پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

پرتوی بر تفسیر عارفانه کشف الاسرار

دلیل راه -11

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران : ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریف‌ترین ماه‌های سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می‌شودو عبادت در یکی از شب‌های آن (شب قدر )بهتر از عبادت هزار ماه است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماه‌ها است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعاتش بهترین ساعات است. بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفس‌های شما تسبیح، خواب شما عبادت، عمل‌هایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.»
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی یادگار گرامی امام راحل به برکت ایام مبارک ماه رمضان سلسله نوشتاری را در اختیار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران قرار داده اند که از امروز تا پایان ماه مبارک رمضان تقدیم خوانندگان وکاربران گرامی و علاقمندان اهل بیت (ع) و دوستداران بیت امام خمینی (س) می کند ،باشد تا در این راه قدمی هرچند کوچک برداشته باشد .
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در این نوشتار آنچنان که خود نوشته است : "نگارنده را امسال فراغتی حاصل شد تا کتاب شریف کشف الاسرار نوشته ابوالفضل رشید الدین میبدی را به مطالعه برگیرد و از همین رو بر آن شدم که گوشه هایی از آن را که موافق طبع ایام روزه داری است،خدمت برادران و خواهران تقدیم کنم و به فراخور مطالب آن از تفاسیر و متون دیگر اسلامی بهره گرفته و آن را ضمیمه نوشتار کنم.
"بخشهای قبلی این سلسله نوشتار که با عنوان "دلیل راه "منتشر می شود،روزهای گذشته منتشر شد؛اینک بخش یازدهم تقدیم می شود :

فصل پنجم
«ارمض الله فیه ذنوب المؤمنین»


میبدی می نویسد:
شهر رمضان الذی انزل فیه القران هدی للناس و بَیِّنات من الهدی و الفرقان فمن شهد منکم الشهر فلیصمه و من کان مریضاً أو علی سفرٍ فعِدَّةٌ من أیام اخر یُرید الله بکم الیُسر و لایرید بکم العسر و لِتَکملوا العِدَّةَ و لِتُکَبِّروا الله علی ما هدیکم و لعلّکم تشکرون أی أتاکم شهرُ رمضان ـ می گوید: اینک ماه رمضان اقبال کرد بر دوستان، ماهی که هم بشوید، هم بسوزد: بشوید با آب توبه دلهای مجرمان [را و] بسوزد با آتش گرسنگی تن های بندگان [را].
اشتقاق رمضان از «رَمضا» است یا از «رَمض». اگر از رمضا است آن سنگ گرم باشد که هر چه بر آن نهند بسوزد، و اگر از رمض است باران باشد که به هرچه رسد، آن را بشوید.
مصطفی(ص) را پرسیدند که رمضان چه باشد؟ گفت: «أرمض الله فیه ذنوب المؤمنین و غفرها لهم.»
انس مالک گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که گفت: «هذا رمضان قد جاء، تُفتح فیه ابواب الجنة و تُغلق فیه ابواب النار، و تُغلق فیه الشیاطین، من ادرک رمضان فلم یغفر له فمتی؟» [این ماه رمضان است که آمده است، درهای بهشت در آن باز است و درهای آتش بسته است و در آن شیطان ها به بند هستند. هرکس رمضان را درک کند و بخشیده نشود کسی بخشیده می شود؟] و قال صلی الله علیه و آله: «لو اذن الله للسموات و الارض أن تتَکلّما لبشّرتا صوّام رمضان بالجنة» [ترجمه: اگر خداوند به آسمان ها و زمین اذن می داد که سخن بگویند، روزه داران ماه رمضان را به بهشت بشارت می دادند] ای مسکین که قدر این نعمت نمی دانی، هر کجا در عالم نواختی است و شرفی در کنار تو نهادند، و تو از آن بی خبر، اسلام که از همه ملت ها برتر است و بهتر، دین تو آمد، قرآن که از همه کتاب ها عزیزتر است، کتاب تو. مصطفی(ص) که سید ولد [فرزندان] آدم است و چشم و چراغ مملکت و پیشرو جهانیان در قیامت، رسول تو، کعبه که شریف ترین بقعه هاست، قبله تو، ماه رمضان که از همه ماه ها فاضل تر است و شریف تر است، ماه تو و موسم معاملت تو، ماهی که در آن ماه، معاصی، مغفور و شیاطین، مقهور، بهشت در او آراسته، و در ها گشاده و درهای دوزخ در او بسته، و بازار مفسدان در او شکسته، و اعمال مطیعان با اخلاص پیوسته، و گناهان گذشته و آلودگی نبشته در آن سوخته.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام گفت: «اگر الله خواستی که امت احمد را عذاب کند ماه رمضان به ایشان ندادی، و نه سوره قل هو الله احد. خداوندان معرفت را اینجا رمزی دیگر است: گفتند: ـ رمضان از آن گفتند ـ که رب العزة در این ماه دل های عارفان از غیر خود بشوید، پس به مهر خود بسوزد، گه در آتش دارد گه در آب، گه تشنه گه غرقاب، نه غرقه سیراب و نه تشنه را خواب، و زبان حال ایشان می گوید:
گر بسوزد گو بسوز و ور نوازد گو نواز
عاشق آن به کو میان آب و آتش در بود
تا بدان اول بسوزد پس بدین غرقه شود
چون زخود بی خود شود، معشوقش اندر بر بود

این است که پیر طریقت گفت: ـ حین سئل عن الجمعیة ـ فقال: «أن یقع فی قبضة الحق، و من وقع فی قبضة الحق، احترق فیه و الحق خلفه.» [جمعیت آن است که در نشست حق باشی. و هر کس در مشت حق باشد، در آن آتش می گیرد در حالی که خداوند پشت سر اوست.]
در عشق تو بی سریم سر گشته شده
وز دست امید ما سر رشته شده
مانند یکی شمع به هنگام صبوح
بگداخته و سوخته و کشته شده»

(کشف الاسرار، میبدی، ج1، ص495)
در این گفتار چند نکته است که با هم ملاحظه می کنیم:
یکم. معنای لغت رمضان چیست:
ابن عربی می نویسد: «رمضان از اسماء الهی است و به معنای صمد است.» (الفتوحات المکیة، ج1، ص604 / موسوعة الکسنزان، ج10، ص72)
استاد بزرگوار حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در این باره می نویسند: «رمضان از ریشه «ر م ض» به معنای شدت حرارت است1 و در اصطلاح، ماه نهم از ماه های قمری را گویند. در علت نام گذاری این ماه به رمضان وجوهی گفته اند مانند: 1. رَمَض، بارانی است که قبل از پاییز می بارد و زمین را شست و شو می کند ؛2 همچنین ماه رمضان انسان ها را از گناه شست و شو و دلهایشان را پاک می کند ؛ 3
2. رَمض، حرارت سنگ بر اثر تابش خورشید است 4و روزه دار حرارت تشنگی و مانند آن را احساس می کند ؛5
3. رَمَضَ النصلَ (و نَصلِ رمیض) یعنی تیر را تراشید .6 ابن اثیر آورده است: اگر کسی را در حضور او مدح کنی گویا کارد رمیض (تیز) را بر حنجره او گذرانده باشی: ... فکأنّما أمررت علی حلقه موسی [تیغ] رمیضاً .7 در ماه رمضان تیر را تیز می کردند تا در ماه شوال قبل از رسیدن ماه های حرام جنگ صورت پذیرد ؛8 4. رمضان از اسمای الهی است و بر اثر رحمت پروردگار گناهان بر طرف می شود .9 البته برخی بر آن اند که حدیثی که دلالت می کند بر این که رمضان از اسمای الهی است ضعیف است و در حدیث صحیح، اطلاق عنوان رمضان بدون اضافه شهر مشهود است ؛ 5
10. هنگام نامگذاری ماه ها، نام هر ماهی را به مناسبت فصلی که در آن واقع شده بود انتخاب می کرده اند و چون این ماه با گرم ترین روز های سال همزمان شد آن را رمضان نامیدند .11 (تسنیم، جوادی آملی، ج9، ص321)
نکته دوم. ماه رمضان، ماه رحمت الهی است:
درباره این که ماه رمضان، ماه رحمت خداوند است در روایات اهل بیت اشارات فراوانی یافت می شود.
شیخ صدوق رحمه الله در کتاب فضائل الأشهر الثلاثة (ص117) روایتی را از امام مجتبی(ع) از پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) نقل می کند: «علی بن أحمد بن عبد الله بن أحمد بن أبی عبد الله البرقی قال: حدثنی أبی عن جده أحمد بن أبی عبد الله عن أبیه عن علی ابن الحسین البرقی: قال: حدثنی أبی عن جده الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السلام قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: ان بین شعبان و شوال، شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن وهو شهر الله تعالى ذکره و هو شهر البرکة وهو شهر المغفرة وهو شهر الرحمة وهو شهر التوبة وهو شهر الإنابة و هو شهر قراءة القرآن وهو شهر الاستغفار وهو شهر الصیام وهو شهر الدعاء وهو شهر العبادة وهو شهر الطاعة وهو شهر العتق من النار و الفوز بالجنة، من لم یغفر له فی شهر رمضان لم یغفر له إلى قابل فأیکم منثق (یثق) ببلوغ شهر رمضان قابل، صوموه صیام من یرى أنه لا یصوم بعده أبدا، فکم من صائم له عاما أول أمسى عامکم هذا فی القبر مدفونا وأصبح فی التراب وحیدا فریدا ینبهکم الله من رقدة الغافلین وغفر لنا ولکم یوم الدین» (فضائل الأشهر الثلاثة، شیخ صدوق، ص117)
ترجمه: رسول خدا فرمودند: بین ماه شعبان و ماه شوال، ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شد. و این ماه، ماه خداست که خود آن را یاد کرده است. و این ماه، ماه برکت است و ماه مغفرت و ماه رحمت است. این ماه، ماه توبه و انابه است و این ماه، ماه قرائت قرآن است و این ماه، ماه استغفار است و این ماه، ماه روزه است و ماه دعاست و ماه عبادت است و ماه طاعت خداوند است و این ماه، ماه آزادی از آتش است و ماه رسیدن به بهشت است و هر کس در این ماه آمرزیده نشود تا ماه رمضان سال بعد آمرزیده نمی شود. و کدامیک از شما مطمئن است که ماه رمضان سال آینده را درک می کند. پس این ماه را روزه بگیرید آن گونه که گویی روزه سال بعد را درک نمی کنید [چه بسیار روزه دارانی که یک سال را برای روزه داری در اختیار دارند و امسال را در قبر مدفون اند و سر بر تراب دارند در حالی که تنهایند.] خداوند شما را از غفلت بر حذر می دارد و ما و شما را بیآمرزاد.
سید بن طاووس نیز از امام صادق نقل کرده است که ایشان می فرمودند: «اللهم هذا شهر رمضان و هذا شهر الصیام و هذا شهر القیام (نماز و زنده داری) و هذا شهر الإنابة (بازگشت به خدا) و هذا شهر التوبة و هذا شهر الرحمة و هذا شهر المغفرة و هذا شهر التوبة و هذا شهر العتق من النار و هذا شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» (اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ج1، ص81)
این مطلب را علامه مجلسی نیز در بحار نقل کرده است. (بحارالانوار، مجلسی، ج94، ص359) و در صحیفه سجادیه نیز از این ماه، با عنوان «شهر المغفرة و الرحمة» و «شهر العتق من النار و الفوز بالجنة» یاد شده است. (صحیفه سجادیه، ص235 / أیضاً الکافی، کلینی، ج4، ص75)
مرحوم ثقة الاسلام کلینی در کتاب شریف کافی از امام باقر نقل می کند که می فرمودند: «أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن الحسین بن علوان، عن عمرو بن شمر عن جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: کان رسول الله (صلى الله علیه وآله) یقبل وجهه إلى الناس فیقول: یا معشر الناس، إذا طلع هلال شهر رمضان غلّت مردة الشیاطین وفتحت أبواب السماء وأبواب الجنان وأبواب الرحمة و غلّقت أبواب النار واستجیب الدعاء وکان لله فیه عند کل فطر، عتقاء یعتقهم الله من النار وینادی مناد کل لیلة هل من سائل هل من مستغفر» (الکافی، شیخ کلینی، ج4، ص67)
ترجمه: رسول الله بسیار صورت خود را به روی مردم می کرد و می فرمود: ای مردم وقتی هلال ماه رمضان طلوع می کند، دستیاران شیطان در بند می شوند و درهای آسمان و بهشت و درهای رحمت باز می گردند و درهای دوزخ بسته می شوند. دعا مستجاب می شود و خداوند در هر شام، گروهی را از آتش رهایی می بخشد، هر شامگاه، ندا دهنده ای ندا سر می دهد که آیا کسی هست که چیزی طلب کند و آیا کسی هست که طلب مغفرت داشته باشد. (کافی، ج4، ص67 / أیضاً ثواب الأعمال، شیخ صدوق، ص64 / فضائل الأشهر الثلاثة، صدوق، ص80)
با توجه به آن چه آوردیم و روایات بسیاری که در کتاب های روایی درباره گشایش ابواب رحمت الهی در ماه مبارک رمضان، قابل دستیابی است، می توان به جرأت گفت خزائن بی انتهای رحمت الهی در این ماه به روی بندگان گشاده است و اگر دلی خویشتن را در مسیر وزش نسیم لطف و برکت این ماه قرار دهد، امید بسیار است که مشمول کرامت خداوندی قرار گیرد. چراکه چنانکه امام سجاد(ع)در صحیفه سجادیه می فرمایند: «یا من یرحم من لا یرحمه العباد»، خداوند کسی است که بر کسانی رحم می کند که هیچ کس بر آن ها رحم نمی کند. مرحوم سید علی خان در شرح خویش بر صحیفه سجادیه درباره این فراز از عبارت امام سجاد(ع) می نویسد: «الرحمة قیل: هی ترک عقوبة من یستحقّها، و قیل: إیصال الخیر و دفع الشر، و أصلها: الرقّة و التعطّف کما تقدّم بیانه.
و لمّا کانت رحمته تعالی تشمل جمیع الموجودات من طریق الخلق و الرزق و النفع و دفع الضرّ من غیر شائبة غرض و لا ضمیمة علة و کانت رحمة غیره من العباد لاتخلو من علة و غرض (و هو طلب عوض علیها إمّا ثواب آجل أو ثناء عاجل و إمّا إزالة رقّة الجنسیة أو إزاحة خساسة البخل) فإذا إنتفت العلّة و عدم الغرض، انتفت الرحمة ضرورة إنتفاء المعلول لإنتفاء العلة، لا جرم صدق أنّه سبحانه یرحم من لا یرحمه العباد و مع ذلک فعفوه عن المجرمین و حلمه عن الخاطئین مع انتهاکهم عن حرماته ما لو انتهکه أحد من حرمة أدنی مقتدر علی الإنتقام، لعاجله به و لم یبق علیه.
قال بعض العارفین: من کمال رحمته ستره لعیوبک و هم یعلم منک ما لو علمه ابواک لفارقاک، و لو علمت به إمرأتک لجفتک، و لو إطلعت علیه أمتک لأقدمت علی الفرار، و لو علمه جارک لسعی فی تخریب دارک، فأیّ رحمة أکمل من رحمته. و عن عمران بن الحصین قال: کان فی عهد النبی صلی الله علیه و آله شاب فیه إتراف و رهق و کان له أب یزجره، فلاینزجر، فلمّا فارق الدنیا لم یصلّ علیه أبوه و لم یصلح من تجهیزه ما ینبغی أن یفعله، فلمّا جنّ علیه اللیل رأی إبنه فی النیام، فی قصر علی سریر یجلّ حسنهما عن الوصف و علیه حلل خضر و وجهه یتهلل إشراقاً، فسأله عن حاله فقال: لمّا بلغت روحی التراقی ندمت علی ما سلف منّی و لم أر منک إشفاقاً و رحمة فقدمت علی ربّی نادماً مجفواً مهجوراً، یبرأ منّی و لم یرحمنی أقرب الناس منّی سبباً و أمتّهم بی نسباً، فرحمنی ربّی و لم یقنطنی من رحمته فأدخلنی هذه الروضة کما تری.» (ریاض السالکین، سیدعلی خان حسینی، ج6، ص204)
ترجمه: «گفته شده است که رحمت عبارت است از عقاب نکردن کسی که استحقاق عقاب شدن را دارد. و گفته شده است رحمت یعنی رساندن خیر و دفع شد. [ضمن این که لازم است بدانیم] اصل رحمت عطوفت و مهربانی است.
رحمت خداوند شامل حال همه موجودات است و این شمول از راه خلق کردن آن ها، روزی دادن به آن ها و رساندن نفع به ایشان و دفع کردن ضرر از آن ها است و این همه بدون آن است که خداوند غرضی از این امور داشته باشد و یا دلیلی برای کار خود بجوید، در حالی که همه بندگان اگر بر دیگری رحم می کنند، حتماً غرض و دلیلی بر کار خود دارند (که عبارت است از آن که از این رحمت خود، پاداشی را طلب می کنند یا ثواب اخروی و یا ستایش دنیوی را می خواهند و یا می خواهند پستی بخل را از خویش بزدایند و لذاست که اگر غرض از رحمت منتفی شد، دیگر بر کسی رحمت نمی آورند چراکه اگر علت منتفی شد، معلول هم منتفی می شود) [و به همین تفاوت است که می توان گفت:] خداوند بر کسی رحمت می آورد که دیگران به او رحم نمی کنند. خداوند او را می بخشد در حالی که حرمت خداوند را پاس نداشته است. و از هتک حرمتی در می گذرد که اگر درباره هر انسان صاحب اقتداری انجام یافته بود، انتقام آن را می گرفت.
برخی از عرفا گفته اند از مصادیق کمال رحمت خداوند آن است که عیب های تو را می پوشد در حالی که چیزهایی درباره تو می داند که اگر پدر و مادرت آن ها را می دانست، از تو دوری می گزید و اگر همسرت از آن ها خبر داشت به تو جفا می کرد و اگر مردم آن را می فهمید، از تو فرار می کردند و اگر همسایه است مطلع می شد، تمام تلاش خود را برای خراب کردن خانه ات به کار می بست. پس کدامین رحمت است که از این بالاتر است.
عمران بن حصین نقل می کند که: در روزگار رسول الله صلی الله علیه و آله، جوانی بود که در نافرمانی خدا اصرار می ورزید و فتنه انگیزی می کرد. پدری داشت که از او منزجر بود به حدی که وقتی جوان مُرد، پدر بر جنازه او نماز نگذارد و برای کفن و دفن او آن گونه که سزاوار بود تلاش نکرد. چون شب آمد، پسر را در خواب دید که در قصری بر تخت تکیه داده که زیبایی اش به وصف نمی آید و پارچه های گران قیمت بر او افتاده و صورتش می درخشد. از پسر جویای حال شد. پسر گفت وقتی روح من به آستانه خروج از کالبد رسید، از آن چه کرده بودم پشیمان شدم. در آن هنگام از تو هیچ محبتی ندیدم، پس روی به خدا کردم در حالی که پشیمان و مهجور بودم و همه مرا ترک کرده بودند و نزدیک ترین کسان من نیز به من رحم نمی کردند. پس در آن هنگام خدای تعالی مرا رحم آورد و مرا از رحمت خویش بی نصیب نگذارد و به این باغ که می بینی درآورد.»


1. المصباح، ص238 / مفردات، ص366، ر م ض.
2 . ترتیب کتاب العین، ج1، ص713 / لسان العرب، ج7، ص161. ر م ض.
3 . التفسیر الکبیر، مج3، ج5، ص83.
4 . ترتیب کتاب العین، ج1، ص713، ر م ض.
5 . الجامع لأحکام القرآن، مج1، ج2، ص271.
6 . لسان العرب، ج7، ص162. ر م ض.
7 . النهایة، ج2، ص264.
8. رک: الجامع لأحکام القرآن، مج1، ج2، ص271.
9 . رک: مجمع البیان، ج1-2، ص495.
10 . المصباح، ص239 / الجامع لأحکام القرآن، مج1، ج2، ص272.
11 . رک: المصباح، ص238 / النهایة، ج2، ص264، ر م ض / جامع البیان، مج2، ج2، ص190 / مجمع البیان، ج1-2، ص490.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.