پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - حامد حیدری /«اگر در مصرف آب برای کشاورزی 10 درصد صرفه جویی شود، به اندازه کل آب آشامیدنی کشور خواهد بود، در حالی که به راحتی می شود تا 30 درصد در بخش کشاورزی صرفه جویی کرد.» این را دکتر منوچهر گرجی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و رئیس سابق پردیس کشاورزی و منابع طبیعی این دانشگاه می گوید. گرایش اصلی او آب و خاک است و اکنون ریاست انجمن علوم خاک ایران را بر عهده دارد. گفت و گوی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با او را در ادامه می خوانیم.
مدیریت منابع آب در کشور ما چقدر علمی است و تا چه میزان بر مبنای واقعیات انجام می گیرد؟ در واقع توسعه ما چقدر پایدار و مبتنی بر نگاه بلندمدت به منابع آبی کشور بوده است؟
نه فقط در ارتباط آب، بلکه این بحث ها در زمینه های دیگر هم مطرح است. بحث توسعه پایدار، امروزه در دنیا مورد توجه است. توسعه پایدار یک مفهوم همه جانبه و چند بعدی است. پایداری عمدتاً سه بعد دارد: اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی. این بحثی کلی است که شامل آب هم می شود، هر پروژه ای در هر زمینه ای باید سعی شود که پایدار باشد. امکانات خوبی در کشور وجود دارد، درست است مقداری با کمبود آب مواجهیم اما در قیاس با بسیاری از کشورها وضعیت بهتری داریم. این گونه نیست که فکر کنیم بدترین کشور دنیا در زمینه آب هستیم، وضعیت ما متوسط است. وقتی جمعیت کشور را نسبت به شرایط خود می سنجیم، از خیلی کشورها وضعیت بهتری داریم و در قیاس با خیلی کشورها وضعیت نامطلوبی داریم، مثل عربستان و کویت که وضعیت آب آن ها از ما بدتر است. مشکل عمده ای که وجود دارد این است که برنامه های ما با توجه به اصول پایداری نیست و توسعه پایدار را مد نظر نداریم. توسعه ای که آن را کاریکاتوری می نامم. اگر به اصول توسعه پایدار توجه کنیم، هیچ مشکلی نخواهیم داشت و هیچ جای نگرانی هم نخواهد بود. اگر درست عمل شود، با همین آب و خاک کشور، در شرایط فعلی می شود برای 150
میلیون نفر غذا تولید کرد. مشکل عمده ای نداریم اما طوری داریم مدیریت می کنیم که نگرانیم در آینده مشکل ایجاد شود. مسائل آب و خاک به هم مرتبط است، مثلاً اراضی حاصلخیز کشاورزی را که از بین می بریم، تولید محصولمان کاهش می یابد و در عین حال زمین جدید دو برابر آب می خواهد تا همان محصول را به ما بدهد. اگر می خواهیم مسئله آب را حل کنیم، باید به مسائلی مانند خاک، جنگل و ... هم توجه کنیم. اگر همه جانبه نگاه شود، مشکلی نخواهیم داشت و تمام نگرانی ها رفع می شود. اما اگر دقت نکنیم در آینده دچار مشکل جدی می شویم.
بحث واردات آب از کشورهایی مانند گرجستان، تاجیکستان و افغانستان تا چه اندازه می تواند رنگی از واقعیت به خود بگیرد؟
انتقال آب می تواند در برخی موارد بعضی از مشکلات را حل کند ولی در سطوح گسترده و برای کشاورزی بعید می دانم نقش خیلی مؤثری بتواند داشته باشد. راه حل های خیلی بهتری برای این مشکل وجود دارد. البته برای آب آشامیدنی می توان طرح های این چنینی را به اجرا درآورد. چند سال قبل مسئله صدور آب آشامیدنی از ایران به کویت مطرح بود. طرح های این چنینی اصولاً نمی تواند گسترده باشد. به شکل محدود و برای حل مشکل آب آشامیدنی شاید بتوان کارهایی انجام داد اما برای کشاورزی خیلی امکانپذیر نیست، زیرا مصرف آب در این بخش زیاد است.
در کشور ما بحث انتقال آب در برهه های مختلف مطرح شده است. این طرح ها اعم از حوضه به حوضه و انتقال از آب های آزاد، تاچه میزان علمی است و قابلیت اجرا دارد؟
در این مورد، نظرات متخصصین متفاوت است. برخی می گویند قابلیت اجرا دارد و اقتصادی است اما برخی دیگرسخت انتقاد دارند و می گویند این طرح ها پایدار نیست. بعضاً به مشکلاتی هم برخورد می کنیم، مثلاً طرح انتقال آبی که از زاینده رود به یزد رفته است و صرفاً هم برای آب آشامیدنی است، یکی دو سال قبل مشکلاتی برای آن ایجاد شد و عده ای برخی از لوله ها را شکستند. زمانی که خشکسالی است، برخی بحران های این گونه شکل می گیرد. یکی از دلایلی هم که این طرح ها پایدار شمرده نمی شود همین است. در رابطه با آب آشامیدنی نمی توان گفت این طرح ها اصلاً نباید اجرا شود، زیرا در بعضی مواردممکن است واقعاً لازم باشد. اما در مورد کشاورزی و مثلاً این که آب برای کشت پسته به رفسنجان برود، از منطقی قوی برخوردار نیست. ممکن است آب انتقال پیدا کند و زمین زیادی هم زیر کشت برود اما ممکن است یکی - دو سال آب نرسد و تمام آن ها خشک شود و سرمایه گذاری های صورت گرفته از بین برود. نمی گویم اصلاً انجام نشود، بعضاً در اثر ضرورت های خیلی شدید ممکن است برای آب آشامیدنی انتقال آب صورت گیرد و مشکلی هم پیش نیاید. اما اگر بخواهیم طرح های زیادی از این دست اجرا کنیم،
این ها در آینده بحران آفرین می شود. متخصصین آب و آبخیزداری به این مسئله انتقادهای شدیدی دارند و طرح های انتقال آب را پایدار نمی دانند. حتی الامکان نباید در طبیعت دست ببریم، اگر هم قرار است این کار صورت گیرد باید با دقت و وسواس زیادی باشد. نباید در بحث کشاورزی خیلی به طرح های انتقال آب به عنوان راه حل فکر شود، هر چند برای آب شرب بعضاً ناچاریم، مثلاً منطقه یزد آب ندارد و آب این کشور هم متعلق به همه است. همان گونه که نفت تنها برای خوزستان نیست، آب زاینده رود هم تنها برای اصفهان نیست. منتها باید فرهنگ سازی شود و مسائل جنبی و زیست محیطی آن در نظر گرفته شود و تا جای ممکن این پروژه ها کاهش پیدا کند. در هر منطقه ای باید متناسب با خودش برنامه ریزی شود، مثلاً در شهری مثل یزد نباید به هیچ وجه اجازه گسترش کشاورزی داده شود. یزد شهری صنعتی باشد و صنایع آن هم آب زیادی مصرف نکند. کشاورزی را در نواحی شمال و غرب کشور که آب فراوانی دارند، گسترش دهیم. این ها همه متعلق به کل کشور است و متقابلاً به هم کمک می کند. باید به گونه ای برنامه ریزی شود که آب را منتقل نکنیم. نقاطی که منابع آب زیرزمینی آن مشکل پیدا کرده و اصطلاحاً به آن
مناطق ممنوعه گفته می شود، به شدت باید از گسترش بیشتر کشاورزی پرهیز کنند.
با توجه به دوره های مختلف خشکسالی، برخی متخصصین معتقدند چیزی که با آن مواجهیم، خشکسالی نیست و فراتر از آن پدیده ای به اسم تغییر اقلیم است. نظر شما در این باره چیست؟
این بحثی جهانی است و درباره آن اختلاف نظراتی هم وجود دارد. برخی این خشکسالی ها را ناشی از تغییر اقلیم می دانند و علت آن را ناشی از عملکرد انسان ها و تولید گازهای گلخانه ای می دانند. برخی نیز می گویند این تا حدی طبیعی است و از نظر زمین شناسی در دوره های «بین یخچالی» قرار داریم. در این دوره ها کره زمین همیشه گرم شده و دمای آن افزایش پیدا کرده است. در هر صورت واقعیت این است که داریم به سمت گرم شدن حرکت می کنیم و مناطق خشک در حال خشک تر شدن هستند. مشکل خاصی نیست که از آن وحشت کنیم و تصور کنیم قرار است از تشنگی بمیریم، بلکه باید خود را برای آن آماده کنیم. با همین آبی که در کشور وجود دارد، تا دو برابر جمعیت فعلی را هم می توان اداره کرد اما باید ابتدا شرایط آن را به وجود بیاوریم. مدیریت ما باید اصلاح شود و الگوی مصرف آب باید تغییر کند. الآن میزان مصرف آب در کشور بیش از دو برابر متوسط جهانی است، در حالی که کشوری با وضعیت ما باید مصرفی کمتر از میانگین جهانی داشته باشد. در بحث آب آشامیدنی و شهری 3 نکته باید مد نظر قرار گیرد، ابتدا فرهنگ سازی است. مردم باید توجیه شوند تا احساس مشکل کنند و مصرف آبشان را مدیریت
کنند. مورد دیگر بحث قیمت گذاری آب است، به نظرم به جای گران کردن برق باید آب گران شود. آب خیلی ارزان است و باید قیمت آن مقداری افزایش یابد. فرد با خیال راحت مصرف می کند و می گوید پول آن را می دهم. فکر می کند اگر هزینه آن را پرداخت کند، مشکل حل می شود. ما مشکل بزرگ تری داریم و باید خود را برای آینده آماده کنیم. هر چند پیش بینی های متفاوتی وجود دارد اما در کل، جهان مخصوصاً مناطق گرم و خشک آن به سوی گرم تر شدن و خشک تر شدن پیش می رود و ما باید برای آن برنامه ریزی کنیم. سومین مورد این است که از فناوری های جدید برای کاهش مصرف آب شرب و شهری استفاده کنیم. گویا قرار است وزارت نیرو در این زمینه اقداماتی انجام دهد که جای خوشحالی است. مثلاً مصرف آب در دوش های حمام می تواند تا 50 درصد کاهش یابد، چرا از این فناوری ها استفاده نمی کنیم؟ اگر بنا بر یارانه دادن است، دولت برای این کالاها یارانه دهد که مردم با هزینه کمتری این ها را تهیه کنند.
به اصلاح مصرف آب شهری اشاره کردید، طرح هایی که بعضاً به طور ناقص برای استفاده از فاضلاب شهری و برگرداندن آن به چرخه مصرف اجرا شده است؛ تا چه اندازه می تواند اثرگذار واقع شود؟
یکی از مسائل بسیار مهم همین است. در برخی نقاط دنیا حتی سه بار از آب استفاده می کنند. امروزه فاضلاب را تا حد آب آشامیدنی هم تصفیه می کنند. ما در پی آن نیستیم، اما در همه شهرها یا حداقل در شهرهای بزرگ می توان فاضلاب را جمع آوری کرد و پس از تصفیه برای کشاورزی استفاده کنیم. این بازیابی در کل کشور چیزی حدود 7 یا 8 میلیارد متر مکعب آب می شود و این رقم کوچکی نیست. می توان با آن هزاران هکتار زمین را زیر کشت برد و کمک بزرگی به کشاورزی کشور کرد. روش های مختلفی در بحث خاک داریم و می توانیم با استفاده از آن راندمان مصرف آب را کاهش دهیم و با آب کمتر، محصول بیشتری تولید کنیم. صدها راه وجود دارد اما به این ها نپرداختیم و صرفاً کلیشه ای عمل می کنیم. درباره صرفه جویی آب، مسئولین تنها به آبیاری تحت فشار اشاره می کنند، در حالی که این تنها یک راهکار است و ما چندین راهکار دیگر برای این مسئله داریم اما کسی به آن توجه نمی کند. هر چند در این طرح هم به خوبی عمل نشده و تنها به حرف اکتفا شده است. آبیاری تحت فشار، جمع آوری و تصفیه فاضلاب ها و استفاده مجدد از آن ها، و استفاده از آب های شور و نیمه شور برخی از راهکارهایی است که
وجود دارد. در برخی از نقاط کشور آب وجود دارد اما شور است، می توان با یک سری از فناوری ها و تولید بذرهای مقاوم از آب شور هم استفاده کنیم. مثلاً چند سال قبل پروژه ای را پردیس کشاورزی دانشگاه تهران تحت عنوان «استفاده از آب شور دریا در کشاورزی» ارائه داد. اگر برای چنین پروژه هایی وقت و هزینه اختصاص داده شود، ممکن است در سال های آینده بتوانیم از آب شور دریا هم استفاده کنیم.
بخش عمده ای از مصرف آب ما در بخش کشاورزی است. مثلاً برای استانی کویری مانند کرمان، از 6 میلیارد متر مکعب آب مصرفی در یک سال، بیش از 95 درصد آن مربوط به بخش کشاورزی است. این ها در حالی است که طرح های آبیاری تحت فشار برای همه نقاط کشور قابلیت اجرا ندارد، با توجه به اقلیم کشور در این بخش چه کارهایی می توان انجام داد تا در مصرف آب صرفه جویی صورت گیرد؟
باید توجه کرد که تنها راه حل آبیاری تحت فشار نیست. البته آبیاری تحت فشار در نقاطی که امکان پذیر است، باید اجرا شود اما این تنها راهکار نیست. 60درصد اراضی کشاورزی کشور به شکل دیم کشت می شود و از 18.5 میلیون هکتار زمین کشاورزی، فقط 7.5 میلیون هکتار به صورت آبی کشت می شود. پس باید به دنبال راهکارهای دیگر غیر از آبیاری تحت فشار هم باشیم زیرا آبیاری تحت فشار در برخی مناطق به علت املاح زیاد آب قابلیت استفاده ندارد. نیازی نیست در همه جا از این طرح ها استفاده کرد. در برنامه اول توسعه ذکر شده که برای 3 میلیون هکتار زمین کشاورزی باید طرح آبیاری تحت فشار اجرا شود اما تا الآن که در حال به پایان بردن برنامه پنجم هستیم، هنوز 1.3میلیون هکتار انجام شده است یعنی قرار بوده این طرح در 5 سال برای 3 میلیون هکتار انجام شود اما در 25 سال فقط برای 1.3 میلیون هکتار اجرایی شده است. هر چند این آمار هم نمی تواند صحیح باشد زیرا لوله های قدیمی پوسیده و از بین رفته و به نظر می رسد حدود 1میلیون هکتار درست باشد. پس مشخص است بدون برنامه ریزی درست در آن زمان شعار داده شده است. تأکید می کنم آبیاری تحت فشار فقط یکی از راهکارهاست، نه
تنها راهکار. در مرکز تحقیقاتی حفاظت خاک و آب کوهیل که مربوط به پردیس کشاورزی دانشگاه تهران است، موفق شدیم راندمان مصرف آب در کشت دیم را 100درصد افزایش دهیم و به دو برابر برسانیم. این یک تحول بزرگ است، در صورتی که آبیاری تحت فشار در بهترین حالت 30 درصد می تواند راندمان مصرف را افزایش دهد و بعضاً باعث شور شدن خاک برخی مناطق هم شده است. در حل مشکل آب هیچ کس به خاک توجه نمی کند، در حالی که یکی از بهترین راهکارها برای حل مشکل آب کشور حفاظت از خاک و مدیریت آن است.
برای مناطق گرم و خشک که کشت آبی وجود دارد، چه راه حلی وجود دارد؟
در این مناطق کشاورزی های گسترده نداریم یا کمتر داریم و نباید هم توسعه پیدا کند. اگر در منطقه ای نمی توانند از آبیاری تحت فشار استفاده کنند، باید در روش های شخم، کوددهی و مدیریت خاک تجدید نظر صورت گیرد تا بتوانیم با مصرف آب کمتر، محصول بیشتری تولید کنیم. یکی از مشکلات کشور پایین بودن راندمان مصرف آب است، اگر این راندمان افزایش یابد، مشکل آب حل می شود.
با این که از چند سال قبل گفته می شود بین استان های کشور، تهران در بدترین وضعیت آبی قرار دارد اما شورای شهر تهران اواخر سال گذشته با توجه به این که چمن آب زیادی مصرف می کند، تصویب کرد که شهرداری کشت آن را گسترش ندهد و از دیگر گونه های گیاهی استفاده شود. این اقدام دیرهنگام به نظر شما بیانگر فاصله ادارات دولتی از استادان دانشگاه نیست؟
ابتدای صحبتم اشاره کردم که باید به اصول پایداری در توسعه توجه کنیم. کاشت چمن در کشور ما نمی تواند کاری پایدار باشد و در فصول خشکسالی با مشکل مواجه می شویم. گونه های دیگر گیاهی وجود دارد که در عین ایجاد زیبایی، مصرف آبی چند برابر کمتر از چمن دارند. مشکل این است که بدون فکر کاری را انجام می دهیم. وقتی در سطح گسترده ای چمن کاشته می شود، آیا به این فکر می شود که آب مورد نیاز آن در آینده چگونه تأمین شود؟ ممکن است برای این مسئله از کشورهای اروپایی الگو گرفته شده باشد، اما به این توجه نمی شود که در آن جا اصلاً با کمبود آب مواجه نیستند و با کاشت چمن می خواهند آب اضافی را از زمین خارج کنند. ما هم در اینجا همان الگو را پیاده می کنیم؛ اما این اشتباه است زمانی که شرایط آن ها را نداریم، چرا حتی دوش گرفتن و سایر کارهایمان هم مانند اروپاییان باشد؟ زمانی که آب کم است و باران نمی بارد چرا باید چمن بکاریم؟ نه این که در هیچ جا نباشد، در برخی نقاط محدود باشد اما به طور کلی چمن باید به تدریج حذف شود و گیاهان دیگری جایگزین شود. باید دید چه گیاهانی در کشور ما پایدار است. با همین بارندگی فعلی، قسمت های عمده ای از کشور می
تواند به جنگل تبدیل شود، منتها گونه گیاهی باید به درستی انتخاب شود. در هر پروژه ای که می خواهیم اجرا کنیم، علاوه بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی، به بعد زیست محیطی آن هم توجه کنیم.
به طور کلی چه اقداماتی باید در کوتاه مدت و بلند مدت انجام شود تا مشکل آب ما حل شود؟
در بعد شهری به 3 راهکاری که اشاره کردم باید انجام شود: فرهنگ سازی، قیمت گذاری مناسب آب و استفاده از فناوری های پیشرفته. مثلاً کولر آبی مصرف آب بالایی دارد. هر کولر آبی در تهران حدود 250 لیتر در شبانه روز آب مصرف می کند، در شهری مثل یزد این به 400 لیتر می رسد. این ها باید تبدیل به کولرهایی مانند کولرهای گازی شود که اصلاً آب مصرف نکند. البته باید شرایط به گونه ای باشد که مردم بتوانند آن را تهیه کنند. در حوزه صنعت اصولاً باید به سمتی حرکت کنیم که صنایع پرمصرف آبی را توسعه ندهیم. در کشاورزی هم با توجه به این که بیشتر آب کشور در این بخش مصرف می شود، با روش هایی مثل مدیریت خاک می توان راندمان مصرف را بالا برد. اگر در مصرف آب برای کشاورزی 10 درصد صرفه جویی شود، به اندازه کل آب آشامیدنی کشور خواهد بود، در حالی که به راحتی می شود تا 30 درصد در بخش کشاورزی صرفه جویی کرد. تولید و حفظ آب و همین طور افزایش بهره وری مصرف آب توسط خاک انجام می شود، اگر بخواهیم مشکل آب کشور را حل کنیم باید به طور جدی به مسئله خاک بپردازیم.