متاسفانه مفهوم عدالت در این سالها قربانی برداشت ها و برخوردهای سطحی، ساده اندیشانه و ابزار انگارانه شده است و شاید بتوان مدعی شد که مفهوم عدالت، خود در این سالها دچار نوعی بی عدالتی شده است چرا که اسلام ناب محمدی بر تمامیت عدالت تاکید دارد و نه بر تجزیه مصلحت اندیشانه آن.

جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا با بیان اینکه بحث پیرامون مفهوم اسلام ناب محمدی به سالهای بعد از انقلاب بر می گردد، گفت: این مفهوم ازطرف امام خمینی و شاگردان و پیروان واقعی ایشان که طی سالهای پیشین تفکر و همچمین مشی عملی ایشان رادرک کرده بودند در برابر انواع دیگر از الگوهای اسلام شناختی نار رسا و فرقه گرایانه، مطرح شده است و اسلام ناب محمدی از لحاظ تاریخچه نظری، چیزی جز اصل اسلام و حقیقت، واقعیت و در واقع مبانی مکتب و دین جامع اسلام نیست.
دکتر یعقوب موسوی در گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران درباره مفهوم اسلام ناب محمدی و ابعاد و کارکردهای اجتماعی آن، عنوان کرد: دلایل و حوادثی از بعد سیاسی و اجتماعی بعد از انقلاب موجب شد که مفهوم اسلام ناب محمدی در سال های نخست پس از پیروزی انقلاب به عنوان یک رویکرد نظری، عملی، اجتماعی و یک قطب نما، در ترسیم حرکت جامعه اسلامی مورد نظر رهبری انقلاب اسلامی قرار گیرد.
وی با بیان اینکه قرائت ها و تفسیرهای مختلف و متعددی پیرامون حوزه و قلمرو مفهومی اسلام ناب محمدی مطرح بوده و هست، اظهار کرد: افراد ممکن است حسب ظرفیت های فکری، سابقه کار علمی، تجربه سیاسی و اجتماعی و فعالیت ها و کنش های اجتماعی خود، قرائت و تفسیر خاصی از مفهوم اسلام ناب داشته باشند و شاخص و معیار تبیین اسلام ناب برخاسته از نوع الگوهای برداری و نیز ادراک معرفت دینی ما در قبال اسلام و آموزه های حیابخش آن است که در تمام موارد فوق حقیقت اسلام ورای پیرایه های تاریخی و پیرامونی مد نظر است.
اسلام ناب محمدی یعنی ذات و هسته حقیقی اسلام
تحریفات و تلقی های منفعت گرایانه در طول تاریخ باعث معرفی چهره ای غیرواقعی از اسلام شده است
وی افزود: اسلام ناب محمدی یعنی ذات و هسته حقیقی اسلام که بیان از واقعیتی دارد بدون هر نوع فرسایش ها و یا مداخلات مصنوعی، تلقی های کاذب و فرقه گرایانه.
به گفته وی، متاسفانه بسیاری از تحریفات و تلقی های منفعت گرایانه در طول تاریخ طولانی حیات اسلامی سبب شده است که بخش حقیقی، یقینی زا و انگیزه آفرین اسلام در هاله ای از ابهامات و یا رسومات و سنت های نادرست اجتماعی مستتر بماند و در مقابل، چهره ای غیر واقعی از اسلام معرفی گردد.
این جامعه شناس با بیان اینکه در تاریخ و حیات اجتماعی مسلمین در بعد فرهنگی و اجتماعی با پدیده تحمیل اضافاتی بر اسلام حقیقی، از سوی جریانها،گروهها و فرقه های مختلف در بعد سیاسی و فکری مواجه بوده ایم، گفت: گاه با مواردی از دیدگاه ها و نظریه های اجتماعی و سیاسی مواجه هستیم که به نام و یا از طرف اسلام و حتی در حال خوشبینانه به سود اسلام مطرح می شوند که بعضا با منطق، حقیقت و اهداف اولیه دین حنیف نبوی تفاوت و حتی در تعارض نیز قرار دارند.
مراد از اسلام ناب محمدی در بعد فرهنگی و اجتماعی، اسلام خالص و وحدت بخش است
اسلام ناب با اخلاقیات تعالی جویانه افراد جامعه پیوند مستقیم دارد
موسوی با بیان اینکه در بعد فرهنگی و اجتماعی مراد از اسلام ناب محمدی، اسلام خالص و وحدت بخش است ، گفت: اسلام ناب محمدی، اسلامی است که با فطرت، گرایش های درونی، انسانی و نیز اخلاقیات تعالی جویانه افراد جامعه پیوند مستقیم دارد و در این اسلام ، آمیختگی بین ارزشهای دینی و ارزش های صنفی، گروهی، طبقاتی و سیاسی به حداقل می رسد و تمسک و توسل همه گروه ها و جریان های اسلامی به مبانی و پایه های اولیه اسلام که همانا اعتقاد به توحید، وحی الهی، سنت نبوی است مانع از ایجاد فرقه گرایی و تجزیه جامعه اسلامی می گردد.
وی با بیان اینکه تعریف و تعیین مصادیق و موارد اسلام ناب می تواند محل بحث و مجادله باشد، افزود: اینگونه نیست که قواعد برآمده از اسلام را بتوان قواعد یکسان و ثابت در بین نظریه پردازان و متفکران اسلامی تلقی نمود. در واقع حتی اصول ثابت اسلامی نیز از لحاظ نظری می توانند محل منازعه و بحث قرار گیرند ولی نکته مهم این است که این اصول، اصول راهنما بوده و در مرحله اول برای همه پیروان این دین پذیرفته و قابل قبول تلقی می گردند معهذا ممکن است در مرحله تحقق، اجراء و عملیاتی شدن شیوه های مختلف مطرح باشد. همچنانکه علمای بزرگ و مراجع عظام اسلام هم در تعیین احکام فقهی نظریه ای مستقل اعلام می دارند.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا عنوان کرد: اختلاف بین دانشمندان و علمای دین بر سر فهم مبادی اسلامی تا آنجا که خالص و تنها مستند به استدراکات آنها باشد و در دایره اغراض و منافع فردی مسدود گردد، امری طبیعی، منطقی و موجه است و در غیر این صورت و در شرایطی که اختلاف در رویکردها و دیدگاهها وجهی تنازعی و تفرقه انگیزانه و وجهی سیاسی و گروهی به خود گیرد به همان میزان دوری از اسلام ناب محمدی(ص) اتفاق می افتد.
وی افزود: شاید بهتر است ببینیم طرح اسلام ناب در جامعه و در دنیای امروز چه آثار و نتایجی دارد و چگونه می تواند مسائل و مشکلاتی را که جامعه ما به آن دچار است را حل کند؟
بازگشت به اسلام ناب محمدی راه هموار کاهش اختلافات است
موسوی با بیان اینکه جامعه اسلامی ما جامعه پیچیده ایی است و تجربه دینداری بسیاری طولانی دارد، گفت: این دینداری طولانی میراث وسیعی برای ما حاصل کرده است. میراث دینی جامعه ما عبارت است از نحله ها، فرق های دینی و رویکردهای مختلف و متعددی که هر کدام نسبت به دین، ماهیت و حقیقت دین و پیروی از سنت نبوی، مدعیاتی برای خود دارند.
وی خاطرنشان کرد: بازگشت به اسلام ناب محمدی راه هموار کاهش این اختلافات و توافق بر امهات دین واجماع در تحقق احکام فراموش شده آن است.
این جامعه شناس در ادامه با بیان اینکه در بسیاری از موارد گوناگونی در بعد معرفت شناسی و دین شناسی می تواند موجب رشد وغنای فرهنگ دینی گردد، عنواون کرد: در مجموع نمی توان این گوناگونی ها را به حکم گوناگونی در استنباط و ادراک موضوعات تخطئه کرد چرا که قطعا هرکدام از رویکردهای اسلام خواهانه و نواندیشانه و نوعا متفاوت می تواند در رویش و زایش عناصر جدید دینی تاثیر گذار و نقش مهمی در تقویت و تداوم حیات دینی جامعه ایفا نماید.
برای فهم اسلام ناب محمدی چاره ایی جز بازگشت به مبانی و اصول شناخته شده اسلام نیست
وی افزود: با بیان اینکه برای فهم اسلام ناب محمدی چاره ایی جز بازگشت به مبانی و اصول شناخته شده اسلام که مورد قبول نحله های مختلف است، وجود ندارد.
مخاطب اسلام همه ابنای بشر است و نه فقط شهروندانی خاص
هیچ حق انحصاری برای عده ایی خاص تعریف نشده است
موسوی با بیان اینکه پیامبر اسلام پیامبر رحمت و هدایت است، گفت: مخاطب اسلام همه ابنای بشر است و نه فقط شهروندانی خاص و در واقع همه افراد فراخور ظرفیتهایشان، مستعد بهره گیری از دامن پرفیض پیامبر(ص)، اصحاب و اولیای الهی آنها هستند.
وی با تاکید بر اینکه در اسلام هیچ حق انحصاری برای عده ایی خاص و برتری در شناخت و پیروی از حجت ها و نیز عمل به احکام اسلامی تعریف نشده است، توضیح داد: در اسلام ناب محوری ، همگان اعم از آنهایی که مسئولیت حرفه ای و صنفی در دین دارند و دین شناسی و دین پروری جزء اشتغال اصلی آنهاست و چه آن هایی که پیروان عادی و غیر حرفه ایی دین اند، هر دو به لحاظ ماهیت فهم و عمل به اسلام در وضعیت متشابه با حفظ مراتب دانایی به دین و تقوای عملی قرار دارند.
وی افزود: بر اساس آموزه های اسلام ناب محمدی، همه ما در برابر دین مسئولیم و نیز همه ما به یک اندازه می توانیم از دین بهره برده و از آن استفاده کنیم و در قرائت از اسلام ناب محمدی انسان ها اعم از سیاه، سفید، زرد، روستایی و شهری، زن ومرد، جوان و پیر همه از یک امتیاز و درجه مشترک و واحد در قبال اصل وکلیت دین که همانا اعتقاد به خدا و قیامت است برخوردارند و تنها عاملی که موجب تفاوت افراد می گردد همانا کسب پاداش و دستاورد معنوی بر حسب میزان توفیق و تلاش در عمل به احکام دین است که این امری منطقی و موجه است.
موسوی تصریح کرد: چنانچه قران نیز تاکید دارد که کسانی که جهاد و پیکار در راه خدا می کنند و آنان که نظاره گر و حاشیه نشین اند و مسئولیتی را در قبال دین و شرایط تحقق دین احساس نمی کنند هیچگاه از اجر و مزد یکسان در نزد پروردگار برخوردار نیستند.
ایجاد همبستگی، پیوستگی از جمله کارکردهای اسلام ناب محمدی است
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا از جمله ابعاد و کارکردهای اسلام ناب محمدی را ایجاد همبستگی، پیوستگی اجتماعی و کاهش دامنه اختلافات دانست و گفت: تنازع، تفرقه،گوناگونی، تخطئه و تخریب افراد در جامعه دینی با رویکرد اسلام ناب محمدی همخوانی ندارد و پیروان اسلام ناب محمدی علیرغم همه تفاوتهایی که در تلقی و ادراک و شیوه اجرای احکام دارند خود را زیر یک خیمه، پرچم و مجموعه می بینند.
وحدت گرایی و تعقل اساس اسلام تعریف شده در انقلاب است
دکتر موسوی خاطرنشان کردند: اسلامی که بعد از انقلاب به عنوان خط راهنمای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جامعه ما تعریف شده است، هویتی دارد که در طول انقلاب شناخته شده است و این هویت در قانون اساسی کشور و در چارچوب و اصول هدایت فرهنگی خود را نشان داده است و وحدت گرایی و تعقل گرایی اساس این رویکرد است.
هر نوع اصول گرایی بدعت گرایانه در تعارض با مبادی اسلام ناب مدنظر امام، نوعی انحراف از هویت اسلامی انقلاب است
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا هر نوع اصول گرایی جدید و اصول گرایی بدعت گرایانه که در تعارض با مبادی اسلام ناب مد نظر حضرت امام باشد را نوعی انحراف و فاصله گرفتن از هویت اسلامی انقلاب دانست و افزود: اسلام ناب محمدی، اسلام عدالت، رحمت، امنیت و اسلامی است که همه افراد و آحاد جامعه مجال ترقی و رشد و شکوفایی را در پناه قواعد و اصول دینی پیدا میکنند و اصولا بر اساس آموزه های اسلام ناب، برای انواع مشکلاتی که ممکن است جامعه با آن روبرو شود، راه حلهای ممکن از دل اسلام استخراج می شود که قطعا با داشتن این رویکرد به اسلام ، زمینه برای بروز آفاتی از قبیل کج فهمی، بدفهمی، انحراف، تحجر، تعصبات کور، لجبازی وکج روی فراهم نمی گردد.
اسلام ناب محمدی چراغ راهنما، قطب نما و وسیله نجات و رستگاری است
موسوی در عین حال با بیان اینکه از اسلام ناب نمی توان دستورالعمل های اجرایی شتابزده بیرون آورد و اسلام ناب محمدی در واقع یک چراغ راهنما، قطب نما و وسیله نجات و رستگاری است، اظهار داشتند: در پناه این اسلام می توان با کمک علم و دانش و تخصص و فن و همچنین حرمت گذاشتن به حوزه های فنی و تخصصی افراد، راه حل کاهش مشکلات را پیدا کرد و در واقع اسلام ناب محمدی می تواند پاسخگوی روندهای دشوار در حوزه های اندیشه و تصمیم گیری باشد.
اسلام ناب محمدی همه امکان های هدایت و راهنمایی را در اختیار پیروان خود قرار داده است
وی افزود: این مکتب همه امکان های هدایت و راهنمایی را در اختیار پیروان خود قرار داده است و در هر مسئله ای اعم از موضوعات عادی زندگی تا تعیین روابط در بعد خارجی و داخلی در بلاد اسلامی، موضوع روابط بین زن و مرد، مسئله ازدواج، ارتباطات اجتماعی، استفاده از تکنولوژی و بسیاری از مسائل اجتماعی دیگر مبادی اولیه را بر اساس وحی و عقل و علم بشری تدارک دیده است. بر این اساس اگر نگاهی جامع و کامل و بدون غل وغش و آمیخته به منافع و مصالح فردی و فرقه گرایی و جناح بندی به دین داشته باشیم، خواهیم توانست از منابع وحی به گونه ای عقلانی استفاده کنیم، بدون اینکه دچار تحجر شویم.
عدالت اجتماعی و اسلام ناب محمدی؛
آدمها در رسیدن به حقوق اجتماعی برابرند
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا در ادامه درباره مفهوم عدالت اجتماعی و برداشتها و انتظارات موجود از این مفهوم، گفت: برداشت، تلقی و فهم بسیاری از مفاهیم اجتماعی و فرهنگی در طول زمان تغییر می کند و شاید زمانی تلقی از عدالت یک نوع تساوی مطلق بوده است ولی امروزه این تلقی به نوعی تعدیل شده است و امروز این تصور وجود دارد که تساوی یعنی دستیابی به حقوق و در واقع آدمها در رسیدن به حقوق اجتماعی برابرند.
وی افزود: بر این اساس هر کس بر اساس تلاش، تفکر و مجاهدت خود از حقوق برخوردار می شود و همانگونه که قران می گوید که همه آدمها در تقوا برابر نیستند و میزان بهره مندی، این است که دامنه تقوای فرد چه قدر گسترده باشد.
به گفته وی، مبنای دینی در توزیع حقوق بر این اساس است که بر حسب تلاش، میزان تقوا ودانایی و توانمندی ادراکی و جهد و تلاش افراد از ساحت پر فیض الهی در آن جهان و این دنیا برخوردار می شویم.
حق فیض برداری و برخورداری حق انحصاری کسی نیست
مدیریت جامعه بر اساس اسلام ناب باید دامنه نابرابریها را کمتر کند
موسوی با بیان اینکه درگاه الهی، درگاه پر نور و پر فیضی است که فواران کافی برای برخورداری آدمیان در آن وجود دارد و آدمیان حسب ظرفیتهایشان می توانند از این فیوضات بهره مند شوند، اظهار کرد: در اسلام تاکید می شود که همگان می توانند از این فیوضات برخوردار شوند و حق فیض برداری و برخورداری حق انحصاری کسی نیست .
وی افزود: ولی آنچه در عینیت وتجربه ظهور می کند نوعی نابرابری است و بر اساس اصول اسلام ناب، مدیریت جامعه باید به این فکر باشد که دامنه نابرابری ها را کمتر کند و دامنه برخورداری از فیض های الهی را بالا ببرد تا همه بتوانند سهم و حق بیشتری به خود اختصاص دهند.
عدالت اجتماعی مدنظر اسلام، لزوما اقتصادی نیست
در عدالت اجتماعی مدنظر اسلام امکان رشد اخلاقیات فراهم می شود
دکتر موسوی با بیان اینکه عدالت اجتماعی به این معنا یک مفهوم نسبی و تابع شرایط و برنامه ریزی است، عنوان کرد: عدالت اجتماعی مدنظر اسلام عدالتی است که در آن امکان رشد اخلاقیات فراهم می شود و توجه به این مهم ضروریست که بر خلاف ادبیات اقتصادی که در سالهای بعد از انقلاب مطرح شده، عدالت اجتماعی مدنظر اسلام، لزوما اقتصادی و بر مبنای حق السهم توزیع کالا و ... نیست.
از مفهوم اسلام ناب استفاده تبلیغاتی و سیاسی شده است
وی با بیان اینکه طی این سالها از مفهوم اسلام ناب و موضوعات مستخرج از آن استفاده تبلیغاتی و سیاسی فراوانی شده است، عنوان کردند: متاسفانه در تلقی رایج در این سالها عدالت به عدالت اقتصادی، از بین بردن مافیای اقتصادی و ایجاد یک سهام برخورداری برای مردم محدود شده است در حالی که رویکرد فوق تک بعدی و محدود و تلقی نا رسا از عدالت مورد نظر در اسلام ناب است.
مهمترین رکن عدالت اجتماعی مد نظر اسلام ناب، عدالت اخلاقی است
مبانی عدالت اجتماعی در اسلام لزوما در توزیع ثروت خلاصه نمی گردد
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا با تاکید بر اینکه عدالت اجتماعی دارای ابعاد مختلفی است، گفت: مهمترین رکن عدالت اجتماعی مد نظر اسلام ناب، عدالت اخلاقی به معنی رعایت فرهنگ، شئونات اخلاقی و رعایت صداقت، امانتداری، حفظ حقوق آحاد جامعه، توسل به حقوق عامه، رعایت و حرمت گذاشتن به یکدیگر است و بدین ترتیب معلوم می گردد در واقع مبانی عدالت اجتماعی در اسلام لزوما در توزیع ثروت خلاصه نمی گردد.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا با بیان اینکه موضوع عدالت در بسیاری از مبادی فقهی در کنار بسیاری مسائل آمده نه به عنوان یک موضوع مستقل، توضیح داد: ضمن اینکه از لحاظ تفکر شیعی عدل و امامت دو اصل مکمل از سه اصل توحید، نبوت و معاد است. و عدالت اجتماعی در تشیع، عدالت در توزیع حقوق سیاسی ، اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی در جامعه و اساس قرار دادن تقوا و اخلاق یا همان توحید و ایمان در تمام مراتب آن است.
اسلام ناب محمدی بر تمامیت عدالت تاکید دارد
مفهوم عدالت، در این سالها دچار نوعی بی عدالتی شده است
به گفته وی، متاسفانه مفهوم عدالت در این سالها قربانی برداشت ها و برخوردهای سطحی و ساده اندیشانه و ابزار انگارانه شده است و شاید بتوان مدعی شد که مفهوم عدالت، خود در این سالها دچار نوعی بی عدالتی شده است چرا که اسلام ناب محمدی بر تمامیت عدالت تاکید دارد و نه بر تجزیه مصلحت اندیشانه آن.
وی با بیان اینکه در این نوع عدالت برنامه ریزی ، نظام سازی، سیستم سازی، مطالعه راههای جلوگیری از ایجاد فاصله طبقاتی کاملا محقق شده و بر استفاده از عقل و دانش بشری در این مسیر تاکید شده است، گفت: از عدالت در این سالها به این معنی غفلت شده است و در بیشتر مقاطع مفهوم عدالت با رویکرد اقتصادی دیده شده است که این مساله متاثر از جریانهایی از جمله رویکرد سوسیالیستی است که شاخص و معیار اولیه عدالت اجتماعی را تنها توزیع ثروت در جامعه می داند.
موسوی خاطرنشان کرد: در عدالت اجتماعی مدنظر اسلام بحث فقط توزیع ثروت نیست بلکه عدالت تعمیق و توزیع اخلاق و حقوق انسانی و ایجاد فرصتهای رشد و شکوفایی انسانها و جلوگیری از بداخلاقی فرهنگی ، تخطئه ، تهمت، تفرقه و دسته بندی افراد، محسوب است.
در یک جامعه دینی، همه افراد دارای حقوق اجتماعی اند
در جامعه دینی امکان رسیدن به همه متعلقات حقوقی برای همه گروههای اجتماعی دیده شده است
موسوی ادامه داد: ابعاد دیگر عدالت رعایت حقوق عمومی، حقوق شهروندی و اجتماعی آحاد از جامعه اعم از مسلمان و غیر مسلمان است و در واقع در یک جامعه دینی همه افراد دارای حقوق اجتماعی اند که این مهم در قانون اساسی با همه اجزا، عناصر و ظرفیتش موجود است و امکان رسیدن به همه متعلقات حقوقی برای طبقات همه گروههای اجتماعی دیده شده است.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا، در خاتمه عدالت حقوقی را فراهم کردن شرایط حق برخورداری افراد از زندگی، مسکن، بهداشت، تحصیل، آزادی عمل ، حفظ حقوق عمومی ، حفظ حریم خصوصی و اجتماعی ، عدم ایجاد مزاحمت ، تامین امنیت اجتماعی، احساس آرامش ، احساس شادمانی و شادبودن دانست و گفت: در نظامی که متاثر از اسلام ناب است افسردگی، گرفتگی و دلمردگی وجود ندارد چرا که ایجاد شرایط بهجت و شادمانی بخشی از آموزه های دینی ماست و در بسیاری از منابع اسلامی بر شرایط روحی پرنشاط و امیدوارانه مسلمین تاکید فراوان شده است.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.