پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

درهمایش منشور روحانیت با عنوان "روحانیت، نگرش ها و نگارش ها"بیان شد

آیت الله گرامی: مهم ترین مسئله روحانیت استقلال حوزه است

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وخبری جماران، حضرت آیت الله العظمی گرامی در این همایش که صبح روز دوشنبه درمحل نمایندگی موسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی(س) درقم برگزار شد، گفت: اگر ما از کنار مردم رد شدیم و دیدیم مردم سلام نمی کنند باید بفهمیم که این هشدار یک عذاب الهی است یعنی روحانیت قدرتی ندارد و نمی تواند کاری بکند. برای نجات از این وضع باید از خودمان شروع کنیم لااقل کتاب حدیثی کنار دستمان باشد قبل از خواب لااقل دو تا حدیث بخوانیم بلکه نورانیت پیدا شود. قدیم ها تداوم نماز شب مسئله عادی روحانیت بود نماز شب ها در حرم خوانده می شد تداوم زیارت جامعه کبیره و تداوم دعای توسل بود. ما، بنده خودم را عرض می کنم امکانات روحی مان طوری شده که دائما می گوییم وقت نداریم و گرفتاریم و ارتباط مان از اصل قطع شده مثل قطع ارتباط شاخه از درخت و اینگونه نمی شود امید خدمت داشت.

حضرت آیت الله گرامی از شاگردان مطرح حضرت امام خمینی(س) در همایش منشور روحانیت گفت : مهم ترین چیزی که برای روحانیت مسئله است بعد از پیوند معنوی با مقامات الهی استقلال حوزه است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وخبری جماران، حضرت آیت الله العظمی گرامی در این همایش که صبح روز دوشنبه درمحل نمایندگی موسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی(س) درقم برگزار شد، گفت: معمولاً در کتب علمی چند منصب برای روحانیت ذکر شده است؛ مقام افتا، مقام قضا و مقام حکومت. به نظر می رسد اینها مقام ومنصب هستند . مثلا افتا فقط برای تشخیص و تحقیق نیست که اگر هدف فقط شناخت یک مسئله علمی بود ممکن است خیلی از مستشرقین غربی بهتر از خیلی از افراد خودی بتوانند مدارکی جمع آوری و تحقیق کنند ولی هرگز یک مستشرق غربی مرجع تقلید نخواهد بود این یک منصب است. امام صادق هم به امثال اعوان این خطاب را دارد که "یا اعوان اجلس فی المسجد و افتن الناس نه به هر کس دیگری.
آیت الله گرامی در ادامه با اشاره به شرایط فقاهت ادامه داد: اگر یک آثار ظاهری برای فردی یا قشری گفته می شود در حقیقت در باطن او مسائلی هست که جلوه ظاهری اش دیده می شود. همان طور که برخی از علمای یکی دو قرن اخیر عنوان کرده اند اگر ما می گوییم فقیه مقام افتا و قضا و ولایت و حکومت دارد حتماً او یک درجه ولایت باطنی را قبلاً دارد و یک تصرفات حقیقی دارد که هم چون مقام ظاهری به او داده می شود و گرنه یک شخص کافر هم می تواند تحقیق بکند و مسئله ای را استخراج کند اما او نه قاضی و نه مفتی می شود نه چنین شأن حکومتی به او داده می شود. ما در ادله و روایات و متون مذهبی مان ملاحظه می کنیم که شأن یک عالم و روحانی این است که زاهد در مقامات دنیوی باشد. ممکن است کسی زاهد نباشد و خیلی چیزها را بفهمد ولی اگر بناست یک مقام الهی نصیبش بشود مشروط به زهد است.
این شاگرد برجسته حضرت امام(س) در ادامه افزود: هر روحانی بناست لااقل در آن سه مقام قرار بگیرد و شأنیت افتا و قضاوت و حکومت را پیدا کند باید کسی باشد که مسئولیت پذیر باشد و درد دردمندان را بفهمد. وقتی حضرت امیر می فرماید که من چگونه غذای چنین و چنان بخورم در حالی که شاید در نجد و یمامه شکم هایی هستند که اصلا سیری را نچشیده اند و از یادشان رفته است؛ این اشاره به شخص مولا علی (ع) نیست بلکه به اعتبار مقام حکومت است به اعتبار مقام ولایت و امامت است. ولی امر، امام مسلمین، حاکم وقت حتماً باید کسی باشد که درد دردمندان را در همه جهات احساس کند، یکی از این دردها مسئله گرسنگی است دیگری درد تبعیض است، دیگری درد ظلم عوامل زیر دست است. عوامل زیر دست یک حاکم اگر مختصر ظلمی به فردی از افراد رعیت بکنند در امامت و ولایت آن حاکم باید شبهه کرد لذا در روایات این قدر تاکیده شده است. زنی آمد پیش مولا و از فرمانداری شکایت کرد حضرت می خواست نماز را شروع کند همانجا نشست -اینطور که از روایت بر می آید شاید اقامه را هم گفته بودند- بعد از تحقیق اول فرمان عزل آن فرماندار را داد بعد شروع به نماز کرد.
آیت الله گرامی با اشاره به فرمایش حضرت امام (س) که اگر در مملکت یک پاسبان خطایی بکند شخص اول مملکت مسئوول است(صحیفه امام،ج4،ص304) ادامه داد: در تمام دوره ها یک چنین شرطی شده که اگر بناست فقیه حکومت و ولایت و قضاوت و افتا و مانند اینها را تصاحب کند و داشته باشد حتماً باید یک چنین احساس مسئولیتی نسبت به همه زیر دستان داشته باشد و اگراحتمال ظلم بدهد باید خواب از چشمانشان ربوده شود. تحقیق دراین جهات مهم است؛ ما در کتب فقهی مان پیرامون مسئله افتا، قضاوت و ولایت زیاد بحث کرده ایم اما در این زمینه ها که مسائل پیشتاز این سه مقام است شاید کمتر گفته شده است. در مقام ولایت زیاد بحث کرده ایم اما آیا این امر مورد توجه قرار گرفته است که ولایت اول به نفع مردم است. در روایات متعددی ذیل آیه کریمه ولایت پیامبر اکرم آمده که پیغمبر اکرم فرمود: انا اولی بانفسکم بعد فرمودند اگر کسی از دنیا رفت و قرضی داشت من قرض او را می دهم چون من اولی او هستم. چندین روایت آیه کریمه "ان النبی اولی بمومنین" این طور معنی می کنند که یعنی من به داد مردم می رسم نه این که من حاکم مردم و هر چه می گویم مردم باید اطاعت کنند یعنی این که مردم هر مشکلی دارند من به حل آن اولی هستم. اگر چنین شرایطی عمل شود مسلماً روحانیت در دل مردم جایگاه خواهد داشت. تاریخ را ملاحظه بفرمایید ببینید روحانیت کجا بود و به کجا رسیدیم.
آیت الله گرامی در ادامه با یاد کردن از یک رویداد تاریخی پیرامون جایگاه اجتماعی روحانیت ادامه داد: یک وقتی در تهران مرحوم آقا شیخ نبی نوری الاغش را در کوچه بسته بود رهگذری به الاغ پخ می کند و الاغ هم جفتکی زده بود. کم کم دهان به دهان شایع شد که یک نفر یهودی الاغ آقا شیخ را پی کرده کم کم خبر این جور شد که آقا سوار الاغ بوده و زمین خورده بعد شایع شد که یهودی ها می خواستند آقا را بکشند سر این موضوع پخ کردن الاغ آقا شیخ نوری بازار تهران بسته شد. حالا ملاحظه کنید سرچهار راه بازار قم طلبه ای با دیگری سر تصادف رانندگی حرفش شده این طلبه را مفصل کتک زدند یک نفر نیامده حمایت کند. شخص را هم می شناسیم از افراد متدین و خوب است یک نفر حمایت نکرده است. چرا به اینجا رسیدیم؟ در گذشته مسایلی عجیب در زمینه عظمت روحانیت بوده است مگر میرزای شیرازی چه کرد که به آن مقام رسید که در حرم ناصر الدین شاه هم با آن یک خط قلیان ها را شکستند. معلوم می شود روحانیتی می تواند اثر گذار باشد که اتصال به مقامات الهی داشته باشد.
آیت الله گرامی افزود: در این اواخر من مرحوم آقای مرعشی نجفی را می دیدم که در اتاق کوچک دم در که معمولاً هم باز بود می نشستند زن، مرد، روستایی، شهری، عالم و غیر عالم می آمدند زانو به زانوی ایشان می نشستند و حرفشان را می زدند. اما اگر مرجعی هم باشد که به هیچ وجه نتوان به او دسترسی پیدا کرد معلوم است که محبت از دل ها بیرون می رود. پیغمبر اکرم و امام صادق اگر آن موقعیت را داشت ابتدا یک روابط بالاتر با زیر بنای عالم خلقت و با ذات احدیت داشتند و از طرف دیگر پیوند محبت و مودت با مردم. مردم خودشان را از امام و پیامبر جدا نمی دانستند تا آن جایی که بچه ها در کوچه جلوی پیغمبر را می گرفتند همانطور که حسنین را سوار دوش خود می کنی باید ما را هم سوار دوش خودت بکنی.
آیت الله گرامی با اشاره به مرحوم آقا شیخ عبدالنبی اراکی که پیش از مرحوم آقای بهجت در مسجد فاطمیه نماز می خواند افزود: ایشان عقیده اش این بود که مرجع باید یک ولایت باطنی و تصرفات باطنی داشته باشد نمی خواهیم حالا حتماً او را صحه بگذاریم ولی بالاخره تا آن پیوند نباشد ارتباط با مردم حاصل نمی شود. ما برای تحصیل یک همچون ارتباطی به آن ارتباط معنوی نیاز داریم و دراین زمینه یکی احتیاط های مالی لازم است. حالا شما ملاحظه می کنید که شرایط به کجا کشیده است نیاز به توضیح نیست. بیخود انسان تنزل نمی کند تنزل فرد با تنزل یک قشر متفاوت است فرد بالا و پایین دارد ولی یک قشر و یک جامعه وقتی تنزل کرد یک بلای عمومی است که باید فکر اساسی در این زمینه شود.
آیت الله گرامی در ادامه خاطره ای از حضرت امام نقل کرده و ادامه داد: مرحوم امام در اوایل مرجعیت شان قبل از شرایط حکومت اگر سوار تاکسی می شدند یک مختصری زیادی پول به تاکسی داده می شد اعتراض می کردند که چرا پول اضافی دادید. سر سفره شان هم بودیم نمی گویم خیلی زاهدانه بود اما در حد ساده متوسط مردم بود. ایشان یک عبای زمستانی داشتند که وصله داشت و چندین سال می پوشیدند گاهی این طرف وصله را جمع می کردند که خیلی دیده نشود و آن همه تحقیقات و تالیفات داشتند.
آیت الله گرامی با ابراز تأسف ادامه داد: گاهی شنیده می شود راست یا دروغ یک کسی خانه خودش را برای تهیه مقدمات خرج فلان مقام فروخته باشد گذشتگان چنین شرایطی را رعایت کردند که خداوند هم دست شان را گرفت.
ایشان افزود: اگر ما از کنار مردم رد شدیم و دیدیم مردم سلام نمی کنند باید بفهمیم که این هشدار یک عذاب الهی است یعنی روحانیت قدرتی ندارد و نمی تواند کاری بکند. برای نجات از این وضع باید از خودمان شروع کنیم لااقل کتاب حدیثی کنار دستمان باشد قبل از خواب لااقل دو تا حدیث بخوانیم بلکه نورانیت پیدا شود. قدیم ها تداوم نماز شب مسئله عادی روحانیت بود نماز شب ها در حرم خوانده می شد تداوم زیارت جامعه کبیره و تداوم دعای توسل بود. ما، بنده خودم را عرض می کنم امکانات روحی مان طوری شده که دائما می گوییم وقت نداریم و گرفتاریم و ارتباط مان از اصل قطع شده مثل قطع ارتباط شاخه از درخت و اینگونه نمی شود امید خدمت داشت.
آیت الله گرامی با اشاره به اعتراضات مردمی در برخی کشورهای عربی از جمله بحرین افزود: چون در بحرین مردم از روحانیت فاصله ندارند این امر مایه امید است، در مصر چنین ارتباطی نیست چون روحانیت سنی متفاوت است و ارتباط روحانیت شیعه با مردم را ندارد. خدا نکند که روحانیت شیعه این طور شود و مراجع خانه نشین شوند و حکومت ها هرچه تصمیم گرفتند آن شود. آینده خطر دارد همیشه شرایط مثل الان نیست ممکن است شرایطی باشد که اگر کارها از دست مراجع گرفته شود بعدها شرایط دیگری پیش بیاید.
این مرجع تقلید در پایان افزود: مهم ترین چیزی که برای روحانیت مسئله است بعد از پیوند معنوی با مقامات الهی استقلال حوزه است، اگر این استقلال، خدای ناکرده از بین برود و حوزه وابسته شود همیشه که شرایط این نیست که یک نفر روحانی در رأس کشور باشد یک وقت شرایط طوری دیگری می شود که آن وقت روحانیت هم استقلالش از بین رفته است.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.