اینکه در طول تاریخ ایران حوادث و رخدادهای بسیاری بوقوع پیوسته که هر کدام به تنهایی سرفصل مهم و سرنوشت سازی در تاریخ انقلاب و مبارزات ملت ایران علیه استبداد و استعمار ... بوده، ‌بر هیچ کس پوشیده نیست. اما در میان این وقایع و رخدادها، تسخیر سفارت امریکا و بازداشت جاسوسان امریکایی به مدت 444 روز را می توان اوج آگاهی و بیداری مردم ایران در مبارزه با استکبار جهانی ارزیابی کرد؛ مبارزه ای که ناشی از درک عمیق و احساس مسئولیت اسلامی بود.

13 آبان روزی است که دانشجویان پیرو خط امام به سال ها دخالت های آشکار و پنهان آمریکا در ایران پایان داده و انقلاب دومی را رقم زدند.

به همین مناسبت، فرامرز شعاع حسینی در یادداشتی که در اختیار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران قرار داده است، به بازخوانی این واقعه تاریخی پرداخته که در اینجا می خوانید:

***

اینکه در طول تاریخ ایران حوادث و رخدادهای بسیاری بوقوع پیوسته که هر کدام به تنهایی سرفصل مهم و سرنوشت سازی در تاریخ انقلاب و مبارزات ملت ایران علیه استبداد و استعمار ... بوده، ‌بر هیچ کس پوشیده نیست. اما در میان این وقایع و رخدادها، تسخیر سفارت امریکا و بازداشت جاسوسان امریکایی به مدت 444 روز را می توان اوج آگاهی و بیداری مردم ایران در مبارزه با استکبار جهانی ارزیابی کرد؛ مبارزه ای که ناشی از درک عمیق و احساس مسئولیت اسلامی بود.

این واقعه که نمادی از استعمار ستیزی ملت ایران و نفی سلطه قدرت های استکباری بود، به سرعت ابعادی گسترده یافت؛ بطوری که حضرت امام خمینی(س) آن را "انقلاب دوم" نامیدند.

در اهمیت تولد انقلاب دوم که با فاصله اندکی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اتفاق افتاد، همین بس که نه تنها توطئه های بعدی علیه انقلاب با شکست مواجه شد، بلکه ضربه سختی به اقدامات ضد مردمی و عملیات جاسوسی امریکا به ویژه در منطقه خاورمیانه وارد آمد و ابهت ساختگی این کشور در ایران و جهان در هم شکست. به همین مناسبت چنین روزی در تاریخ کشورمان بنام روز مبارزه با استکبار جهانی نام گرفت.

اما حادثه از کجا آغاز شد تا سرانجام منتهی به تصرف سفارت امریکا در تهران گردید:

روز دهم آبان 1358 حضرت امام خمینی(س)، رهبر کبیر انقلاب طی سخنرانی قاطعی خواستار استرداد شاه مخلوع از دولت امریکا شد. در این پیام آمده است:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

روز 13 آبان، روز هجوم وحشیانه رژیم منحوس به دانشگاه و کشتار دسته جمعى دانشجویان عزیز ماست.

رژیم مخالف با تمام مظاهر تمدن و پیشرفت کشور، یک روز به مدرسه فیضیه و مدارس علوم اسلامى در سراسر ایران حمله‌ور مى‌شد و یک روز به دانشگاه تهران و مدارس و دانشگاه هاى سراسر ایران، این مراکز دانش و دانشمندان. ..

اکنون که سالروز حمله به دانشگاه است، براى پیوستگى بیشتر لازم است روحانیون عزیز قم و تهران و سایر شهرستان هاى نزدیک به تهران در مراسمى که در دانشگاه تهران است، شرکت نمایند و همچنین روحانیون تمام شهرهاى ایران در دانشگاه هر نقطه از ایران که بدین مناسبت مجلس بزرگداشتى برقرار کرده‌اند، شرکت نمایند و با حضور در دانشگاه هاى سراسر ایران و پیوستن به دانش آموزان و دانشجویان و استادان عزیز، توطئه‌هاى جدایى افکنانه بین این دو نیروى مترقى را خنثى کنند. دشمنان ما در هر فرصت خصوصا در این روز، از هیچ توطئه‌اى دست بردار نیستند و با هر وسیله ممکن مى‌خواهند آرامش را از ملت عزیز سلب کنند. ..

بر دانش آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل گسترش داده و امریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیدا محکوم کنند.

دانشجویان پیرو خط امام پس از سخنرانی امام خمینی(س)، به منظور وادار ساختن امریکا به استرداد محمد رضا شاه و نیز دریافت اموال بلوکه شده ایران در دست دولت امریکا، تصمیم به اشغال سفارت امریکا گرفتند. به دنبال این تصمیم، عده ای از دانشجویان، متشکل از دانشگاه تهران، پلی تکنیک، شریف و ملی (شهید بهشتی کنونی) در یک راهپیمایی گسترده به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند، عده ای از دانشجویان با تغییر مسیر از صف راهپمایان خارج و ناگهان به سوی سفارت امریکا حمله ور شده و با گذر از دیوارهای آن، سفارتخانه را به تسخیر خود در آوردند. در همان ابتدا 63 امریکایی حاضر در این سفارتخانه به گروگان گرفته شدند. پس از این واقعه جناح های سیاسی مختلف در کشور، مواضع مختلفی در برابر آن اتخاذ کردند اما حضرت امام خمینی(س) آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول خواند.

واکنش اولیه امام خمینی(س)

به دنبال اعلام خبر تسخیر سفارت، حضرت امام خمینی(س) با حضور فرزند خود جهت اطلاع از اهداف و دیدگاه های دانشجویان در سفارت امریکا موافقت می کند. مرحوم حاج احمد آقا هم پس از گفتگو با دانشجویان و بررسی وضعیت داخلی سفارت در همان روز، به اقامتگاه امام در قم باز می گردند تا امام را ازجزییات اشغال آگاه سازند.

دیدار سید احمد خمینی با دانشجویان

ساعت پانزده و چهل دقیقه روز چهاردهم آبان ماه 1358، حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی، فرزند امام خمینی(س) وارد محوطه اشغالی سفارت امریکا شد و مورد استقبال شور انگیز دانشجویان قرار گرفت. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که از روز گذشته سفارت امریکا را تصرف کرده بودند در اعلامیه شماره 9 خود از حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی دعوت کردند تا برای آگاهی از چگونگی اوضاع داخل سفارت به دانشجویان بپیوندند. سید احمد خمینی هم این دعوت را پذیرفت و عصر همان روز وارد سفارت امریکا شد. نخست قرار بود که ایشان از در جنوبی وارد محل سفارت شود ولی به واسطه ازدحام شدید جمعیت، وی ناچار از در شرقی وارد شد و با استقبال شور انگیز دانشجویان و حجت الاسلام موسوی خوئینی ها که از روز قبل با دانشجویان تصرف کننده سفارت به سر می برد، روبرو شد.

مرحوم حاج سید احمد خمینی سپس در یک مصاحبه مطبوعاتی که در همانجا برگزار شد شرکت کرد. ایشان در آن مصاحبه گفت: من به دعوت برادران پیرو خط امام به اینجا آمده ام اما هنوز با آنها گفتگویی انجام نداده ام. وقتی درباره پیام امام برای دانشجویان سوال شد. فرزند امام گفت: تمام مردم ایران از این عمل پشتیبانی می کنند.

وقتی از ایشان سوال شد که: آیا امام از جریان ملاقات آقای بازرگان و برژینسکی آگاهی داشتند؟ حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی گفتند: ابدا و آنچه سخنگوی دولت در این مورد اظهار کرده است به ملاقات دکتر یزدی با امام مربوط می شود. در این ملاقات من هم حضور داشتم. دکتر یزدی فقط راجع به کسالت شاه مخلوع مطالبی معروض داشت و درباره ملاقات بازرگان و برژینسکی صحبتی به میان نیامد.

مرحوم حاج سید احمد خمینی در باره اقدام دانشجویان پیرو خط امام گفت: به نظر من اقدام دانشجویان، اشغال سفارت امریکا محسوب نمی شود بلکه جوانان دلیر ما لانه جاسوسی را تصرف کرده اند تا اشغال گران را بیرون رانند.

اعلان مواضع حضرت امام خمینی(س)

در آن شرایط همه نگاه ها به سوی قم دوخته شده بود. آشکار شدن مواضع امام در قبال اشغال سفارت امریکا در تهران و ماجرای اسارت کارکنان سفارت آمریکا، آینده این بحران را رقم می زد. سرانجام امام پس از اطلاع گیری از وضعیت سفارت و انگیزه دانشجویان، سکوت خود را شکست و یک روز پس از تسخیر لانه جاسوسی در میان یکی از سخنرانی هایشان به این حادثه این گونه اشاره می کنند.

.... آن مرکزى هم که جوان هاى ما رفتند گرفتند- آنطور که اطلاع دادند- مرکز جاسوسى و مرکز توطئه بوده است. امریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهى هم اینجا براى توطئه درست کنند، و جوان هاى ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشه‌هاى فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتى بکنیم و جوان ها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایى که رفتند. جوان ها یک کارى کردند براى اینکه دیدند، آخر ناراحت کردند این جوان ها را. یک شاهى که در طول پنجاه سال این مملکت را به غارت کشیده است و به چپاول برده است و داده است و داده خوردند و خودش خورده است، و بالاتر از این، این قدر قتل نفس کرده است، کشتار عمومى کرده است....

امام خمینی(س) افزود.

... ملت ما همان طورى که تا حالا پیش آمده، از اینجا به بعد هم باید پیش برود و قطع کند دست اینها را. و چنانچه اینها آدم نشوند و شاه را که خزاین ما را برده است و در بانک ها مقادیر بسیار زیادى- که ما حالا شاید بعضى از آن را مطلع باشیم- در بانک ها سپرده است و همه مال ملت است، تا این را برنگرداند، و اگر این را برنگردانند، ما طورى دیگرى با آنها رفتار مى‌کنیم. با انگلستان هم طورى دیگر رفتار مى‌کنیم. آنها خیال نکنند که ما هم همین طور نشسته ایم گوش مى‌کنیم که هر غلطى اینها مى‌خواهند بکنند. نخیر، اینطور نیست. مسئله، باز انقلاب است. یک انقلابِ زیادتر از انقلاب اول خواهد شد. باید سر جاى خودشان بنشینند و این خائن را او برگرداند. و آن خائن، بختیار خائن را هم او برگرداند. نه اینکه بختیار خائن را ببرند آنجا و بنشیند و توطئه کند .

پس از تایید مکرر امام از این حرکت دانشجویی، مردم به حمایت گسترده از دانشجویان پیرو خط امام پرداختند و با راهپیمایی های گسترده و شبانه روزی در اطراف سفارت حمایت خود را از آنان اعلام کردند.

به تناسب این حمایت مردمی، کلیه گروه های سیاسی در کشور نیز مجبور به واکنش و اعلام حمایت شدند. نهضت آزادی نیز طی بیانیه ای این اقدام را بزرگترین عمل انقلابی ذکر کرد و از شورای انقلاب خواست تا قطع روابط با امریکا را رسما اعلام کند.

علی رغم حمایت های گسترده، باز برخی شیطنت ها ادامه داشت و برخی سازمان های چپ به جو سازی پرداخته تا از آب گل آلود برای خود ماهی بگیرند. اما نکته بینی حضرت امام خمینی(س) موجب شد که ایشان از شرایط جدید برای رسوایی و انفعال سازمان هایی که ادعاهای پر طمطراق داشتند، استفاده کرده و در موضع گیری های علنی خود در قبال اشغال سفارت امریکا بیاناتی ایراد نمایند و نقشه های شوم شیاطین را بر ملا سازند. بدین ترتیب گروه های وابسته به چپ از سوی امام محکوم و وابسته به امریکا معرفی شد:

... این اشخاصى که هى «فدایى خلق» خودشان را معرفى مى‌کنند، من که در این چیزهایى که براى پشتیبانى از این جوان ها بود که آنجا را گرفتند، به گوش من نخورد که اینها پشتیبانى کرده باشند. اگر این ها امریکایى نیستند، چطور پشتیبانى نکردند از این ها؟ اگر این ها مال شوروى هستند و خودشان، یا خیر، ملى هستند، آدمى که ملى است، با امریکا خوب دشمن است، همان طورى که همه ملت ما دشمن‌اند. همان طور که ملت همه ما دشمن شماره اول خودش را امروز امریکا مى‌داند. براى اینکه دشمن شماره اول را برده است امریکا نگه داشته است. آن وقت هم که آن بود، دشمن شماره یک ما آنها بودند. این ها اذناب آنها بودند. این ها کسانى بودند که مأموریت داشتند براى وطنشان، یعنى مأموریت داشتند که این وطن را نگذارند یک قدم جلو برود. مایى که و شمایى که و ملت ما که دشمن شماره یکش را امریکا مى‌داند، و حالا هم که جوان ها رفتند آنجا را گرفتند، دیدند که مرکز توطئه بوده آنجا، به گوش من نخورد که از این «فدائیان خلق» یک پشتیبانى از این ها شده باشد. از سایر گروه ها به گوشم خورد. حالا شاید بوده، الان من نشنیده باشم و لیکن شاید شماها شنیده باشید، به گوش من نخورد. اگر این ها یک چیزى برخلاف دولت بود، یا برخلاف اسلام بود، یک قضیه‌اى واقع شده بود، این ها حالا مى دیدید که چقدر دامن به آن مى‌زدند. یکى از نقشه‌ها همین است که همین ها- همین الان در آن منزل من موجود است، یعنى تقریبا مى‌آورند براى من این ها را از طریق هایى- همین هایى که با امضاى «چریک هاى فدایى خلق» است، همین ها دارند هى یک دروغ هایى را منتشر مى‌کنند که نگذارند این نهضت به (اهدافش) برسد...

ابتکار امام خمینی(س)

پس از چندی به ابتکار امام خمینی(س) زنان و سیاهپوستانی که در میان گروگان ها بودند آزاد و بقیه که ارکان لانه جاسوسی امریکا در تهران بودند به عنوان گروگان باقی ماندند. در پیام حضرت امام که سیزده روز پس از اشغال سفارت و در روز 26 آبان 1358 صادر شد، آمده است:

مرکز توطئه و جاسوسى به اسم «سفارت امریکا» و اشخاصى که در آن بر ضد نهضت اسلامى ما توطئه نموده‌اند، از احترام سیاسى بین المللى برخوردار نیستند. تهدیدات و تبلیغات دامنه‌دار دولت امریکا به قدر پشیزى نزد ملت ما ارزش ندارد. نه تهدید نظامىِ او عاقلانه است و نه تهدید اقتصادى او واجد اهمیت. و کارتر یک اشتباه دارد، و آن اینکه گمان مى‌کند همه دولت ها چشم بسته به خدمت او ایستاده‌اند. و این اشتباه بزرگ بزودى براى خودش هم روشن خواهد شد و طلیعه آن نیز مشهود است. ملت ایران بپا خاسته که نگذارد این لانه‌هاى جاسوسى در ایران به عمل ننگین خود ادامه دهند، و تا استرداد محمدرضا پهلوى، براى محاکمه و استرداد آنچه به یغما برده است، این لانه جاسوسى و آن جاسوسان حرفه‌اى به حال خود باقى خواهند ماند. لکن براى آنکه اسلام براى زن ها حقوق ویژه‌اى قائل است، و سیاهپوستان، که عمرى را تحت فشار و ظلم امریکا به سر برده‌اند، و شاید به‌طور الزام به ایران آمده باشند، نسبت به آنان، در صورتى که جاسوسى آنها ثابت نشده باشد، تخفیف دهید. دانشجویان عزیز، سیاهپوستان و زنانى که جاسوسى آنان معلوم نیست، به وزارت امور خارجه تحویل دهید، که فورا آنها را از ایران خارج نمایند. ملت شریف ایران اجازه آزادى بقیه را نمى‌دهد. لذا دیگران در بازداشت هستند، تا دولت امریکا به خواست ملت عمل کند.

در پی اعلام پیام امام، یک روز بعد دانشجویان پیرو خط امام که در داخل سفارت مستقر بودند، پس از آماده کردن لیست 13 گروگان زن و سیاهپوست طی نامه ای از مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی می خواهند که برای مراقبت و نظارت در امر نقل و انتقال گروگان ها به سفارت بیایند تا هنگام آزادی آنان را تا محل وزارت خارجه و از آن جا به فرود گاه مهر آباد همراهی نمایند.

متن نامه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به این شرح است:

برادر مبارز حجت الاسلام سید احمد خمینی

چون بنا به دستور رهبر بزرگ انقلاب، مقرر گردید که زنان و سیاهپوستانی که جاسوس بودن آنان معلوم نیست از گروگان های سفارت جاسوسی امریکا آزاد گردند، لذا از جنابعالی دعوت می شود که هنگام آزادی، آنان را در محل وزارت امور خارجه و از آنجا به فرودگاه همراهی نمایید تا از خاک کشور عزیزمان اخراج گردند.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام - 27/8/1358

با تسخیر سفارت و افشای اسرار و فعالیت های جاسوسی علیه ایران، زحمات سی ساله دولت امریکا و سازمان اطلاعات مرکزی امریکا در نفوذ به اعماق جامعه ایرانی و استخدام نیرو برای بهره برداری در زمان مطلوب به هدر رفت. از سوی دیگر این رخداد مهم بسیاری از اسرار و ارتباطات سازمان های جاسوسی و شگردهای خاص آنها را بر ملا کرد. بنابراین حرکت آگاهانه دانشجویان پیرو خط امام باعث شد، سیستم و نظام اطلاعاتی و جاسوسی امریکا در کل منطقه مختل و موجبات اتحاد و انسجام همه نیروهای متعهد و انقلابی فراهم آید تا در قبال تهدیدی بزرگتر و مبارزه ای وسیعتر با همه توان ایستاده و امریکا را به عنوان دشمن شماره یک در اذهان مردم انقلابی مجددا زنده نماید.

این چنین بود که در طول انقلاب اسلامی ایران، شعار مرگ بر امریکا از شعارهای اصلی انقلاب شد: "بعد از شاه نوبت امریکاست". شعاری که از سال های دور از زبان رهبر کبیر انقلاب به گوش می رسید و در قلب ها جای می گرفت در سینه ها محبوس شد تا سرانجام در بهمن 57 بر زبان های تک تک ایرانی ها جاری گشت و در روز 13 آبان 1358 چون پتکی سفارت امریکا را فرو ریخت.

بنابراین انقلاب اسلامی به صحنه مبارزه رو در رو و مستقیم با امریکا کشیده شد و با مقاومت و ایستادگی و خنثی کردن همه توطئه ها و ترفند های امریکا، رسوایی بزرگی برای سیاست مداران امریکا و به خصوص دولت کارتر فراهم آورد. دولتی که هنوز از زیر ضربه ناگهانی و مهلک از دست دادن وابسته خود (شاه) بیرون نیامده بود و هنوز برای سئوال "چه کسی ایران را از دست داد؟" پاسخی نیافته بود، ناگهان ضربه دیگری مهلکتر از ضربه اول دریافت کرد.

هنگامی که مقامات بلند پایه امریکا در کنار فعالیت های زیرزمینی خود به دنبال راه حل سیاسی و ملایمتری برای حل بحران گروگانگیری بودند، تصمیم می گیرند تا از طریق اعزام نمایندگانی به ایران و ملاقات خصوصی با حضرت امام خمینی(س) بحران را خاتمه بدهند. این ملاقات در تاریخ 16 آبان 1358 طی پیامی به شوراى انقلاب اسلامى و مسئولان دولتى از سوی حضرت امام رد گردید.

متن پیام امام به این شرح است:

از قرار اطلاع نمایندگان ویژه کارتر در راه ایران هستند و تصمیم دارند به قم آمده و با اینجانب ملاقات نمایند. لهذا لازم مى‌دانم متذکر شوم، دولت امریکا که با نگهدارى شاه، اعلام مخالفت آشکار با ایران را نموده است و از طرفى دیگر آن طور که گفته شده است سفارت امریکا در ایران محل جاسوسى دشمنان ما علیه نهضت مقدس اسلامى است، لذا ملاقات با من به هیچ وجه براى نمایندگان ویژه ممکن نیست و علاوه بر این:

1- اعضاى شوراى انقلاب اسلامى به هیچ وجه نباید با آنان ملاقات نمایند .

2- هیچ یک از مقامات مسئول حق ملاقات با آنان را ندارند .

3- اگر چنانچه امریکا، شاه مخلوع- این دشمن شماره یک ملت عزیز ما- را به ایران تحویل دهد و دست از جاسوسى بر ضد نهضت ما بردارد، راه مذاکره در موضوع بعضى از روابطى که به نفع ملت است باز مى‌باشد.

امریکا ناامید از راه حل سیاسی، تصمیم به اجرای طرح نجات و براندازی نظام جمهوری اسلامی گرفت و با یک برنامه از پیش تنظیم شده، در تاریخ 15 اردیبهشت 59 با هشت فروند هلیکوپتر و یک هواپیما به خاک ایران حمله کرد؛ اما این عملیات به شکست انجامید و با نه نفر کشته، شکست مفتضحانه ای بر شکست های قبلی دولت امریکا در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران افزوده شد. تردیدی نیست که شکست امریکا در طبس یک "معجزه" بود و تنها امدادها و نصرت الهی در دل تاریکی شب به یاری ملت ایران شتافت و شن های روان با ماموریت الهی پیچیده ترین سیستم تکنولوژی امریکا را از کار انداخت.

شما می‌توانید برای مطالعه بیشتر درباره روند رویدادهای پس از انقلاب اسلامی و نقش امام در هدایت امور، زندگینامه امام خمینی (س) را ملاحظه نمایید. 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.