یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت مهمان/ رضوان حکیم زاده، معاون وزیر آموزش و پرورش:

همکاری با دانش آشتیانی و دولت تدبیر افتخار است

روشنفکری زماندار، نوعی احساس مسئولیت است که عارضه ی مصلحت طلبی را با اصلاح طلبی یکی دانسته و سعی می کند از اختلاف سلیقه های خانوادگی یک وزارتخانه، ماهی های درشت صید کنند که از قضای روزگار، قلابشان به کج فهمی گیر می کند.

وقتی که در هر زمینه ای اظهار نظر می کنیم

نمی دانم چرا عادت کرده ایم در هر زمینه ای اظهار نظر کنیم؛ بی جهت نیست  که مردم "سیاست زده" ای شده ایم، حرف های روزمره مان رنگ و بوی سیاسی دارد، در صف نانوایی، به جای آن که از بوی نان داغ لذت ببریم، وزرای کابینه دولت را برکنار می کنیم! و دولت جدید تشکیل می دهیم یا  در مراسم مذهبی  عید فطر، با "شعرسرایی" کام نمازگزاران را تلخ می کنیم و چقدر هم بی محتوا و بی ذوق شعر می خوانیم، اصولا هرکدام از ما، به شیوه ای نوین "دیپلمات سرخود" هستیم.

دستگاه تعلیم و تربیت کشور نیز از این قاعده نانوشته مستثنی نیست، ممکن است یک همکار عزیزی، که در رویای خود و برخی مواقع با قلمِ جانبدارِ خود، وزیر آینده آموزش و پرورش را تعیین کند؛ حتی اگر یادش رفته باشد که رئیس جمهور فعلی، دکتر روحانی است و دوران تصمیمات آتش فشانی تمام شده است.

روشنفکری زمان دار!

برخی افراد فقط احساس دغدغه مندی دارند و در این توهم دچار "روشنفکری زمان دار" می شوند، روشنفکری زماندار، نوعی احساس مسئولیت است که عارضه ی مصلحت طلبی را با اصلاح طلبی یکی دانسته و سعی می کند از اختلاف سلیقه های خانوادگی یک وزارتخانه، ماهی های درشت صید کنند که از قضای روزگار، قلابشان به کج فهمی گیر می کند.

البته منتقدانی هم داریم که جانب انصاف را رعایت کرده و بدون وارد شدن در دسته بندی و باندبازی ها  رایج، بهترین ها را برای فرهنگیان عزیز کشور آرزو دارند و برای این آرزو تلاش هم می کنند.

متخصصان علوم تربیتی، چه کسانی را به عنوان وزیر آموزش و پرورش پیشنهاد کردند؟

هفته گذشته مطلبی در یک سایت مرتبط با فرهنگیان پرتلاش کشورم منتشر شد که برخی نکات آن غیرمنصفانه بود. لازم آمد تا چند نکته را یادآور شوم:

نویسنده در این یادداشت سراسر عجولانه، اصرار داشت تا به خواننده القا کند نیمی از شورای معاونان دکتر دانش آشتیانی، منتظر هستند تا رئیس جمهور آنها را خواسته و جامه وزارت را بر تن شان بپوشاند! شخص نویسنده، با قید"حتی" نام اینجانب را نیز برده بود و مرا به جنب و جوش و فعالیت در این زمینه منتسب کرده است، غافل از این که اگر من "حتی" بودم، 100 استاد متخصص علوم تربیتی و آموزش و پرورش، نام مرا در کنار جناب آقایان دکتر نجفی،دکتر دانش آشتیانی و مهر محمدی به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت مطرح نمی کردند. پسندیده بود به جای بی احترامی به اینجانب، از این بزرگان سوال می شد که چرا این " حتی " را در این بین گنجانیدند. متاسفانه نویسنده اطلاع ندارد که خانم های غیور کشورم، همیشه پر جنب و جوش بوده و بارها لیاقت خود را ثابت کرده اند، نمونه بارز آن حمایت و موضع گیری های صریح آنان در دفاع از دولت تدبیر و امید در مقابل سکوت افرادِ فرصت طلب است.

نفسِ حضور یک خانم در کار اجرایی را به سخره گرفتن، برای جامعه ایرانی که نیمی از آنان را بانوان تشکیل می دهد، ناپسند است؛ در حالی که تعدادی از این نویسندگان با برچسب روشنفکر، بیش از همگان، ادعای دفاع از فرصت های برابر برای زنان و مردان را دارند.

اعتبارم را از معلم بودنم گرفته ام/معاونت دانش آشتیانی مایه افتخار است

البته برای شخص من چقدر می تواند مهم باشد؟ با سابقه مدیریتی در حساس ترین مسئولیت ها اعتبار خویش را از معلم بودن گرفته ام و افتخار می کنم به عنوان یک زن ایرانی، در کنارِ انجامِ وظایفِ خانواده و تربیت فرزندان، بدون وابستگی های جناحی، به لطفِ خدایِ مهربان و سخت کوشی خودم، از مدرسه روستای ابیانه، که مردمانش به زیور سخت کوشی و جوهر اصالت ایرانی آراسته اند، به معاونت وزیری رسیده ام و از این جایگاه نیز بسیار راضی می باشم و امیدوارم که بتوانم به نحو مطلوبی، به کودکان این سرزمین خدمت نمایم و بارها در مصاحبه های خود اعلام  نموده ام که معاونت وزراتخانه ای که دکتر دانش آشتیانی وزیرش باشد، مایه افتخار است.

آیاتی که باید در آن ها بسیار تامل کرد

آخرین نکته این که اینجانب به عنوان فردی که در قران تأمل می کنم، سه آیه قرآن را بیش از بقیه آیات این کتاب زندگی به خاطر دارم و مرا به تأمل چند باره وا می دارد :

اول ) آیه 26 آل عمران

قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ :بگو بار خدایا تویى که فرمانفرمایى هر آن کس را که خواهى فرمانروایى بخشى و از هر که خواهى فرمانروایى را باز ستانى و هر که را خواهى عزت بخشى و هر که را خواهى خوار گردانى همه خوبیها به دست توست و تو بر هر چیز توانایى

دوم) آیه 99 و 100 مومنون

حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿۹۹﴾ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ :تا آنگاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد مى‏ گوید پروردگارا مرا بازگردانید (۹۹)شاید من در آنچه وانهاده‏ ام کار نیکى انجام دهم نه چنین است این سخنى است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد

سوم) آیه 46 سوره طه

قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى : فرمود مترسید من همراه شمایم مى ‏شنوم و مى ‏بینم

بر این اساس من یقین دارم که همه فرصت ها را خداوند عطا می فرماید و همه چیز دست اوست و ثانیاً هر روز زندگی فرصتی برای انجام عمل صالح است؛ لذا فرقی بین معاونت و وزارت و معلمی و مادری برای من ندارد. خدا کند لحظه ها را قدر بدانیم و نکته سوم این که من برخدا توکل کرده و می کنم و می دانم که او با ماست که: هو معکم اینما کنتم، می بیند و می شنود و این به من آرامش می دهد.

از همه خوانندگان عزیز مخصوصا فرهنگیان نازنین توقع دارم در این سه آیه تأمل فرمایند. در مورد "رضوان حکیم زاده "نیز مطمئن باشیم که با جان دل ایمان دارد اگر عزتی باشد خداوند می دهد وقطعاً عزت هیچ کسی در گرو عنوان و پستش نیست. لذا از "کنار گودنشینان" می خواهم بیهوده انرژی خودشان را صرف پرداختن به چنین موضوعاتی نکنند.    

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.