابیون موجه روحانی نیز طرفدار مجاهدین بوده و برای آنها پول جمع می‌کردند و صحبت‌های شهید مطهری درباره مجاهدین برای آنها قابل هضم نبود و تا پیروزی انقلاب نیز برای بسیاری از انقلابیون، باطل بودن مجاهدین قطعی نشده بود.
مثال گروه دوم یعنی کسانی که از روی فکر به نتیجه غلط می رسیدند مهندس بازرگان است که علی رغم انتقادات فکری شهید مطهری به او، همچنان رابطه دوستانه داشتند و حتی شهید مطهری وی را به عنوان نخست وزیر دولت موقت به امام (ره) معرفی کرد.
با توجه به نزدیکی و هم مباحثه بودن شهید مطهری و آقای منتظری، شما اختلاف‌ شدید فکری بین آنها را ناشی از چه می‌دانید؟ با توجه به اینکه پیش از انقلاب موضع آقای منتظری درباره مجاهدین خلق همانند تفکر شهید مطهری بود اما شهید مطهری زودتر به انحراف آنها پی برد ولی مواضعی که منتظری در سال 67 نسبت به مجاهدین اتخاذ کرد، درباره نوع برخورد با آنها بود.
اختلاف شدید فکری بین آنها نبود. شاید در جریان عملیات مرصاد اخباری درباره رفتار با منافقین داخل زندان به آقای منتظری رسیده بود که باعث اعتراض وی شد. اما این به معنای طرفداری از مجاهدین نیست.
اما امام(ره) در نامه عزل منتظری صریحاً می‌گویند که ایشان دائماً از منافقین حمایت کرده‌اند.
حامی به این معنی بود که اعتراض داشت که چرا در زندانها و بازداشتگاه‌ها با منافقین این‌گونه برخورد می‌شود.
موارد بسیاری که منتظری درباره زندان‌ها مطرح کرده بود با بازدید کمیته‌های مختلف از زندان، تکذیب شد.
بله؛ این احتمال وجود دارد و بنده معتقدم برخی اظهارات وی به دلیل اخباری بود که به او می‌رسید. کانالیزه شدن آقای منتظری را قبول دارم چون این مطلبی بود که قبل از پیروزی انقلاب هم شهید مطهری به او تذکر می داد. ایشان درباره رابطه نزدیک مهدی هاشمی با آقای منتظری چند بار تذکر داده بودند. جزء اولین کسانی که سید مهدی هاشمی را شناخت، شهید مطهری بود. زمانی که آنها آیت الله شمس آبادی را با عمامه‌اش خفه کردند، ساواک اعلام کرد این، کار "هدفی‌ها‌ " یعنی سید مهدی هاشمی و یارانش است اما آن زمان ‌کسی قبول نمی‌کرد و همه ساواک را عامل می‌دانستند اما پدرم می گفتند ساواک درست می‌گوید و مهدی هاشمی و گروه‌ وی این جنایت را مرتکب شده‌اند.
گاهی هم به آقای منتظری می‌گفتند، ارزش ندارد شما به دلیل اعتراض به باز شدن یک مغازه عرق فروشی در قم دو سال در زندان باشید، یک طلبه جوان هم می‌تواند این کار را بکند. شما یک فقیه هستید که بهتر است شاگرد تربیت کنید. در مجموع شهید مطهری، پخته‌تر و عمیق‌تر بودند و سادگی آقای منتظری در ایشان وجود نداشت.


.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.