مجید قیصری

داستان از همین نام«ادبیات دفاع»و «ادبیات جنگ»آغاز می شود.هنوز که هنوز است ما میان این دو تفکیک قائل نمی شویم. ادبیات دفاع در واقع ژانری از ادبیات جنگ است. گونه ای از ادبیات جنگ است. ادبیات جنگ خود به زیر مجموعه هایی تقسیم می شود که ادبیات دفاع بخشی از آن است.مثلا ادبیات مهاجرت بخش دیگری از ادبیات جنگ است،یا ادبیات مربوط به معلولان و...پس ادبیات دفاع تمام ادبیات جنگ نیست. متاسفانه امروزه ادبیات دفاع را تمام ادبیات جنگ معرفی می کنند. با چنین رویکردی است که بخش هایی که مربوط به ادبیات دفاع نیست. کنار گذاشته می شود ودیده نمی شود.تنها موضوعی که بر آن تمرکز می کنیم،خاکریزها و وقایع خود جنگ است و به پشت خاکریزها و حوادثی که تحت تاثیر جنگ رخ داده بی توجهی می شود. جنگ پدیده ای است که پهنه آن تا به امروز هم کشیده شده است و به چنین پدیده ای نمی توان تنها در یک بعد نگریست. وقتی ادبیات جنگ را تنها منحصر به دفاع می کنیم،در حقیقت خواستار آنیم که مسائل دیگر دیده نشود.این نکته قابل قبول است که تنه اصلی ادبیات جنگ به دفاع اختصاص دارد اما این به معنای آن نیست که تمامی اش دفاع است.پایداری و دفاع بخش عظیمی از ادبیات جنگ است،اما تمامی آن نیست. داستان ها و رمان های بسیاری منتشر شده که به وجوه دیگری از ادبیات جنگ به غیز از دفاع می پردازند. نخستین رمانی که پس از آغاز جنگ ایران و عراق نوشته شد و دست بر قضا به مضمون جنگ پرداخته بود «زمین سوخته»اثر احمد محمود است. این اثر گزارش گرایانه و رئالیستی،حاصل تجربه نویسنده از حمله دشمن به شهر اهواز است.در کنار این باید از علی اصغر شیرزادی با برخی از داستان های کوتاهش نام برد. شیرزادی به ویژه در نخستین رمان جنگی خود،«هلال پنهان»،می کوشد به شیوه ای مدرن اثری در ژانر ادبیات جنگ بیافریند. همچنین باید از «آواز نیمه شب»داوود غفارزادگان نام برد. در تمام این آثار یا آثار مشابه دیگر،ما با مصائب و سختی های جنگ و نیز دشواری هایی که خانواده های جنگ زده به خاطر جنگ متحمل شده اند،آشنا می شویم.نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد.تفاوتی است که میان ادبیات تجاوزگر و ادبیات دفاع وجود دارد. عراق تا زمانی که به کشورمان حمله می کند تجاوز گر است و آن دبیاتی که در آن جا رشدمی کند و نوشته می شود،ادبیات تجاوز گر خوانده می شود.ادبیات آلمان و ژاپن نیز چنین بودند.آنها آغازگر جنگ بودند اما از زمانی که امریکا به عراق حمله می کند،ادبیاتی که در عراق شکل می گیرد،ادبیات دفاع است.پس تفاوتی است میان ادبیات حمله کننده و دفاع کننده ادبیات جنگ ویژگی های خاص خود رادارد که در همه جا یکسان است.البته با توجه به اینکه هر کشوری جغرافیا،زبان و فرهنگ ویژه خود را دارد،آثاری که در ادبیات جنگ نوشته می شود نیز از ویژگی های خاصی بهره مند می شود. مثلا سربازهایی که در ادبیات جنگ آمریکا از آن صحبت می شود با سربازهای ایرانی،متفاوت است. برخی از رفتارهای سربازهای آمریکایی در سربازان ایرانی دیده نمی شود چرا که در فرهنگ ایرانی وجود ندارد.در آخر باید اشاره ای هم به ویژگی های رمان داشت. هر نوشته ای رمان نیست.وقتی در کتابی از واقعیت گفته می شود زمان ها و مکان ها واقعی هستند و نویسنده اش در مرز واقعیت حرکت می کند. چنین نوشته ای نمیتواندعنوان رمان به خود بگیرد. بهترین نمونه کتاب«دا»است«دا»رمان نیست بلکه زندگینامه نویسنده اش است. بخشی از تاریخ است که بدون ذره ای از تخیل نویسنده اش نوشته شده است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.