پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

هشت نکته منتخب از سخنرانی آیت‌الله امجد در جلسه دعای سمات

جامعه الگو می خواهد و یک عالم عادل می تواند الگو باشد

خدا خدا گفتن که فایده ندارد. خدا در زندگی است. آدم رانندگی را در چند دقیقه یاد می‌گیرد ولی راننده شدن در پیچ‌وخم جاده است. موحّد شدن در پیچ‌وخم زندگی است.

آیت الله محمود امجد گفت: جامعه، الگو می‌خواهد. سخنران زیاد است؛ حرفی را می‌زند و می‌رود و تمام می‌شود. مردم الگو می‌خواهند. «و لکم فی رسول الله أسوة حسنة». 

 

به گزارش جماران، آنچه در پی می آید هشت نکته منتخب از سخنرانی آیت‌الله امجد در جلسه دعای سمات در فروردین سال جاری است:

 

۱. همه عقل دارند اما باید عقل را فعال کرد. خدا به همه عقل داده تا خدا را بشناسیم و زندگی کنیم اما باید آن را فعال کرد. وقتی عقل، فعال شد می‌شود عقلِ عقل. آن‌وقت دیگر نمی‌پرسد چرا رکوع یکی است؟ چرا نماز (صبح) دو رکعت است؟ اصلا نمی‌پرسد. می‌فهمد. الان اگر سلمان (فارسی) بیاید از همه علما بیشتر می‌فهمد با آنکه نه رسائل و مکاسب خوانده است، نه کفایه خوانده، نه درس خارج داده، نه درس رفته است. چرا؟ چون ملاک دارد و دنبال پیامبر رفته است؛  «إن تطیعوه تهتدوا». این از معجزات است که وقتی کسی دنباله‌روی پیامبر شد می‌شود پیامبر. نه اینکه دین بیاورد و‌ تشریع کند، یعنی در مقامی که او هست می‌رسد.

 

۲. به لقمان گفتند پیامبری می‌خواهی یا حکمت؟ می‌دانست پیامبری گرفتاری دارد. گفت اگر خداوند هرچه را امر کند اطاعت می‌کنم. اما اگر به من است، من نمی‌توانم با این مردم سروکله بزنم. هرکس خودش می‌خواهد بیاید سراغ من.

و او در مقامی قرار گرفت که یک سوره به نامش نازل شد. امام صادق (ع) می‌فرماید سخنانش از عجایب است. کلامی دارد بین خوف و رجا که اگر همه اعمال (خوب) را انجام دادی باید بترسی و اگر همه گناهان را انجام دادی باید امید داشته باشی.

یا این هم از کلمات اوست که سکوت طلاست. او قدر سکوت را می‌داند. می‌داند که لوازم حرف زدن چقدر بد است و چقدر توالی فاسد دارد. لذا می‌گوید: سکوت طلاست و حرف زدن، نقره است. هیچ‌وقت آدم طلا را رها نمی‌کند که دنبال نقره برود.

اصلا مقامش خیلی عالی بوده است. اگر پیغمبر بود جز دردسر چیزی نداشت. نمی‌شود با مردم سروکله زد. مردم جز هوای نفس را تبعیت نمی‌کنند. ما، ما مردم جز هوای نفس را تبعیت نمی‌کنیم.

 

۳. جامعه، الگو می‌خواهد. سخنران زیاد است؛ حرفی را می‌زند و می‌رود و تمام می‌شود. مردم الگو می‌خواهند. «و لکم فی رسول الله أسوة حسنة». 

یک عالِم می‌تواند الگو باشد؛ البته عالِم عادل.... باید به یک عالِم، عالِم! مراجعه کرد.

 

۴. خدا مطرح نیست. آنچه که در زندگی ما مطرح نیست، خداست. کلمات هست. مفهوم هست ولی مفهوم به درد نمی‌خورد. مفهوم آتش که گرم نمی‌کند. کلمه حلوا که شیرین نمی‌کند. 

در تشییع جنازه آقای میلانی به آقای بهجت گفتم، دو‌ ساعت در خیابان نشسته بودیم و ما را معطل کردند که این دم‌کلفت‌ها و درباری‌ها بیایند تشییع، به آقای بهجت گفتم فرشته‌ها چطور تشییع می‌کنند؟ گفت: «حلوای تن‌تنانی!» یعنی اهلش نیستی آن‌وقت می‌پرسی فرشته‌ها چطور تشییع می‌کنند؟ با حلوا حلوا که دهان شیرین نمی‌شود! 

خدا خدا گفتن که فایده ندارد. خدا در زندگی است. آدم رانندگی را در چند دقیقه یاد می‌گیرد ولی راننده شدن در پیچ‌وخم جاده است.

موحّد شدن در پیچ‌وخم زندگی است. مثلا رفیقت تند می‌شود، چیزی نگو. عیالت یک کم اذیت کرد، چیزی نگو. این‌ها آدم را بالا می‌برد و الّا هرچه هوای نفسمان است انجام بدهیم بعد هم اسم خدا را بیاوریم، چه فایده دارد؟! این همه اسم خدا، همه می‌گویند خدا اما کو اثرش؟!

آنچه که غریب است و در زندگی ما نیست، خداست وگرنه پیاده‌روی کربلا و مشهد زیاد است. نمازشب‌خوان زیاد است اما کو خدا؟

 

۵. من از دست خودم ناراحتم. من آمده‌ام در این لباس تا هادی مردم باشم آن‌وقت نتوانم خودم یک قدم بردارم؟ نتوانم خودم را درست کنم؟! همه می‌گویند او. او کیست؟! بگو من! من باید یک مسلمان درست کنم آن هم خودمم.

 

۶. اخلاص این است که اگر همه عالَم بگویند تو آدم خوبی هستی یا بگویند تو آدم بدی هستی، برایت فرق نکند. حالا من یک کتابی نوشتم و به اسم کسی دیگر درآمد. غصه بخورم؟! اگر همه عالَم بگویند این آدم خوبی است، بگوید باید خدا بگوید آدم خوبی‌ام. ببینم طبق قرآن آدم خوبی هستم یا خیر؟ یا همه بگویند آدم بدی است. باز همین‌طور.

 

۷. محمود امجد با احدی مخالف نیست. برادران و خواهران! نمی‌خواهم از خودم دفاع کنم. احتیاجی هم به اثبات خودم ندارم. ای کاش همه مردم مرا رها کنند، بروم در یک غاری، آنجا زندگی کنم. اما محمود امجد، از وقتی که بوده‌ام گفتم دروغ نگوییم. تهمت نزنیم. بازیگری نکنیم. این‌ها را گفته‌ام.

 

۸. امروز بیشتر حرف‌هایی که پخش می‌شود، دروغ است. رسانه‌ها بیشتر دروغ می‌گویند. مواظب باشیم دروغ نگوییم. چیزی را که نمی‌دانیم اقلّا از یک ثقه نقل کنیم یا جست‌وجو کنیم که آقا این مطلب را از کجا یا از چه کسی گفته‌ای؟ اگر نقّادی نباشد، جامعه ساقط است. خیال هم نکنید که نقد، تضعیف است. نخیر! نقد، تقویت است. چاپلوسی و تملق، آن هم برای دنیا، تضعیف است.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.