در تاریخ 19 شهریور 1367 از امام خمینی درخصوص حکم شطرنج و خرید و فروش آلات موسیقی استفتا شد که متن نامه و پاسخ ایشان به شرح زیر است:

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم. خدمت مرجع عالیقدر حضرت آیت اللَّه العظمى امام خمینى- دامت برکاته.

1- از آنجا که آلات لهو و لعب استفاده‏هاى مشروع از قبیل نواختن سرودها را دارد آیا خرید و فروش آن بى‏اشکال است؟.]

بسمه تعالى.

خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلّله آن اشکال ندارد.

[2- اگر شطرنج آلات قمار بودن خود را به‏طور کلى از دست داده باشد و چون امروز تنها به عنوان.

یک ورزش فکرى از آن استفاده گردد بازى با آن چه صورتى دارد؟].

بسمه تعالى.

بر فرض مذکور اگر برد و باختى در بین نباشد اشکال ندارد.

صحیفه امام؛ ج 21، ص 129

در پی انتشار این استفتا مرحوم آیت الله محمد حسن قدیری از اعضای دفتر امام خمینی در تاریخ 2 مهر نامه‌ای خطاب به ایشان نوشتند و مواردی را مطرح کردند که نامه و پاسخ امام در ذیل آمده است:

[خدمت حضرت مستطاب آیت اللَّه العظمى امام خمینى- مد ظله العالى

با عرض سلام و ادب و احترام، اخیراً دو استفتاء منتشر شده که در یکى از خرید و فروش آلات لهو سؤال شده و در جواب آمده که خرید و فروش آلات مشترکه به قصد محلله آن اشکال ندارد. و در دیگرى در سؤال مفروض است که امروز شطرنج بکلى آلت قمار بودن خود را از دست داده و تنها به صورت ورزش فکرى درآمده است و در جواب آمده است که بر فرض عمل مزبور اگر بُرد و باختى در بین نباشد اشکال ندارد. و آقاى مورد اعتمادى نقل کردند که در بعضى روزنامه‏ها بر فرض مزبور را ننوشته است .

در اینجا سؤالاتى مطرح است .

1- خرید و فروش آلات مشترکه مانع ندارد مگر اینکه قصد منفعت حرام در بین باشد. پس چرا در جواب سؤال اول قصد حلال قید شده است؟.

2- در سؤال دوم سائل محترم از کجا ادعا مى‏کند که امروز شطرنج آلت قماربودن خود را بکلى از دست داده و تنها ورزش فکرى شده است؟.

3- در روایت معتبره است از سکونى از حضرت صادق- علیه السلام:

اول- قال: قال رسول اللَّه (ص) انهاکم عن الزفن و المزمار و عن الکوبات و الکبرات .

دوم- قال: نهى رسول اللَّه (ص) عن اللعب بالشطرنج و انزو ...

زفن، به معناى رقص است (مجمع البحرین) مزمار، نامى است که مطلق نى را شامل مى‏شود و نهى حضرت، حجت بر تحریم است مگر حجتى بر خلاف باشد. و هردو دلیل اطلاق دارد.

بنابراین استفاده مى‏کنم که نى زدن حرام است چه نى آلت مختصه باشد یا مشترکه و بازى شطرنج حرام است چه آلت قمار را از دست بدهد یا نه. و دعواى انصراف منشأ صحیحى مى‏خواهد که به نظر نمى‏رسد و آنچه ممکن است گفته شود مثل غلبه یا آلیت در آن زمان منشأ صحیحى نیست. و البته در حد خودم در ادله فحص و به مطالب حضرتعالى هم مراجعه نمودم حجتى بر خلاف اطلاق مزبور نیافتم. ادله میسر و لهو تطبیق بر آلات منافاتى با اطلاق ندارد و علت منصوصه‏اى هم در ادله نیست و در هر صورت اگر ساحت قدس حضرتعالى از اینگونه مسائل به دور باشد به نظر من بهتر است و ضرورتى در نشر آنها دیده نمى‏شود. دیگر هرطور صلاح مى‏دانید. از جسارت عذر مى‏خواهم و از خداوند متعال دوام سایه بلند پایه آن حضرت را مسئلت دارم. والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته - 4 صفرالخیر 1409- محمدحسن قدیرى‏].

بسمه تعالى

جناب حجت الاسلام آقاى قدیرى- دامت افاضاته.

پس از عرض سلام و قبل از پرداختن به دو مورد سؤال و جواب، اینجانب لازم است از برداشت جنابعالى از اخبار و احکام الهى اظهار تأسف کنم. بنابر نوشته جنابعالى زکات تنها براى مصارف فقرا و سایر امورى است که ذکرش رفته است و اکنون که مصارف به صدها مقابل آن رسیده است راهى نیست و «رِهان» (1) در «سَبْق» (2) و «رِمایه» (3) مختص است به تیر و کمان و اسب دوانى و امثال آن، که در جنگهاى سابق به کار گرفته مى‏شده است و امروز هم تنها در همان موارد است. و «انفال» (4) که بر شیعیان «تحلیل» (5) شده‏ است، امروز هم شیعیان مى‏توانند بدون هیچ مانعى با ماشینهاى کذایى جنگلها را ازبین ببرند و آنچه را که باعث حفظ و سلامت محیط زیست است را نابود کنند و جان میلیونها انسان را به خطر بیندازند و هیچ کس هم حق نداشته باشد مانع آنها باشد، منازل و مساجدى که در خیابان کِشیها براى حل معضل ترافیک و حفظ جان هزاران نفر مورد احتیاج است، نباید تخریب گردد و امثال آن. و بالجمله آنگونه که جنابعالى از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید بکلى باید از بین برود و مردم کوخ نشین بوده و یا براى همیشه در صحراها زندگى نمایند.

و اما راجع به دو سؤال، یکى بازى با شطرنج در صورتى که ازآلت قمار بودن بکلى خارج شده باشد، باید عرض کنم که شما مراجعه کنید به کتاب جامع المدارک مرحوم آیت اللَّه آقاى حاج سید احمد خونسارى که بازى با شطرنج را بدون رهن جایز مى‏داند و در تمام ادله خدشه مى‏کند، در صورتى که مقام احتیاط و تقواى ایشان و نیز مقام علمیت و دقت نظرشان معلوم است، اما اینکه نوشته‏اید از کجا سائل به دست آورده که شطرنج بکلى آلت قمار نیست، این از شما عجیب است، چون سؤالها و جوابها فرض است و بنابراین آنچه را من جواب داده‏ام در فرض مذکور است که اشکالى متوجه نیست و در صورت عدم احراز باید بازى نکنند. و عجیبتر آنکه نوشته‏اید چرا به جاى «قصد حرام نباشد»، «قصد حلال» نوشته شده؟ گویى عمل شخص متوجه و قاصد بدون قصد هم مى‏شود، در این صورت «قصد حلال» مساوق است با نبودن «قصد حرام».

و اما در قضیه خرید و فروش آلات مشترکه براى مقصد حلال، اشتباه بزرگى کرده‏اید که گمان کرده‏اید خرید و فروش براى منفعت حلال، یعنى استفاده حرام کردن و این برخلاف آنچه نوشته شده است مى‏باشد. البته در این زمینه‏ها مسائل زیادى است که حال‏ و وقت من اجازه تعقیب آنها را ندارد. از جنابعالى که فردى تحصیلکرده و زحمت کشیده‏اى مى‏باشید، توقع نبود که اینگونه برداشت کرده و آن را به اسلام نسبت دهید.

شما خود مى‏دانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید مى‏دانم، ولى شما را نصیحت پدرانه مى‏کنم که سعى کنید تنها خدا را درنظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس نماها و آخوندهاى بیسواد واقع نشوید، چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس نماهاى احمق و آخوندهاى بیسواد صدمه‏اى بخورد، بگذار هرچه بیشتر بخورد. از خداوند متعال توفیق جنابعالى را در خدمت به اسلام و مسلمین چون گذشته خواهانم. والسلام علیکم و رحمة اللَّه .

- 2/7/67.

- روح اللَّه الموسوى الخمینى.

(1)- گرو بستن، شرط بستن.

(2)- گرو و شرط بندى در مسابقه تیراندازى یا اسب دوانى.

(3)- تیرانداختن، تیراندازى.

(4)- انفال (به فتح همزه)، جمع نَفَل: به معنى غنیمت، بهره، هبه. در قرآن کریم، سوره «انفال»، واژه «انفال» اینچنین معنا شده است: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْانْفالِ قُلِ الْانْفالُ للَّهِ وَالرَّسوُلِ فَاتَّقُوااللَّهَ وَ اصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ وَ اطیعُوااللَّهَ وَ رَسُولَهُ انْ کُنْتُمْ مؤمِنینَ» (اى رسول ما) چون امت از حکم انفال (غنایم رسیده به دست مسلمانان بدون جنگ و زحمت از قبیل معادن بیشه، زمین خراب بدون مالک و قطایع ملوک و غیره) را بپرسند، جواب دِه که «انفال» مخصوص خدا و رسول است (که رسول و جانشینانش به هرکس و به هر قدر که صلاح باشد بخشند) در این صورت شما مؤمنان باید از خدا بترسید (و در مورد انفال از طمع ونزاع و تفرقه بپرهیزید) و بین خودتان صلح و آشتى برقرار کرده و خدا و رسولش را اطاعت کنید اگر اهل ایمانید.

(5)- حلال.

صحیفه امام؛ ج 21، ص 149-152

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
27 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.