باید حداقل اعتماد طرفین ایجاد شود تا با هم گفتگو کنند. علما، روحانیون، بزرگان، نخبگان، رهبر انقلاب و مراجع باید این فضای اعتماد را ایجاد کنند.

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - پرسش و پاسخ با آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی از آن جهت حائز اهمیت است که این فقیه کم حرف و نظریه پرداز، در تمام ده سال دوران مدیریت خود بر امر پر درد سر قضا، هرگز عنان آرامش در گفتار و رفتار خود را از کف نداد. آیت‌الله که تا پیش از این کمتر با رسانه ها سخن گفته است، این بار به احترام امام، ما را صمیمانه به حضور خویش پذیرفت تا به مناسبت سالروز صدور منشور تاریخی برادری در 10 آبان 67 با چهارمین قاضی القضات جمهوری اسلامی به گفتگوی تفصیلی بنیشینم. او در این مصاحبه بدون اینکه به تحلیل ارزشی از گروه های مختلف بپردازد، همگان را به عمل به سیره امام فرامی‌خواند. گفت‌وگوی ما با آیت الله شاهرودی در دو بخش با موضوعات "منشور برادری" و "مسائل قضایی" انجام شده که بخش اول آن تقدیم می شود.

آیت الله هاشمی شاهرودی در پاسخ به این سوال که مراد امام از وحدت چیست؟ با بیان اینکه استراتژی امام در دوران مبارزه و پیروزی انقلاب، وحدت بود، گفت: اگر بخواهیم مکتب سیاسی امام را ورق بزنیم، جوهره آن این است که امام همه چیز را روی وحدت ملت بنا کرد. قبل از انقلاب اختلافات زیادی در مبارزه بود. در مورد مسائل منافقین که در آن وقت مجاهدین خلق نام داشتند، اختلاف دکتر شریعتی و شهید مطهری و بازرگان و مسائل انجمن حجتیه. خیلی به امام مراجعه می شد. در همه اینها امام بهترین نقش را ایفا کردند و هیچ چیزی نگفتند. نه نسبت به این طرف و نه نسبت به آن طرف عکس العملی نشان ندادند.

رییس پیشین قوه قضاییه اظهار داشت: امام سیاستی داشت که نمی گذاشت اختلافات بیشتر شود. آن زمان اختلاف زهر مهلک بود. یعنی سعی می کرد گروه های سیاسی را متحد کند. امام همه را متحد کرد. همه فکر می کردند آنچه می خواهند در کلام امام هست.

وی به اختلافات موجود در دهه اول بعد از انقلاب اشاره کرد و گفت: بعد از انقلاب اندیشه امام، در قانون اساسی متبلور و وحدت گروه ها دنبال شد. امام سعی می کرد این انشعاب ها و اختلاف سلیقه ها به انقلاب ضربه نزند. چون ممکن بود این توجهات به جدایی یک جریان و مجموعه از انقلاب بیانجامد. نه خودش به اینها توجه می کرد و نه قبول هم داشت که افرد دسته دسته بشوند.

آیت الله شاهرودی در پاسخ به این سوال که امام این اختلافات را چگونه مدیریت می کرد، اظهار داشت: امام یک تعبیر داشت که اصل دینی و فلسفی امام بود که اگر افراد خالص و مخلص به آن توجه کنند هیچوقت به انشقاق ها نمی رسند. ایشان می گفتند اگر 124 هزار پیامبر در یک زمان بودند بینشان هیچ اختلافی نبود چرا که همه خالص بودند چون همه می خواستند تکلیف خدا را انجام بدهند و هوای نفس نداشتند. بیشترین منشاء این اختلافات به مسائل سلیقه ای و ذوقی و هواهای نفسانی بر می گردد.

وی با بیان اینکه امام ایجاد دسته بندی های سیاسی را ضروری نمی دید ، گفت: امام احزاب اسلامی را قبول داشت اما ضرورت نمی دید. نه خودش حزبی فکر می‌کرد و نه دنبال این بود که حزبی تاسیس کند. در طول50 سال مبارزه هم حزب تاسیس نکرد. هیچگاه سعی نکرد حزبی راه بیاندازد و بخشی از مردم را به آن وارد کند.

رییس پیشین قوه قضاییه در پاسخ به این سوال که امام می گویند اختلاف اگر در اصول باشد موجب سستی نظام می شود، اصول مد نظر امام چیستند؟، خاطرنشان ساخت: امام در مجموعه بیانات خود اصول را مشخص کرده اند یکی اسلامیت نظام است که در قانون اساسی به عنوان اصل چهارم گنجانده شده و بر همه اصول حاکمیت دارد. اصل بعدی ولایت فقیه است. ایشان خیلی به اصل ولایت فقیه تاکید می کند و اعتقاد دارد که ولایت فقیه از احکام اولیه است.

وی افزود: از نظر فقهی ولایت فقیه از دستاوردهای عظیم فکری امام بود که در نجف تدریس فرمودند و تحول بزرگی در حوزه های علمیه به وجود آورد. آن زمان فقاهت خیلی محدود بود. امام با این نظریه فقه را زنده کرد. از بعد سیاسی ولایت فقیه مبنای کار ایشان بود و به خاطر همین نظریه پیروز شد و مملکت را اداره کرد. امام بارها تاکید کردند که اصل ولایت فقیه از احکام اولیه است و باید حفظ شود.

« اصل سوم وحدت است، وحدت امت و حفظ یکپارچگی مردم و مسوولین. امام از نظر تئوری و فقهی وحدت را تبیین می فرمودند و از نظر عملی هم به شدت به آن تکیه می کردند. مشی و منش و سلوک ایشان در مسیر مبارزه و رهبری نظام، وحدت بود. ایشان سعی می کرد همه را یکی کند و نگذارد از هم جدا شوند، ضمن اینکه همه نظرات را محترم می شمرد و به آنها بها می داد، نمی گذاشت نظرات مختلف از بین برود. اظهار نظر و انتقاد را یکی از راه های رشد می دانست ولی وحدت را حفظ می کرد. امام اختلافات را با توجه یکسان به همه گروه های خودی مدیریت می کرد. اگر به این یکی توجهی می کرد به آن دیگری هم توجه می کرد. ابتدای انقلاب تضاد شدیدی بین بعضی جریانات و اشخاص ایجاد شد. ایشان با قدرت الهی بی نظیر خود این اختلافات را جمع کرد. مقام و جایگاه و شـأن و نفس عجیب ایشان تنش ها را ذوب می کرد و اجازه نمی داد این تنش ها خیلی اثر کند.

آیت الله شاهرودی اصل چهارم را به وصیت نامه امام ارجاع داد و گفت: اصل بعدی اصل حفظ نظام است. امام خیلی نسبت به این مساله حساسیت داشتند و این دستاورد بزرگ را عزیزتر از همه چیز می دانستند. ایشان جمهوری اسلامی را تنها در ایران نمی دید، امام این تحول را مبنای تحول جهانی و منطقه ای می دانست.

امام در صحبت های خود می گفت که پیام های انقلاب صادر خواهد شد که البته صادر هم شده است. از زمان خود ایشان شروع شد الان ثمرات خود را دارد می دهد. آنچه در جهان اسلام الان هست همه از ثمرات انقلاب است و این تاثیر بیشتر خواهد شد و کل جهان را در بر خواهد گرفت. می شود گفت امام این انقلاب را مبنای رسیدن به هدف بلند همه ادیان الهی می دانست که همان وعده موعود الهی است.

آیت الله هاشمی شاهرودی در پاسخ به این سوال که وحدت باید بر سر چه اصولی باشد؟ ، گفت: وحدت بر اساس روح غالب انقلاب اسلامی است که روح آن اندیشه های امام به عنوان موسس، مبین، ایده‌ئولوگ و بنیانگذار نظام است و شکل و قالب آن قانون اساسی است که روح اندیشه های امام در آن دمیده شده است. امام به نقض قانون اساسی خیلی حساس بود.

چارچوب های اصلی نظام را خود امام گفته است. این فرامین خودش اصول نظام اسلامی هستند. در قانون اساسی این اختیار به رهبری داده شده است که خود رهبر در جاهایی وارد ماجرا بشود و مدیریت کند. مثلا در خصوص رابطه با آمریکا رهبری تصمیم می گیرد.

وی در بیان این که امام چگونه با دستگاه ها و گروه های مختلف و قومیت های متنوع کار می کردند؟ اظهار داشت: خود امام خیلی در مسائل جزیی ریز نمی شد. امام اصول و جهت گیری های اساسی را در نظر داشت. این برگرفته از سیره پیامبر(ص) بود. سعی نمی کرد در این چیزهای خرد شود. حرف حق را می زد حرفی که باید اهلش بفهمد اما خیلی پایین تر نمی آمد. امام سعی می کرد مطلب خود را چنان بگوید که همه از آن استفاده کنند و وحدت هم حفظ شود.

امام برای امت یک مربی بود. استاد اخلاق و تربیت اجتماعی بود و واقعا هم مردم را تربیت کرد. این روح مربی گری اقتضا می کند که در مسائل ریز نشود. چون حجاب ها از بین می رود. اگر به کسی ترش کند، دیگر نمی تواند با او کار کند و روی وی اثر بگذارد.

امام جرح و تعدیل انجام نمی داد. اگر نقصی هم بود باید به تدریج رفع می شد. سعی می کرد به گونه ای رفتار کند که بدون اینکه آبرو و حیثیت افراد زیر سوال برود بتدریج خودشان اصلاح بشوند و نواقص را از بین ببرند. این خصلت امام بود که خیلی چیزها را صریح نمی گفت. امام می دانست این فرد چکاره است جوری حرف می زد که طرف خودبخود عوض شود. می خواست افراد را هم حفظ کند و هم اصلاح کند و این شیوه تربیت انبیاء الهی است.

آیت الله شاهرودی در پاسخ به این سوال که اگر در اصول اختلاف پیدا شود فصل الخطاب اختلافات و مرجع حل مسائل کجاست، گفت: از نظر فقهی همان مبنای اصیل امام یعنی ولایت فقیه؛ او ولی فقیه است. هر اختلافی در امت، در گروه ها و دسته‌جات اگر به جایی برسد که نیاز به حل اختلاف پیدا کند، مرجع ولی فقیه است.

«البته من معتقدم این اختلافات در اصول نیست. اختلافات همه در مسائل جزیی بوده است. گله مندی هایی بوده که زیاد شده و به یک چیزی تبدیل شده که بخاطر آن اتفاقاتی هم رخ داده است و سوء ظن ها زیاد شده است. امام روی این مساله تاکید می کرد که اختلافات اصولی نیست. این اختلاف ها از نوع اختلافات بین کفر و اسلام نیست. اختلاف معاویه و علی نیست، مانند دعوای خانوادگی است. اینها در اصول با هم شریکند. گله مندی ها، حساسیت های شخصی، منافع نشأت گرفته از بعضی بی توجهی ها است. نفس انسان هم می خواهد که او را به این طرف و آن طرف بکشد.»

رییس سابق قوه قضاییه در پاسخ به این سوال که راه حل نهایی وحدت سیاسی جامعه چیست؟ گفت: بدون شک گفتمان و مباحثه در فضای حسن ظن می تواند موثر باشد. باید حداقل اعتماد طرفین ایجاد شود تا با هم گفتگو کنند. علما، روحانیون، بزرگان، نخبگان، رهبر انقلاب و مراجع باید این فضای اعتماد را ایجاد کنند.

«بهترین راه گفتمان است. گله مندی ها در جلسات گفتگو حل می شود. اگر این حسن ظن ایجاد شود، همه می فهمند که مسائل آنگونه که در ذهنشان هست، نیست. اختلاف افراد و گروه ها در اثر دور بودن آنها و وجود برخی واسطه ها که مسائل را بزرگ می کنند، زیاد می شود. بعد که اینها به هم می رسند، می بینند که همه آنها مبالغه بودن موضوع و جور دیگری بوده است. »

در اسلام تاکید شده سوء ظن حرام است. روایتی داریم که اگر 50 نفر بگویند که فلانی علیه تو حرفی زده است و خودش بگوید نزده است حرف آن یک نفر را قبول کن و حرف آن 50 نفر را رد کن. بستر سوء ظن زود ایجاد می شود و خیلی زود بالاتر می رود و تندتر می شود. افراد زیادی هستند که کارشان تملق است؛ اینکه علیه این و آن خبر بدهند. بر این مسائل تربیتی و اخلاقی در روایات دینی ما تاکید شده است.»

آیت الله شاهرودی دومین راه حل اختلاف را بعد از گفتگو بی پرده گروه های سیاسی، انجام کارهای مشترک عنوان کرد و اظهار داشت: یکی از عوامل مهم وحدت، تشکیل کارگروه های مشترک و شرکت دادن همگان در برنامه ریزی های کشور است. این کار اعتماد همه را جلب می کند.

«اینکه پیامبر(ص) برخی اوقات کار را به دست کسی می داد که می دانست این کاره نیست، به این دلیل بود که می خواست این فرد را همراه کند. »

نظام ظرفیت بالایی دارد و کار برای نظام خیلی زیاد است، بارهای زمین مانده در نظام خیلی زیاد است. اهداف بلند انقلاب این قدر کار و نیرو و کادر می خواهد که ما یک هزارم آن را نداریم و می شود از همه، در این قسمت ها استفاده کرد. ما نیروهای عظیمی در انقلاب و نظام خود داریم. مدیرانی که ما داریم در کشورهای دیگر کمتر پیدا می شود ولی متاسفانه کار جمعی کمتر کردیم و مدیریت جمعی را بلد نیستیم. نیروهای عظیم به جای اینکه به هم کمک کنند، خیلی وقت ها بایکوت می شوند و همدیگر را خنثی می کنند.

گذشت و اغماض، "شرح صدر" خیلی مهم است. سر هر مساله جزیی نباید حساسیت نشان داد. اینکه کسی خطایی کرده، نباید از نظام اخراج شود. باید از همه استفاده شود. از هر چیزی در جای خودش و از هر نیرویی که بتوان از آن برای انقلاب استفاده کرد، باید بهره برداری کرد.

عامل دیگر در ایجاد وحدت ، توجه دادن همه جریان های سیاسی، انقلابی، اسلامی و همه نخبگان به خطرات دشمنان اسلام و نظام است که بسیار در این وحدت مؤثر است . برخی خیال می کنند همه چیز تمام شده است و بایستی غنایم و پست ها و صندلی ها را تقسیم کرد. در صورتی که چنین نیست . امروز دشمنی استکبار و همسوئی آن با برخی از رژیم های مزدور منطقه و توطئه هایشان علیه نظام جمهوری اسلامی رو به رشد است که خطر جدی است و همه باید متوجه آن باشند.

حجم ویدیو: 69.44M | مدت زمان ویدیو: 00:00:01
حجم فایل صوتی:4.99M | مدت زمان فایل صوتی :00:00:01
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.