مخالفت حضرت امام(ره) با انحلال ارتش، حضور نیروی زمینی ارتش در حماسه دفاع مقدس از روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی، نقش نیروی زمینی ارتش در طراحی عملیات‌های بزرگ و شکل‌گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فعالیت‌های این نیرو در بازسازی و نوسازی نیروی زمینی ارتش در گفت‌وگو با امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش تشریح شد.

متن این گفت‌وگو به این شرح از نظر خوانندگان گرامی می‌گذرد:

* دستور حضور امام(ره) مبنی بر حفظ ارتش و احترام به آن توسط مردم به خاطر مقابله با جوسازی گروه‌های معاند بود یا شرایط دیگری هم وجود داشت که باعث شد امام(ره) از مردم بخواهند از ارتش حمایت کنند؟

* در کنار همه دلایلی که می‌تواند وجود داشته باشد، گمان می‌کنم که امام(س) به دو علت روز ارتش را تعیین کردند: یکی این که بدنه ارتش به نظام پیوند خورده بود و این بدنه شامل کسانی مثل شهید صیاد شیرازی، شهید نامجو، شهید کلاهدوز، شهید فکوری بود. این‌ها کسانی بودند که در تأسیس سپاه پاسداران نقش داشتند و با حضرت امام(س) هم ارتباط نزدیکی داشتند و امام(س) نیز آنان را کاملاً می‌‌شناختند و نسبت به کسانی که به عنوان فرمانده و مسئول آمده بودند، کاملاً شناخت داشتند. دوم این که ارتش یک سرمایه ملی و نیرویی است که حافظ کشور است. اگر امام(س) اعلام می‌کردند که ارتش منحل بشود، این همه تجهیزات، هواپیما، بالگرد، ناوچه، توپ و تانک و تجهیزاتی که با صرف میلیادها دلار از خارج کشور خریداری شده بود، بدون کاربرد باقی می‌ماند و زیان هنگفتی متوجه مملکت می‌شد. امام(س) با ژرف‌نگری خاص خودشان برای این که سرمایه‌های ملی کشور حفظ بشود و در جهت منافع نظام به کار گرفته شود، این تدبیر را تخاذ کردند.

* خیلی‌ها تصور می‌کردند ارتش بعد از خروج مستشاران خارجی نمی‌تواند روی پای خود بایستد. چه عواملی باعث شد که ارتش بتواند از این وضع خارج شود؟

* این احساس را خود خارجی‌ها هم داشتند. که حالا انقلاب شده و آن‌ها از کشور بیرون رفته اند، سه یا چهار ماه نمی‌گذرد که تجهیزات از کار می‌افتد و مجدداً از آنها دعوت خواهد شد که بیایند و تجهیزات را راه‌اندازی کنند، اما عواملی باعث شد که نیروها دلگرمی پیدا کنند و خودشان را به تجهیزات نزدیک کنند و گام‌های محکمی را برای خودکفایی بردارند. یکی از این دلایل، نفس گرم مقام معظم رهبری و فرمانده معزز کل قوا بود که در آن موقع به عنوان نماینده امام(س) در شورای عالی دفاع حضور داشتند. آن موقع ایشان امر فرمودند: «این تجهیزات باید راه‌اندازی بشود و شما باید این کار را انجام بدهید.» و من احساس می‌کنم اولین شخصی که اعتماد‌به‌نفس را به نیروهای مسلح دادند و دستور ایجاد جهاد خودکفایی در نیروها را صادر کردند، مقام معظم فرماندهی کل قوا بودند. ابتدا افراد آمدند و با تعویض قطعه شروع کردند و دل به دریا زدند وبه دستور ایشان قطعاتی مانند موتور هواپیما، بالگرد و تانک را که خراب می‌شد، باز و با قطعات موجود در انبار تعویض می‌کردند. با اتمام قطعات موجود در انبار، نهضت قطعه‌سازی شروع شد و با استفاده از ظرفیت‌های کشوری و ظرفیت‌های داخلی ارتش، قطعاتی را که لازم داشتیم تولید کردند. بعد احساس شد که وقتی ما می‌توانیم قطعه را بسازیم، با مونتاژ این قطعات می‌توانیم سلاح بسازیم و نهضت مونتاژ و ساخت سلاح هم در کشور شروع شد و بحمدالله به وضع رسیدیم که خیلی از سلاح‌هایی که نیروها استفاده می‌کنند، به دست توانای متخصصان داخلی تولید و ساخته می‌شود.

* حدود 17 ماه بعد از تعیین روز ارتش، جنگ شروع شد. نیروی زمینی ارتش با تمامی توان جلو تهاجم دشمن را گرفت. مواجهه ارتش با این بحران‌ها چگونه در آن شرایط صورت گرفت؟

* طرح کلی کشور برای مرزها چنین بود که مرزها تا زمانی که صلح بود، حالت انتظامی داشت و دست ژاندارمری بود. زمانی که خطراتی متوجه مرزها می‌شد، برابر طرح، ارتش یا به قولی نیروی زمینی باید به کمک ژاندارمری می‌رفت. از خرداد یا تیر 59 درگیری‌های مرزی شروع شد و نیروهای مرزبانی عراق با پاسگاه‌های ژاندارمری ما درگیر شدند و این درگیری‌ها باعث شد که نیروهای ارتش برابر طرح، مرزها را در اختیار بگیرند و در چنین شرایطی پاسگاه‌های ژاندارمری تحت کنترل عملیاتی نیروی زمینی قرار گرفتند. الان هم چنین حالتی است و نیروی انتطامی در مرز تحت کنترل عملیاتی نیروی زمینی انجام وظیفه می‌کند. در شرایطی که دولت وقت خدمت سربازی را یک سال کرده بود و توان نیروی انسانی خیلی پایین آمده بود و نقل و انتقالات بدون ضابطه هم کمر یکان‌‌ها را شکسته بود و خدمه تانک و توپ به قسمت‌های دیگر رفته بودند و تجهیزاتی که در پادگان‌ها داشتیم بدون خدمه مانده بودند، باید نیروی زمینی مرزها را تحویل می‌گرفت و به شایستگی هم این کار را انجام داد. یکان‌هایی از لشکر 92 و لشکر 82 در مرزها مستقر شدند و مقداری که درگیری‌ها شدت گرفت و فشار زیاد شد، گردان‌هایی از تیپ 84 و تیپ 37 زرهی به کمک لشکر 92 و 81 آمده و در مرزها قرار گرفتند. در شهریور 59 که رژیم بعثی عراق هجوم وحشیانه‌اش را آغاز کرد، این نیروها در مقابل او مقاومت جانانه کردند.

* آیا نیروی زمینی ارتش آماده نبود که عراق توانست این همه مرزهای ما را در روزهای اول جنگ اشغال کند؟

* ما باید شرایط یگان‌ها را در آن روزها ترسیم و تصویر کنیم که یکان‌ها از چه میزان توان رزمی برخوردار بودند و از نظر سلاح، تجهیزات و پتانسیل در چه وضعیتی قرار داشتند و این نیرویی که حرکتش را به عنوان مهاجم آغاز کرده بود، نیتش چه بود و توانمندی‌اش به چه شکل بود.

رژیم بعث عراق با 12 لشکر و حجم وسیعی از تجهیزات و سلاح و پشتوانه عظیمی همچون حمایت کشورهای غربی و شرقی آمده بود که سه روزه تهران را فتح کند، یعنی با این ظرفیت و این پتانسیل قوی تهاجم خودش را به مرز شروع کرده بود. در مقابل، ‌یکان‌هایی که بدون پشتوانه بودند، به صورت خط پدافندی واحد در برابر او صف‌آرایی کرده بودند، اما باز همین نیروهای محدود در مقابل همین پتانسیل قوی ایستادگی می‌کردند و اجازه پیشروی قابل توجهی را به او ندادند و در روزهای دوم و سوم جنگ ارتش عراق را متوقف کردند و بعد از آن ارتش دشمن تا پایان جنگ هیچ پیشروی‌ای نداشت بلکه یا دفاع می‌کرد یا عقب می‌رفت. در واقع روزهای ابتدایی جنگ روزهای موفقیت‌آمیزی برای ما بود؛ چرا که دلاورمردان نیروی زمینی ارتش با همان توان رزمی محدود و اندک نیروهای حاضر در مرزها با مقاومت و ایستادگی و دفاع جانانه خود موفق شدند ماشین جنگی عراق را متوقف کنند و اجازه پیشروی به نیروهای متجاوز را ندهند. اگر دشمن می‌توانست بیشتر از این پیشروی کند بیرون راندن آنان در سال‌های بعدی جنگ مستلزم عملیات‌های آفندی بیشماری بود.

* برای مردم سؤال است که 34 روز طول کشید تا خرمشهر به دست دشمن بیفتد و تصور می‌کنند که فقط همین تعداد قلیلی که در خرمشهر مشغول دفاع بودند از شهر دفاع می‌کردند. در آن مدت یکان‌های دیگر ما مثل لشکر 77 خراسان، لشکر 58، لشکر 84 و... چه می‌کردند، آیا برای کمک به مدافعان خرمشهر تحرکی نداشتند؟

* یکی از دلایلی که باعث شد خرمشهر این مدت مقاومت کند و به دست رژیم بعثی عراق نیفتد، علاوه بر نیروهای مقاومی که در شهر بودند، تکاوران نیروی دریایی که شاید کمتر جایی از این‌ها اسم برده شده و نیروهای مقاوم داخل پادگان دژ خرمشهر بودند. ما می‌بینیم که یک گردان از دانشگاه افسری وارد خرمشهر می‌شود و یک گردان هم به سمت سوسنگرد رفتند. این گردان می‌آید در کنار مدافعان خرمشهر، تکاوران دریایی و ‌یکان دژ قرار می‌گیرند و آن مقاومت جانانه را از خرمشهر انجام می‌دهند. ‌یکان‌های دیگر هم آسوده نیستند و ما می‌بینیم که ‌یکان‌هایی از لشکر 77 درگیر غائله گنبد و ترکمن صحرا هستند و تعدادی هم در شمال غرب در کردستان درگیر هستند. تعدادی از ‌یکان‌های این لشکر هم می‌آیند و خودشان را به خرمشهر می‌رسانند، یعنی در مقاومت‌های اولیه خرمشهر، هم ‌یکان‌هایی از لشکر 77 که استقرارش در شمال شرقی کشور است، حضور دارند، این نشان می‌دهد که نیروی زمینی تهدیدات را رصد کرده و با آن تلاش و توانی که داشته درصدد مقابله با تهدیدات بوده و خوب هم مقاومت کرده است. مجموعه نیروی زمینی به بهترین شکلی که مقدور بوده در مقابله با دشمن ایستاده است. طرح‌های نیروی زمینی در آن زمان و با توجه به امکانات آن روز و ابزاری که ارتش داشت بهترین طرح‌های موجود بود و بهتر از آن نمی‌توانست اقدام کند. مستندات این را هیأت معارف جنگ هم ارائه داده و اگر کسی ادعا کند که نیروی زمینی بد یا ضعیف عمل کرد، ادعایی نابخردانه و واهی است. مدارک نشان می‌دهد که اینها به بهترین شکل ممکن حضور پیدا کردند و چیزی کم نگذاشتند. این همان ارتشی است که عرض کردم ضربات زیادی را تحمل کرده بود.

* چند ماه بعد از این اتفاق عملیات‌های سال دوم جنگ شروع می‌شود؛ عملیات‌های زیبا، موفق و بسیار کلاسیک ثامن ‌الائمه(ع)، طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس و بر خلاف گفته‌ها، جنگ کاملاً کلاسیک انجام می‌شود و اصول جنگ کاملاً رعایت و با وحدت فرماندهی، موفقیت‌های بزرگی نصیب رزمندگان اسلام می‌شود، چه عواملی سبب موفقیت‌های این برهه شد؟

* علت آن نزدیک شدن ارتش و سپاه بود. وحدتی که بین ارتش و سپاه ایجاد شد یکی از دلایل اصلی موفقیت‌های سال دوم جنگ بود. یکی دیگر از عوامل کلیدی این مسأله حرکت شهید صیاد شیرازی بود. ایشان آمدند و دانشگاه جنگ نیروی زمینی را تعطیل و اساتید آن دانشگاه را فراخوان کردند، و به مناطق آوردند و تأکید کردند که طراحی عملیات‌ها را به عهده بگیرند و عملیات‌های کربلای 1، 2 و 3 ساماندهی و طراحی شدند. کربلای1، همان عملیات طریق‌القدس در منطقه میانی خوزستان بود. کربلای 2 و فتح‌المبین در شمال خوزستان و نهایتاً بیت‌المقدس بود که منجر به آزادسازی خرمشهر شد. یکی از دلایل می‌تواند حضور این نفرات طراح باشد که آمدند و طراحی‌های جنگ را به عهده گرفتند و ترکیبی از این‌ها ـ یعنی وحدت ارتش و سپاه و حضور طراحان عملیات ـ سبب شد که ما شاهد پیروزی‌های عظیمی در سال دوم جنگ باشیم. این عوامل مهمی است که می‌شود مطرح کرد. سال اول جنگ بیشتر اقدامات ما عکس‌العملی بود و ما طراحی درستی برای عملیات عمده نداشتیم و بیشتر نگاه می‌کردیم که دشمن می‌خواهد چه بکند و مادر مقابل او پدافند می‌کردیم و کارهای ما بازتابی از حرکت‌های دشمن بود، تا این که ما توانستیم دشمن را متوقف کنیم. البته در خلال این اقدام‌ها، یکسری عملیات کوچک و گشتی‌هایی در حد گردان و گروهان ساماندهی می‌شد و این اعتماد ‌به ‌نفس در نیروهای ما به وجود می‌آورد که ما هم می‌توانیم عملیات بزرگی را ساماندهی و اجرا کنیم و در سال دوم جنگ این ذهنیت برای نیروهای ما پیش آمد.این راهم بگویم که تا موقعی که بنی‌صدر بود به هیچ‌عنوان نمی‌گذاشت ارتش و سپاه به یکدیگر نزدیک شوند و دستور داده بود نیروهای ارتشی به هیچ‌عنوان مجاز نیستند که سلاح و مهمات در اختیار سپاه بگذارند. وی ادامه داد: از طرف دیگر او یک طرح خیلی بچه‌گانه داشت؛ یعنی اینکه ما باید اجازه بدهیم دشمن وارد خاک‌مان شود و زمین بدهیم و زمان را بگیریم و بعد ضربه‌هایی را بزنیم. این استراتژی ما سبب شد زمین‌های زیادی را از دست بدهیم و متحمل تلفات بسیار زیادی شویم ولی الحمدلله با تشخیص ناکارآمدی ایشان توسط مجلس و تصویب حضرت امام(س) و رفتن بنی‌صدر اولین عملیات به نام فرمانده کل قوا خمینی روح خدا شکل گرفت و ارتش و سپاه در کنار همدیگر این عملیات را انجام دادند. وی افزود: در رابطه با تلفیق این دو نیرو (ارتش و سپاه) باید عرض کنم ارتش سازمانی بود که در جنگ کلاسیک و براساس آموخته‌های نظامی عمل می‌کرد و طبق دانسته‌هایی که در مدارس نظامی یاد گرفته بود، عملیات‌هایش را سازماندهی می‌کرد و نیروهای سپاه هم یک‌سری جوانان پرشور انقلابی و از جان‌گذشته بودند و اینها وقتی کنار همدیگر قرار گرفتند کارهای بزرگی انجام دادند. اولین ارتباط سپاه و ارتش به صورت علنی و ملموس به دست توانای شهید صیاد شیرازی انجام شد که قرارگاه مشترک کربلا را ساماندهی کرد و ارتش و سپاه را در قالب یک قرارگاه به پای کار آورد و سبب شد نیروی منسجم و متخصصی به نام نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران شکل گیرد و این دو در کنار هم توانستند عملیات‌های بزرگی را انجام دهند.

* یکی از ارگان‌ها و سازمان‌هایی که در جنگ تحمیلی نقش داشت، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در سال اول و دوم جنگ به صورت یک ‌یکان نظامی تشکیل شد. ارتش چه نقشی در تأسیس، پشتیبانی و تدارک سپاه داشت؟

* از همان ابتدای تأسیس سپاه و حتی بسیج، من استخدامی دوره دوم بعداز انقلاب هستم، خاطرم هست در دوران انقلاب، ما هم در کنار مردم در تظاهرات شرکت داشتیم و با پیروزی انقلاب ما هم آمدیم و هسته‌های مقاومت را در مساجد تشکیل دادیم و شب‌ها نگهبانی می‌دادیم و بعدها که کمی کلاس کار بالاتر رفت، درجه‌دارانی از لشکر 92 آمدند و به ما آموزش سلاح M1 را دادند و تیم‌های 22 نفره تشکیل دادیم. من آموزش نظامی خودم را در بسیج مدیون بچه‌های لشکر 92 هستم. در رده بالاتر، دوستان ارتشی ما هستند که در تشکیل سپاه نقش دارند. شهید کلاهدوز سروان زرهی نیروی زمینی و از کسانی بود که در تأسیس سپاه نقش داشته است. عمده آموزش‌های برادران سپاهی ما در ارتش انجام می‌گرفت، خاطرم هست در مرکز پیاده خیلی از دوستان ما در ابتدای انقلاب و خیلی از دوستان سپاه در همین کمیته هوابرد آموزش دیدند و هسته‌های اصلی ‌یکان‌ها، تیپ‌ها و لشکرهای سپاه را تشکیل دادند.

این است که می‌توانیم بگوییم در شکل‌گیری سپاه پاسداران، ارتش جمهوری اسلامی ایران نقش کلیدی و محوری داشت و در جنگ هم با همدیگر همراهی کردند و خود دوستان و برادران سپاهی ما ارتش را برادر بزرگ‌تر می‌دانند و خطابی که ما در جلسات داریم، این است که ارتش را برادر بزرگ‌تر می‌دانند.

* در تاریخ جنگ می‌بینیم که در مقطعی، دشمن مدتی چزابه را زیر آتش شدید خود می‌گیرد و پیوسته تبلیغ می‌کند که چزابه را گرفته است، تا حدی از این عملیات روانی او مؤثر می‌افتد و سرانجام با حضور مسئولان در منطقه و مشاهده مقاومت رزمندگان ارتش این صلابت و استواری مرزبانان مورد تحسین قرار می‌گیرد. سؤال این است که ما در زمینه استفاده از رسانه در جنگ روانی چه کرده‌ایم؟

* ما در رابطه با تبلیغات روانی حرکت عمده‌ای نداشتیم. تبلیغات جنگ با ستاد تبلیغات جبهه و جنگ بود که عمدتاً توسط برادران سپاهی ما انجام می‌شد. همه همت و تلاش ارتش به شکل‌گیری و طراحی عملیات‌ها صرف می‌شد و کارهای پدافندی چون حرکات آفندی یک بخش کار و بخش مهم دیگر کار نگهداری از مرزها بود که بیشتر مسئولیتش بر عهده نیروی زمینی ارتش بود. الان هم که می‌بینیم اسناد درستی در اختیار ارتش و نیروی زمینی از جنگ نیست، شاید به دلیل کمتر توجه کردن به تبلیغات و عملیات روانی بوده است. نکته‌ای که درباره اطلاع‌رسانی از جنگ مغفول مانده این است که در شروع جنگ ما با دو نوع حضور در جبهه مواجه بودیم. یکی در قالب نیروهای بسیج و یک بخش هم در قالب سربازی. سرباز باید دو سال خدمت و از کانال مخصوصی عبور می‌کرد. اما نیروی بسیج از تمامی اقشار کشور اعم از هنرمند، دانشگاهی، محصل، مدیر، مدیرعامل، نماینده فیلمساز، نویسنده، شاعر و... می‌آمد و تمامی بخش‌های مختلف جامعه در سنین مختلف که مایل به حضور در جبهه بودند در قالب بسیج می‌آمدند. نویسنده براساس آنچه دیده، نوشته است و شاعر و فیلمساز هم همین طور، این باعث شد که اینجا بدون این که قصد و غرضی وجود داشته باشد، حق ارتش و نیروی زمینی به نوعی نادیده گرفته شود. آنها نیامدند ببینند که یک تانک چیفتن یا یک بالگرد وقتی می‌رود در عمق میدان نبرد، با چه دشواری‌هایی آماده می‌شود و حتی چگونه سوخت لازم را تأمین می‌کند و تعمیرات رده یک و دو و سه بالگرد چطور انجام می‌شود تا بتواند ساعت‌های متمادی عملیات کند، لذا نتوانستند با این حضور ارتباط برقرار کنند.

* ما 8 سال جنگ را با یک سری مشخصه‌های خودش پشت سر گذاشتیم؛ دراین چند ساله هم در منطقه شاهد دو جنگ 33 روزه و 22 روزه بوده‌ایم. جنگ‌های اخیر نشان داد که شکل جنگ‌ها کاملاً عوض شده است، بعضی عقیده دارند که به خاطر تغییر شکل جنگ و تجهیزات و استفاده از فناوری‌های جدید، حالت مقابله تن به تن و صف‌آرایی دو نیروی مقابل هم کمرنگ و نقش نیروی زمینی هم در جنگ کمرنگ‌تر شده است، آیا این استدلال را قبول دارید؟

* من نظرم عکس این‌هاست. این جنگ‌ها که گفتید اهمیت نیروی زمینی را نشان داد. اگر ارتش رژیم صهیونیستی که به نوعی کوچک شده ارتش آمریکاست، موفقیتی در این جنگ‌ها کسب نکرد، به خاطر این بود که پای سربازش به زمین لبنان یا غزه نرسید. به قول خودشان، زمانی موفقیت حاصل می‌شود که پای سرباز روی زمین هدف باشد. اگر نیروی زمینی بداند که چگونه از زمین استفاده کند و سلاح سبکش را خوب به کار بگیرد، می‌تواند در مقابل یک نیروی فرامنطقه‌ای که از تجهیزات «های‌تک» و فوق مدرن استفاده می‌کند، موفق باشد، لذا با این شناخت و آگاهی، ما روی نیروی زمینی کار کردیم، نه بعد از این جنگ‌ها، بلکه بعداز 11 سپتامبر که فضای جدیدی بر جهان و منطقه حاکم شد. تا آن موقع برای آموزش‌ها، کلاسیک کار می‌کردیم اما بعد از این حادثه که واژه‌های جدیدی وارد جنگ شد؛ اعم از جنگ ناهمگون و ناهمتراز و نامتقارن و بیوتروریسم، ما خودمان را در آن قالب بردیم یعنی با توجه به تغییر شکل تهدیدات، ما هم تاکتیک‌هایمان را عوض و تلاش کرد ه ایم با توجه به توانمندی‌های دشمنان، خودمان را آماده مقاومت بکنیم. امروز توان رزمی و دفاعی، آموزش‌ها، برنامه‌ها، طرح‌ها و تاکتیک‌های ما با رویکرد نوین و برخوردهای اخیر منطقه همخوانی و مناسبت دارد.

* ارتش را با ماهیت رزمی‌ آن می‌‌شناسند و حضورش را در جنگ می‌بینند. ارتش ما بعد از اتمام جنگ تحمیلی چه فعالیت‌هایی داشته است؟

* نیروی زمینی ارتش بعد از جنگ با عراق، کماکان در مرزها با خیلی از ‌یکان‌هایش باقی ماند، جنگ تمام شد و بسیاری از مردم فکر می‌کردند که نیروی زمینی به پادگان‌ها برگشته است و ساخت و ساز می‌کند و به خودش می‌رسد، اما در تمامی این مدت، گردان‌های مهندسی، مأموریت پاکسازی میادین مین و مناطق آلوده را به عهده داشتند و مثل زمان جنگ، شهید می‌دادند و شهدای بسیاری نیز در این راه داده‌اند، اما بحمد‌الله بیش از یک میلیون هکتار اراضی آلوده به مین را پاکسازی کرده‌اند. درباره عمده ‌یکان‌هایی که در پادگان‌ها بودند هم باید بگویم، این قابلیت و ظرفیت در نیروی زمینی وجود دارد که بتواند پروژه‌های عمرانی کشور را اداره کند، اما تأکید فرمانده معظم کل قوا به نیروی زمینی این است که آمادگی رزمی خودش را حفظ کند و ارتقا بدهد. الان در بخش پدافند غیرعامل، گردان‌های مهندسی ما به گونه‌ای کار می‌کنند که خیلی از شرکت‌های معتبر بیرون نمی‌توانند چنین سازه‌های زیرزمینی را آماده کنند و چنین قابلیتی در نیروی زمینی هست، اما در جهت ارتقای توانمندی به کار گرفته می‌شود چند پروژه راهسازی و مشابه آن را هم اداره کرده‌ایم، اما چون دیدیم آموزش و توانمندی ما را به آن سمت معطوف می‌کند، خودداری کردیم و رفتیم به سمت توانمندی رزمی. یکی دیگر از مأموریت‌های نیروی زمینی در زمان صلح، کمک‌رسانی در زمان وقوع بلایای طبیعی است؛ می‌بینیم که کارنامه نیروی زمینی در این رابطه بسیار درخشان است. در زمستان سال 86 در یخبندان و بحران بارش برف سنگین که در منطقه زنجان و قزوین ایجاد مشکل کرد، اگر نفربرهای لشکر 16 نبودند، به ده‌ها نفر از ساکنان و مسافران تلفات جدی وارد می‌‌شد. در زلزله بم، آن نفراتی که زیر آوار بودند، اولین صدای کمکی را که شنیدند، صدای بالگردهای هوانیروز کرمان بود که بالای سرشان بودند. دلاورمردان نیروی زمینی ارتش با پایان یافتن جنگ همچنان مقاوم ایستاده‌اند و طی 32 سال عمر با برکت انقلاب اسلامی به حراست و مرزبانی از تمامیت ارضی کشور پرداخته‌اند و در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان مسلح و منافقینی که قصد داشتند به صورت غیرقانونی وارد کشور شوند مقابله کرده‌اند.

* راهبرد ما یک راهبرد دفاعی است. طبیعی است که وقتی تهاجمی صورت بگیرد، ما ضربه دوم را می‌زنیم. آیا این ضربه دوم، قدرت بازدارندگی در برابر تهاجم بعد ی را دارد؟

* ضربه دومی که پیش‌بینی شده به مراتب سنگین‌تر از ضربه اول است، یعنی ما در طرح‌های دفاعی یک سری برنامه‌هایی داریم. هم طرح‌های دفاعی و هم طرح‌های جبرانی در دستور کار قرار دارد. خیلی وارد کنه قضیه نمی‌شوم، اما مطمئناً ضربه دوم به مراتب قوی‌تر از ضربه اول است و این شعار و عملیات روانی نیست، توانمندی‌ای است که بحمد‌الله در نیروهای مسلح ما وجود دارد.

* بخش عمده‌ای از تجهیزات ما در جنگ فرسوده شد و از بین رفت و تسلیحات نظامی هم در این مدت پیشرفت‌های زیادی کرد‌ه‌اند و ما ناچار شد ه ایم در زمینه خودکفایی حرکت کنیم. ما در جهاد خودکفایی نیروی زمین چه اقدام‌هایی داشتیم؟

* «جهاد خودکفایی» حرکت‌های خوبی را انجام داده است و الگوهای خوبی را تصویر و ترسیم می‌کند. چون وظیفه جهاد خودکفایی این است که الگویی را آماده کند و به صنایع دفاعی بدهد و آنها آن را توسعه و افزایش ‌دهند. نمونه‌اش که سالیان قبل ارائه شده و نمونه بهینه شده‌اش در سال گذشته تولید شد، تانک ذوالفقار و نفربر صیاد است. همچنین در این مدت تولید انواع جمرها را داشتیم که توسط ستاد کل تأیید شد. امروز در نیروی زمینی ارتش پروژه‌های تحقیقاتی دفاعی و رزمی بسیاری به بهره‌برداری و تولید انبوه رسیده است. طراحی، ساخت و بهینه‌سازی انواع نفربرها و خودروهای نظامی در نیروی زمینی ارتش به انجام رسیده است. بسیاری از ادوات و خودروها که در طول جنگ صدمه دیده و از کار افتاده بود با همت و تلاش کارشناسان و محققان این نیرو بازسازی و تعمیر شده و به توان رزمی و عملیاتی این نیرو پیوسته‌اند. چندین هزار نوع از قطعات مورد نیاز سلاح‌ها، ادوات و تجهیزات نظامی در این نیرو طراحی و ساخته شده است. هواپیماهایی نیروی زمینی ارتش در راستای آماده به کار بودن بالگرد و انجام پروازهای آموزشی و عملیاتی تمامی مایحتاج نظامی و قطعات مورد نیاز را در داخل تعریف و تولید کرده است. ما در زمینه استقلال و خودکفایی تجهیزات نظامی خوشبختانه به رشد و پیشرفت خوبی دست پیدا کرده‌ایم. این توان امروز به ساخت هواپیما، ناوشکن و... رسیده است و از ساخت قطعه و بازسازی تعمیر بسیار فراتر رفته است و با قاطعیت بیان می‌کنم که در این خصوص هیچگونه وابستگی نظامی به هیچ کشوری نداریم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.